طی گفتگوی روزنامه اعتماد با سفیر افغانستان در تهران مجموعه شرایط داخلی و روابط دوجانبه میان دو کشور ایران و افغانستان مورد بررسی قرار گرفت.
به گزارش آوا دیپلماتیک، 17 سال از حمله نیروهای امریکایی به افغانستان میگذرد و کماکان این کشور درگیر پیامدهای جنگی است که ناخواسته به مردم آن تحمیل شد. در طول یک سال اخیر شرایط امنیتی در افغانستان وخیمتر از حتی سالهای ابتدایی جنگ شده است.
امنیتیترین مناطق کابل مورد حمله قرار میگیرند، تعدادی از مراکز استانها در افغانستان به حدی تحت فشار نیروهای تروریستی و شورشی قرار دارد که هر لحظه میتوان انتظار سقوط یک استان یا شهرستان را داشت. همچنین شرایط داخلی افغانستان نیز بسیار نگرانکننده است. مردم نارضایتی عمیقی از فساد دولتی دارند، اختلافات سیاسی درونی در داخل دولت کاملا مشهود است و در طول حدود پنج سال گذشته که دولت بنا بود اصلاحاتی در ساختار قانون اساسی ایجاد کند تاکنون این امر محقق نشده است.
سفیر افغانستان به شرایط حاکم در افغانستان امیدوار است و معتقد است هنگامی که حمایتهای خارجی از تروریستها در افغانستان قطع شود آنها نیز از بین خواهند رفت. وی میافزاید: افغانستان برای شکست تروریسم نیاز به حمایت نهتنها همسایگان بلکه کل جامعه جهانی دارد زیرا مشکل تروریسم در افغانستان تنها مربوط به این کشور نیست. مشروح گفتگو را در ادامه میخوانید.
قریب به پنج سال از انتخابات ریاستجمهوری افغانستان میگذرد. در این مدت بنا بود یک تغییر ساختار در حکومت افغانستان رخ دهد و نظام از ریاستی به پارلمانی تغییر پیدا کند، دلیل عدم تحقق این موضوع چیست؟
عمر ریاستجمهوری در افغانستان پنج سال است و در این دوره تلاش شده تا اصلاحاتی در قانون اساسی و مسائل مربوط به انتخابات در همان دو سال ابتدایی دولت انجام شود. در حال حاضر اصلاحاتی در ساختار انتخابات ایجاد شده است. اما بحثهای کلانتر که بنا بود تغییر ساختار حکومتی صورت گیرد و از جمله پست نخستوزیری ایجاد شود هنوز انجام نشده است. هرچند که اراده آن نزد مسوولان حکومتی وجود داشته ولی طبق تصریح قانون اساسی، اصلاحات قانون اساسی زمانی انجام خواهد شد که لویهجرگه قانون اساسی به شکل کامل برگزار شود.
این لویهجرگه شامل اعضای فعلی دو مجلس شورای ملی افغانستان و همچنین شامل شوراهای استانی و شهرستانها نیز میشود. متاسفانه به دلیل عدم برگزاری انتخابات شوراهای محلی شهرستانها، بخشی از اعضای لویهجرگه هنوز تکمیل نیست و تا زمانی که لویهجرگه برگزار نشود امکان اصلاح قانون اساسی نیست. اصلاح قانون اساسی نیز منحصرا در اختیار لویهجرگه است و نهاد دیگری این صلاحیت را برای انجام چنین اقدامی ندارد.
با توجه به شرایط امنیتی حاکم بر افغانستان که حتی به صف ثبت نامکنندگان برای انتخابات نیز حمله تروریستی انجام میشود، امکان برگزاری یک انتخابات سراسری و همهجانبه در کشور وجود دارد؟ احتمال تعویق انتخابات را تا چه حد میبینید؟
آمادگیها برای برگزاری انتخابات در مهرماه آینده به شکل جدی دنبال میشود. چالشهای امنیتی در افغانستان همواره وجود داشته و حتی زمانی که در جریان انتخابات، تروریستها انگشتان مردم را قطع کردند، انتخابات به تاخیر نیفتاد و از شورو شوق مردم در این زمینه کاسته نشد. در همان دوره شاهد بودیم دیدیم فردی که انگشتان دستش را قطع کردند رفت و با انگشت دیگر خود رای داد و گفت اگر انگشتهای باقیمانده را نیز قطع کنند با انگشتان پا رای خواهم داد. از همین رو جای تشویش و نگرانی نیست.
