همسر سفیر مکزیک از دل خاطرات کودکی خود در کوچه‌پس‌کوچه‌های مکزیکوسیتی می‌گوید و تصویری زنده از زندگی خانوادگی، سنت‌ها و فرهنگ پررنگ مکزیکی ارائه می‌دهد. در این مصاحبه، با زنی آشنا می‌ شویم که تلفیقی است از سنت و خلاقیت، ریشه ‌دار در ارزش ‌های خانوادگی و در عین حال پویا و مدرن. او با نگاهی انسانی و دقیق، نقش زنان مکزیکی را در جامعه امروز توصیف می‌ کند؛ زنانی قوی، وفادار و سرشار از زندگی. روایت او پلی فرهنگی میان ایران و مکزیک می ‌سازد، جایی که مهمان ‌نوازی، خانواده، و امید به آینده، زبان مشترک دو ملت می‌ شود.

گفتگوی اختصاصی آوا دیپلماتیک با خانم سوزانا سانچز گوتیرز، همسر سفیر مکزیک در ایران

لطفاً بفرمایید که در کدام شهر مکزیک متولد شده‌اید و دوران کودکی و جوانی خود را کجا و چگونه گذرانده‌اید؟

من در مکزیکوسیتی، شهری پر جنب و جوش و پر از فرهنگ و سنت، متولد شدم. دوران کودکی من پر از لحظات فراموش‌ نشدنی در کنار خانواده ام بود که در خیابان و محله و مدرسه بازی می کردیم. آن زمان، شهر بسیار آرام ‌تر از امروز بود. ما همیشه حیوان خانگی داشتیم، معمولا یک یا دو سگ، بنابراین همیشه یک دوست پشمالو در اطرافمان بود.

در مدرسه، من یک دانش آموز خوب بودم. خوش شانس بودم که به مدرسه ای می رفتم که فاصله کمی تا خانه داشت و همین باعث شده بود که حس امنیت بیشتری در دوران کودکی ام داشته باشم. محله ما حس فضای یک خانواده بزرگ را به من می داد چون همه همدیگر را می شناختیم، نزدیک هم زندگی می کردیم، با هم پیاده به مدرسه می رفتیم، و در خیابان ها و پارک ها بازی می کردیم. بزرگ شدن در چنین محیط گرم، مهربانانه و دوستانه چیزی است که تا همیشه برای من عزیز و گرامی باقی می ماند.

از دوران کودکی‌تان در کنار خواهران و برادرانتان چه خاطراتی به یاد دارید؟

من خاطرات بی شماری با خواهران و برادرانم دارم چرا که رابطه بین ما همیشه شبیه رابطه دوست ها با یکدیگر بود و این چنین رابطه ای تا به امروز برقرار مانده است. همیشه دور هم جمع می شدیم تا چهارتایی بازی کنیم، دوچرخه سواری کنیم، یا حتی در کنار مادرمان غذا بپزیم. در انجام تکالیف بهم کمک می کردیم، شیطنت و بازیگوشی می کردیم، و همیشه رابطه خیلی صمیمانه ای داشتیم که مملو از محبت، احترام، و حس همکاری بود. این رابطه چیزی است که همیشه برایش ارزش قائل بوده ام. صادقانه بگویم که چیزی جز اوقات خوب و خوش به یاد نمی آورم و همه ماجراهای ما پایان خوش داشت و جنبه مثبت کاری را که انجام می دادیم پیدا می کردیم.

تا چه اندازه رقص و موسیقی در دوران نوجوانی شما برجسته بود؟ چه سبک موسیقی بیشتر گوش می‌دادید و خواننده محبوبتان در آن دوران چه کسی بود؟

والدینم همیشه در خانه موسیقی پخش می کردند. بنابراین من با گوش کردن به موسیقی راک اسپانیولی و انگلیسی دهه 70 و نیز موسیقی سنتی مکزیکی مثل بولرو که اتفاقا موسیقی ای رمانتیک است، بزرگ شدم. یادم نمی آید که خواننده یا گروه موزیک مورد علاقه ای داشته باشم اما آهنگ مورد علاقه پدرم که همیشه آن را برای ما پخش می کرد یعنی آهنگ “راه من” از فرانک سیناترا را خوب به خاطر می آورم.