تروریستها هر زمان که بتوانند دست به قتل و کشتار میزنند و در مناطق دیگر جهان نیز دست به کشتار زدند، اما مردم افغانستان این شهامت را دارند که با همه این چالشها در انتخابات حاضر شوند. حرف تعویق انتخابات در حال حاضر مطرح نیست. انتخابات بنا بود که در تیرماه برگزار شود که تا مهرماه به تاخیر افتاد و تلاشها برای آمادگی در این زمینه ادامه دارد و نشانهای از تعویق وجود ندارد.
طی یک سال گذشته شاهد حملات متعددی در داخل افغانستان بودیم و این روند نیز سیرصعودی داشته است و حتی آمار حملات و کشتار در مواردی با اوایل دوره سقوط طالبان قابل مقایسه است، دلیل این روند افزایشی را چه میدانید؟
افغانستان دچار یک جنگ تحمیل شده از خارج شده است. تمام گروههای تروریستی در بیرون افغانستان آموزش میبینند، شستوشوی مغزی میشوند و پس از آنکه مسلح شدند برای انجام عملیاتهای انتحاری به مناطق مختلف افغانستان اعزام میشوند. در برخی موارد موفق میشوند، اما عملیاتهایی که خنثی میشوند به مراتب بسیار بیشتر از عملیاتهایی است که صورت میگیرد. اما گاه گاه به شکلهای مختلف با لباسهای مبدل وارد صف افراد غیرنظامی میشوند و دست به اقدام انتحاری میزنند. چنین اقدامی شهامت نمیخواهد.
آنها خود را در مساجد یا محافل عزاداری یا محفل عروسی منفجر میکنند. این گروهها به اسم اسلام قصد دارند مردم را از اسلام دور کنند و مردم به مساجد و نمازجماعت علاقه نداشته باشند. جلوگیری از چنین اقداماتی کار سادهای نیست. ما شاهد آن هستیم که در کشورهایی که از تمامی امکانات برخوردار هستند حوادث اینچنینی رخ میدهند، در افغانستان نیز اهداف سهلی را انتخاب میکنند و گاهگاه نیز موفق میشوند. اما آنچه مهم است اراده دولت و مردم افغانستان برای مقابله با این گروهها است و این گروهها تنها افغانستان را تهدید نمیکنند بلکه اهداف اصلی این گروهها کشورهای پیرامون افغانستان هستند و این موضوع ایجاب میکند که کشورهای همسایه، منطقه و جهان دست به دست هم دهند و در کنار دولت افغانستان برای مقابله با این تهدید مشترک متحد شوند. ما باور داریم که اگر دست بیگانه از تسلیح و شست و شوی مغزی این افراد و گروهها کوتاه شود ما در افغانستان مشکل امنیتی نخواهیم داشت.
منظور شما از دست بیرونی چیست، آیا کشور خاصی را مد نظر دارید؟
کشوری در مجاورت افغانستان حضور دارد که تقریبا نزد همگان شناخته شده است. این کشور هم خود منشا این اقدامات است و همچنین مسیر را برای ورود تروریستها به افغانستان هموار میکند.
در یک سال گذشته ما شاهد افزایش عملیاتهای تروریستی در منطقه سبز کابل که بیشتر فضای امنیتی و دیپلماتیک دارد، بودیم. آیا فکر نمیکنید که نیروهای تروریستی توانسته باشند در داخل نیروهای امنیتی افغانستان نفوذ کنند، چرا که چنین اقداماتی مستلزم یک نفوذ جدی در نیروهای امنیتی در افغانستان است. آیا شما این موضوع را قبول دارید که تروریستها توانستهاند به قلب نیروهای امنیتی نفوذ کنند ؟
تروریستها گاهی با پوشیدن یونیفرم نیروهای امنیتی توانستهاند این اقدام را انجام دهند. آنها شاید تلاشهایی برای ورود به چارچوب نیروهای امنیتی داشتهاند اما این اتفاق رخ نداده است. چیزی که شاهد آن هستیم این است که با پوشیدن لباس نظامی یا پلیس توانستند دست به چنین اقداماتی بزنند.
اما به طور مثال ما شاهد بودیم تانکری که در نزدیکی سفارت ایران در افغانستان منفجر شد ساعتها در حال عبور و مرور از منطقه بوده و در یک مکان مشخص مستقر بوده اما شناسایی نشده است، حتی در برخی پایگاههای نظامی نیز افراد آموزش دیده نیز در داخل نظامیان با گروههای تروریستی همکاری میکنند، آیا این را یک مشکل جدی در ساختار امنیتی نمیبینید؟
ما موردی را نداریم که از نقطه نظر ساختاری نیروهای امنیتی ضعف داشته باشند. به طور مثال تانکری را که اشاره کردید، مخصوص تخلیه فاضلاب بوده است و با استفاده از روشهای ناجوانمردانه آن را از مواد منفجره پر کرده بودند که البته آن نیز به هدف خود نرسید زیرا پس از آنکه نیروهای امنیتی به آنها مشکوک شدند و درصدد دستگیری آن برآمدند، عامل تروریستی خود را همانجا منفجر کرد، در غیر این صورت هدف جای مهمتری بود.
همین موضوع نشان میدهد که نیروهای امنیتی ما شهامت و فداکاری لازم را دارند که نگذاشتند به هدف اصلی خود برسند. اما موضوع شستوشوی مغزی است که یک انسان را احمق میکنند و او را وادار به انجام این کارهای ضدانسانی و اسلامی میکنند. مشکل سوءاستفاده دجالان از عقاید مردم است، هرچند به قیمت جان مردم تمام شود.
در آخرین گزارش سیگار، طبق آمار کنترل دولت در نزدیک به 60 درصد از کل افغانستان است و طی سالیان گذشته از کنترل دولت کاسته شده است. به نظر شما در طول سالهای اخیر طالبان و داعش توانستهاند نفوذ و قدرت بیشتری در داخل افغانستان کسب کنند؟
در خصوص این گزارش وزارت دفاع افغانستان اظهارنظر کرد و به آن پاسخ رد داد. افغانستان 34 استان دارد که هیچیک در اختیار هیچ گروه تروریستی نیست و ما بیش از 300شهرستان داریم که حدود 10 مرکز شهرستان در اختیار این گروهها قرار دارند و آنها هیچ منطقه مهمی را در اختیار ندارند و مراکز اداری استانی و مراکز بزرگ اقتصادی هیچیک در اختیار آنها نیست و هم اینکه روی به مراکز غیرنظامی میآورند و مردم بیگناه را هدف قرار میدهند دال بر این است که شهامت رویارویی با نیروهای امنیتی را ندارند.
شما نفوذ طالبان و داعش در افغانستان را رد میکنید، اما همهچیز مراکز استان و شهرستان نیست. بالاخره در افغانستان روستاها و شهرهای متعددی وجود دارد و نفوذ آنها قابل توجه است، آیا شما میتوانید بگویید که نیروهای امنیتی افغان کنترل 100درصدی بر سرزمین افغانستان دارند؟
پیشتر هم گفتم ما درگیر یک جنگ تحمیل شده هستیم. ما شاهد تروریستهایی هستیم که از خارج وارد کشور میشوند. اما نیروهای افغانستان استراتژی و برنامه خاص رزمی خود را دارند و مطابق خواست این گروهها عمل نمیکنند. آنها براساس اولویتهای خود عمل میکنند. هرچند ممکن است نیروهای شورشی برخی مناطق را در اختیار بگیرند اما نیروهای امنیتی برمبنای اولویتبندی و استراتژی نظامی خود عمل میکنند.
در مقایسه با گذشته نیروهای امنیتی افغانستان تجارب بیشتری کسب کردهاند و ما دربرابر بیش از ٢٠ گروه تروریستی قرار داریم که از شهروندان مناطق مختلف دنیا در آن حضور دارند؛ به علاوه طالبان که بستر اصلی این ناامنی و حضور سایر گروههای تروریستی و تکفیری را به وجود آوردهاند.
آیا نیروهای امنیتی به آن خودکفایی رسیدهاند که بتوانند امنیت مرزی و سرزمینی خود را تامین کنند؟
امنیت مرزها تا حدود زیادی تامین است اما باید گفت که افغانستان مرزهای طولانی دارد. به طور مثال با پاکستان یک خط مرزی فرضی 2500کیلومتری داریم که بسیاری از این مناطق بیابانی و کوهستانیاند که بدون شک نمیتوان در طول تمام این مرز سرباز قرار داد. همانطور که میدانید وقتی که اتحاد شوروی با تمام قدرتی که داشت و دولت وقت افغانستان نیز امکانات فراوانی داشت اما با چالش بسیار جدی روبهرو شد و نتوانست امنیت مرزها را تامین و کل کشور را فتح کند.
در حال حاضر تمام مناطق ورودی زمینی رسمی به طور کامل تحت کنترل است اما برای جلوگیری از عبورومرور تروریستها و قاچاقچیان نیاز به همکاری در دوطرف مرز است. چند سال پیش شاهد آن بودیم که نیروهای رزمی خارجی از افغانستان خارج شدند و تعداد کم نیروهای باقیمانده نقش آموزشی مشاورهای داشتند. تروریستها و حامیان خارجی آنان بر این باور بودند که میتوانند در طول یک سال تعداد زیادی از استانهای کشور را در اختیار بگیرند.
اما هیچ یک از این اتفاقها رخ نداد و آنها تلاش فراوانی کردند که مرکز استان قندوز افغانستان را بگیرند که طی چند ساعت سرکوب شدند و در سایر نقاط کشور نیز همین اتفاق رخ داد. از طرفی دیگر هرچند هزینه عمده دولت در بخش مبارزه با تروریسم است اما دولت وظیفه دارد به معیشت و زندگی مردم نیز بپردازد و در همه این موضوعات به نحوی درگیر هستیم. ولی باور کامل داریم که این گروهها از بین خواهند رفت و برای کسانی که از این گروهها حمایت میکنند چیزی جز روسیاهی نخواهد ماند.
با توجه به صحبتهای شما نیروهای امنیتی افغان میتوانند تامین امنیت سرزمینی افغانستان را برعهده داشته باشند، اما اکنون شاهد استراتژی جدید امریکا و اعزام نیروی بیشتر رزمی به افغانستان هستیم، اگر افغانها میتوانند تامین امنیت کنند چه نیازی به نیروی جدید رزمی است، که مورد استقبال دولت هم قرار میگیرد، دیدگاه شما نسبت به این موضوع چیست؟
بار اصلی جنگ و مقابله با گروههای تروریستی در افغانستان برعهده نیروهای ملی است. اما نکته مثبت استراتژی جدید اعلام شده این است که حرفهایی را که افغانستان سالها بیان میکرد که مشکل در بیرون افغانستان است به طور رسمی مورد تایید قرار گرفت. ما تاکید داریم که ناامنی در افغانستان یک مشکل داخلی نیست، بلکه مشکلی تحمیلشده از بیرون است و دولت افغانستان با همین رویکرد از استراتژی جدید امریکا استقبال کرده است از همین رو دنیا آگاه میشود که جنگ در افغانستان یک جنگ تحمیلشده از خارج است.
البته حضور نظامیان خارجی در افغانستان بر اساس یک اجماع بینالمللی و مصوبه شورای امنیت سازمان ملل متحد بوده است. افغانستان نیز از این رویکرد استقبال کرده است و ما همچنین یک قرارداد امنیتی با امریکا داریم که حضور این نیروها را در آنجا تعریف و قانونمندکرده است و تا زمانی که افغانستان احساس نیاز داشته باشد از همکاری این نیروها بهرهمند خواهد بود و این امر ضرورت شرایط کنونی است که از دخالتها و تجاوزها و جنگها و فتنههای صادرشده به افغانستان به جا مانده است. نباید فراموش کرد که افغانستان در پیمانهای نظامی بینالمللی هیچگاه وارد نشده است و حتی پس از شکست آلمانها در جنگ جهانی دوم با وجود همه محدودیتها بیطرفی خود را حفظ کرد و حاضر نشد اتباع آلمان شکست خورده را به طرفهای پیروز تحویل دهد.
با این وجود همسایه قدرتمند شمالی وقت ما یعنی اتحاد جماهیر شوروی با وجود اینکه بهترین روابط را با افغانستان داشت دچار اشتباه بزرگ شد و به افغانستان حمله نظامی کرد و مشکلات از همانجا آغاز شد تا آنکه افغانستان تبدیل به مرکز گروههای تروریستی بینالمللی شد و حوادث ١١ سپتامبر اتفاق افتاد و با احساس یک چالش و نیاز مشترک، نیروهای بینالمللی وارد افغانستان شدند و اکنون حضور نیروهای خارجی تعریف شده است و حضور آنها موقت و مشروط است و دولت سعی میکند هرچه زودتر روی پای خود بایستد.
همچنین مسوولیت کشورهای همسایه این است که برای پاسداری از امنیت خود دولت افغانستان را در تامین صلح و برقراری ثبات حمایت کنند. هر وقت حمایت خارجی از تروریستها در افغانستان قطع شود دیگر نیازی به حضور نیروهای فرامنطقهای نخواهد بود و همکاریها به سمت و سوی دیگری سوق پیدا خواهند کرد. ولی تا زمانی که نیاز باشد افغانستان از کمک و همکاری کشورهای دوست استقبال خواهد کرد و هرگونه افزایش نیرو بدون موافقت دولت افغانستان نخواهد بود.
در حال حاضر یک تناقض وجود دارد، شما میفرمایید نیروهای افغان توان تامین امنیت دارند و طبق توافق با دولت پیشین امریکا بخشی از نیروهای نظامی این کشور در داخل افغانستان باقی ماندند. اگر نیروهای افغان توان تامین امنیت دارند چه نیازی به افزایش نیرو است و اگر این اتفاق نیفتاده پس چرا پس از 17 سال هنوز نیروهای نظامی افغان نیازمند افزایش نیروهای نظامی خارجی در کشور هستند؟
این موضوع کماکان مورد نیاز افغانستان و این شرایط کنونی کشور است و ما امیدوار هستیم که با قطع دخالتهای بیرونی و آموزش و پرورش تروریستها و اعزامشان به افغانستان دیگر نیازی به این نیروها نداشته باشیم.
مذاکرات با طالبان به چه مرحلهای رسیده است و آیا جای امیدواری برای توافق احتمالی وجود دارد؟ و آیا امریکا از این مذاکرات پشتیبانی انجام میدهد؟
تا جایی که به دولت افغانستان مربوط است، گامهای بسیار گسترده برداشته شده است؛ به خصوص در دومین نشست پروسه کابل، مشوقهای سخاوتمندانه و بیسابقهای از سوی جناب رییسجمهوری افغانستان برای طالبان جهت مذاکره و صلح ارایه شد. این روند در تاشکند نیز ادامه داشت و ما شاهد حضور پررنگ کشورهای مختلف و جامعه بینالمللی در دو کنفرانس صلح بودهایم که در آن هم نمایندگان جمهوری اسلامی ایران و سایر همسایگان و هم برخی از کشورهای اروپایی، امریکا و روسیه حضور داشتند که همگی از روند صلح و گفتگو با طالبان حمایت کردند و مورد تایید شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز قرار گرفت.
اکنون توپ در زمین طالبان و حامیان آنان قرار دارد. بهتر است پیش از اینکه فرصت از دست برود به این بسته پیشنهادی پاسخ مثبت بدهند. تا جایی که بنده اطلاع دارم، برخی عناصر کلیدی و نیروهای طالبان تمایل به مذاکره و صلح دارند و امیدوار هستیم گروههای دیگر در طالبان اراده خود را به دست گیرند و به این مذاکرات بپیوندند. بدون شک توافقی که با صلح صورت گیرد کم هزینهتر و موفقتر خواهد بود.
آیا سیگنالهای مثبتی هم در این زمینه از سمت طالبان دریافت کردید؟
تا جایی که اطلاع دارم، تماسهایی از سمت برخی گروههای طالبان وجود دارد که از این جریان استقبال کردند و ما امیدوار هستیم که در خلال ماههای آینده تحولات مثبتتری رخ دهد.
ایران همکاری تاثیرگذار نظامی در زمینه مبارزه و شکست داعش با دولت عراق داشت. همکاریهای میان ایران و افغانستان در بحث مبارزه با تروریسم در چه حدی دنبال میشود و آیا این امکان وجود دارد که درخواستی از ایران برای همکاری نظامی در بحث مبارزه با تروریسم در افغانستان شود؟
همکاریهای امنیتی میان دو کشور در شرایط خوبی جریان دارد. سفرهای مقامهای ارشد امنیتی دو کشور ادامه دارد و در این ملاقاتها طرفین به تفاهمات خوبی دست یافتهاند و بدون شک دو کشور همسایه در برابر یک دشمن مشترک قرار دارند و هرگونه تشریک مساعی به نفع دوکشور، همسایگان و کشورهای منطقه خواهد بود. دولت افغانستان نیز معتقد است که با توجه به اینکه طالبان و سایر گروههای افراطی و تروریستی یک تهدید مشترک هستند و باید همه کشورهای منطقه و جهان در این زمینه همکاری کنند و در آن سهیم باشند و مساعی سیاسی و فشار برکشورهایی که از این گروهها حمایت میکنند ادامه پیدا کند. در مجموع فضای همکاری مابین ایران و افغانستان بسیار خوب است.
آیا امکان ایجاد فضایی مثل ایران و عراق مابین ایران و افغانستان وجود دارد؟
بین دو کشور ملاقاتها، تماسها و مذاکرات جریان دارد. در جریان سفر اردیبهشت ماه ١٣٩٦ جناب آقای دکتر ظریف به کابل، دو کشور کمیتههای پنجگانه مشترک تشکیل دادند که یکی از آنها کمیته امنیتی و دفاعی است که در آن موضوعات و همکاریهای دفاعی و امنیتی بررسی میشوند و توافقهایی که به دست میآید در نهایت در یک سند جامع همکاری گردآوری خواهندشد و طبیعی است که اقدامات امنیتی و دفاعی از بخشهای مهم سند راهبردی خواهد بود.
کمیته امنیتی دفاعی تاکنون دو جلسه داشته است؛ یکی در تهران و دومی در کابل و جلسه سوم نیز بناست در تهران برگزار شود و این شکل دیگری از همکاریها در این زمینه است که میان دو کشور جریان دارد. لازم به ذکر است که تماسها و تبادل اطلاعات و رفت و آمدهای میان تهران-کابل توسط مقامات امنیتی دو کشور جریان دارد.
روابط دوجانبه میان ایران و افغانستان تحت تاثیر مساله آب قرار گرفته است. آقای ظریف در مجلس ایران سخن گفتند و اعلام کردند که نامه اخطار به افغانستان ارسال شده است. سالانه افغانستان طبق توافق بناست که حقابهای را به میزان ٨٢٠ میلیون مترمکعب برای رود هیرمند در اختیار ایران قرار دهد، آقای کیخا، نماینده زابل در مجلس اعلام کردند که از این میزان تنها 3 میلیون مترمکعب آن تامین شده است. دلیل عدم پرداخت این حقابه چیست؟
در مورد آب هیرمند، خوشبختانه معاهدهای بین دو کشور وجود دارد که دو کشور به آن پایبند هستند و درمعاهده حقابه ایران، 820 میلیون مترمکعب آب در سال نرمال آبی است و این حقابه همواره از طرف افغانستان رعایت شده است و فراموش نکنیم که افغانستان در نتیجه گرفتاری در جنگهای تحمیلی چند دهه گذشته و در نتیجه مهاجرتها و ویرانیهایی که به سیستم آبهای کشاورزی افغانستان وارد شده است در طول این سالها ساخت و ساز و پروژههای راهاندازی نداشته و نهتنها حقابه پرداخت شده بلکه در برخی سالها افغانستان حتی استفاده سنتی هم از آبهای خود نداشته و در نتیجه تقریبا همه آبهای افغانستان به کشورهای همسایه رفته است.
متاسفانه شاهد خشکسالیهای دوامدار و کمسابقه و تغییر اقلیم هستیم و زمانی که این مسائل بحث میگردند باید عوامل اصلی سازنده مشکل شناسایی شوند. اما متاسفانه برخی رسانهها و مقامات محلی گاه اظهاراتی میکنند که گویا افغانستان آب را بسته و اجازه بهرهبرداری از آن توسط ایران را نمیدهد؛ در حالی که در طول این سالها نه تنها حقابه رعایت شده است بلکه در سالهای زیادی سالانه دو تا سه برابر حقابه آب جریان داشته است.
بحث حقابه یکی از چالشهای عمده طی سالهای گذشته است. هرچند معاهده به سال آبی نرمال اشاره دارد اما از شهریور گذشته تا به امروز از 820 میلیون مترمکعب تنها 3 میلیون آن تامین شده به نظر شما این روند منطقی است؟
فکر میکنم بیشتر شکایتها از اسفند و فروردین اخیر است. اما اگر آب نیست به دلیل خشکسالی بیسابقهای است که ما شاهد آن هستیم و یقینا که افغانستان آب را قطع نکرده است. در برخی مناطق افغانستان بارندگی برف و باران کاهش کمسابقه داشته است؛ در همین اسفند ماه که پایان زمستان است و از ماههای بارشی محسوب میشود متاسفانه در برخی مناطق کشاورزان ما احشام خود را از دست دادهاند به این دلیل که نه برف و بارانی بوده و نه علفزاری روییده است. همین حالا به دلیل خشکسالی کم سابقه و نبود برف و بارش، چند میلیون نفر از مردم افغانستان در معرض قحطی قرار دارند و شاهد کوچهای اجباری در برخی مناطق هستیم.
بهتر است به جای اینکه سوءظن باشد و معلومات غلط به خواهر و برادر ایرانی داده شود با یک رویکرد واقعبینانه به موضوع نگاه کنیم. ما باید اول علل و عوامل مشکل را به خوبی شناسایی کنیم تا دچار اشتباه و بیانصافی نشویم و اذهان را علیه افغانستان تحریک نکنیم. امیدوارم دلهایمان صاف باشد و دعاهای ما به درگاه خداوند مستجاب شود و پروردگار مهربان برف و باران رحمت خود را بر ما نازل کند تا همه از این مشکل رهایی یابیم. منبع اصلی تغذیه رودخانهها، برف است و برفی هم که در زمستان و در چله میآید ماندگار است و اگر برفی نباشد رودخانهها آبی نخواهند داشت.
از طرفی افزایش برداشت چندصدبرابری از آب در طول چند دهه گذشته، افزایش جمعیت، تغییر اقلیم، خشکسالیهای دوامدار، همه اینها عواملی هستندکه در مسائل بحران آب نقش اساسی دارند و این مشکل تنها یک کشور نیست، گذشته از اینکه هرکشوری در داخل خود نیز با چنین مشکلاتی مواجه است.
آقای ظریف تاکید کردند که دو نامه اخطار به افغانستان ارسال شده و تهدید به اقدام متقابل کردند، پاسخ افغانستان به این موضوع چیست؟
این نوع مسائل در ملاقاتها و مذاکرات دو طرف همواره مطرح و راهحل آن جستوجو میشود و افغانستان آماده است به سوءفهمها پاسخ دهد؛ به خصوص در نشستهای مشترک کمیتههای آب دوکشور.
روابط دو کشور باید بر پایه دوستی، همکاری، حسن همجواری، عدم دخالت در امور یکدیگر و اعتماد و احترام متقابل استوار باشد. دوکشور به یکدیگر نیاز دارند؛ افغانستان برای ایران مهم است و ایران برای افغانستان بسیار مهم است و نه تنها در دیدکوتاهمدت بلکه در دید بلندمدت و استراتژیک دو کشور برای یکدیگر مهم هستند و باید به دنبال آن باشیم که ابعاد همکاریها گستردهتر شوند. به همکاریهای بیشتر نیاز داریم و باید فضای اعتماد را بیش از پیش تقویت کنیم. مواردی که به ما به عنوان سفارت رسیده و ابلاغ شده است به اطلاع مراجع مربوطه در کابل رسیده و به آنها پاسخ داده خواهد شد. اخیرا نیز در این زمینه یادداشتی را دریافت کردیم که به کابل انعکاس داده شده و منتظر پاسخ آن هستیم.
خبرهایی از سدسازیهای افغانستان در آن طرف مرز وجود دارد. این شائبه مطرح میشود که افغانستان قصد دارد آب خود را مدیریت کند و آن را به ایران ندهد، موضوع دیگر خشکی تالاب هامون است که دود این اتفاق در چشم دو کشور خواهد رفت، آیا فکر نمیکنید تالاب هامون تبدیل به فصل مشترکی برای حل این مساله شود؟آیا افغانستان فکر نمیکند این موضوع میتواند روی کشور آنها تاثیرگذار باشد؟
افغانستان هم مانند سایر کشورها حق و تکلیف دارد که از ظرفیتها استفاده کند و منابع آبی خود را مدیریت کند و در چارچوب توافقات دوجانبه و حقوق بینالملل حقوق دیگران را رعایت کند. بدون شک مسائل محیط زیستی ازجمله مواردی نیست که منحصر به یک کشور باشد بلکه از پدیدهها و چالشهای جهانی به شمار میروند.
اکنون برخی از کلانشهرهای ایران و حتی تهران از گرد و خاکی که از عراق و همسایگان عراق برمیخیزد در رنج است و اتفاقا مسیر بادها اغلب از غرب به شرق است که در نتیجه ضرر خشکی هامون برای افغانستان کمتر از ایران نیست. در همان افغانستان هم مردم در استان نیمروز در همسایگی استان سیستان و بلوچستان ایران که هیرمند از آن میگذرد تشنه هستند و آب ندارند. خوشبختانه در کمیته آب تفاهمهایی صورت گرفته که خشک شدن هامون و تالابهای مرزی دوکشور آسیبشناسی شود و افغانستان آماده است برای احیای هامون و تالابها همکاری کند.
یعنی افغانستان استحصال آب انجام نمیدهد؟
مناطقی هست در افغانستان از جمله در استان نیمروز که رودخانه هیرمند از آن میگذرد ولی آبی برای آشامیدن و کشاورزی ندارند؛ اگر آن محدوده را ببینید شرایط بسیار بد است. مشکل تغییر اقلیم یک مشکل منطقهای و جهانی است. امیدواریم دو کشور بتوانند، در فضای تفاهم و همکاری با یکدیگر، تا آنجا که مقدور باشد برای حل مشکل راه و چارهای بیندیشند.