چه زمانی اولین بار از پختن غذا احساس غرور کردید؟

مادرم همیشه عاشق آشپزی بود و اغلب در دوره های آموزشی نحوه تهیه غذاهای مختلف از سراسر جهان شرکت می کرد. بعد از هر کلاس، او با هیجان به خانه می آمد تا هر چیزی را که آموخته بود به من و به خواهران و برادرانم آموزش بدهد. خوراکی مورد علاقه ما همیشه دسرها بودند و رومپوپ که یک نوشیدنی سنتی مکزیکی است که از شیر، زرده تخم مرغ، شکر و کمی الکل درست می شود. البته ما آن زمان برای نوشیدن رومپوپ خیلی کوچک بودیم اما دوست داشتیم تا به مادرمان در هم زدن مواد آن در یک ظرف بزرگ کمک کنیم. آن لحظات در آشپزخانه که پر از خنده و استشمام بوهای خوب بود، به من آموخت که آشپزی فقط غذا نیست. آشپزی یعنی هر کاری که انجام می دهی را با قلبت انجام دهی. با گذشت زمان، آشپزی کردن برای خانواده ‌ام و دیدن لبخند آنها بعد از غذا به یکی از بزرگترین شادی ‌های من تبدیل شد.

در چه رشته‌ای در دانشگاه تحصیل کردید؟ و چرا این رشته برای تحصیل انتخاب کردید؟

من دارای مدرک بازاریابی با تخصص تبلیغات و رسانه هستم. این حوزه به علاقه واقعی من تبدیل شد چون این امکان را به من داد تا در یک محیط پویا و جذاب، مهارت ‌های تحلیلی را با خلاقیت و نوآوری ترکیب کنم.

سیستم آموزشی مدارس مکزیک در مقایسه با زمانی که شما تحصیل می‌کردید، چه تفاوت‌هایی کرده است؟

آن زمان، کلاس ها سنتی تر و سخت گیرانه تر بودند. امروزه، دانش آموزان به فناوری و روش های نوآورانه آموزش دسترسی بیشتری دارند و نیز در مقوله خلاقیت و سلامت روان متمرکزتر هستند. همچنین فرصت‌های بیشتری برای یادگیری زبان و تحصیل در خارج از کشور وجود دارد.

چگونه با همسرتان آشنا شدید؟

من با همسرم در یک مهمانی دوستانه آشنا شدم؛ یکی از آن دورهمی های خودمانی که به طور غیر منتظره ای به یک اتفاق معنادار تبدیل شد. او به تازگی از زندگی در شهر رم برگشته بود و من اصلا قرار نبود آن روز در آن مراسم باشم اما برنامه عوض شد و به نوعی من در زمان مناسب، در مکان مناسب قرار گرفتم. شروع به صحبت کردیم و یک ارتباط فوری بین ما برقرار شد، ساده، واقعی، و مملو از بارقه های خاص که نمی توان آن را فراموش کرد. داستان ما از آنجا شروع شد.

آداب و رسوم برگزاری مراسم عروسی در مکزیک چگونه است؟

عروسی های سنتی در مکزیک ترکیبی از عناصر بومی، اسپانیایی و مدرن هستند. این فرآیند اغلب با ” La Pedida de Mano” آغاز می شود که در آن خانواده داماد رسما از عروس خواستگاری می کنند. مراسم مذهبی که معمولا یک مراسم عشای ربانی کاتولیک است شامل آیتم های نمادینی همچون ریسمان ازدواج (lazo)، سکه ازدواج (arras)، و حلقه های ازدواج می شود و عروس نیز گاهی اوقات دسته گلی را به پیشگاه مریم مقدس تقدیم می کند. پدرخوانده ها یا والدین تعمیدی نقش حمایتی مهمی در تامین این آیتم ها دارند.

در ضیافت پذیرایی، سنت ها شامل ها یک باده نوشی احساسی به سلامتی عروس و داماد، اولین رقص، بازی پر جنب و جوش ” La víbora de la mar”، پرتاب دسته گل و بند جوراب (بند جوراب نماد خوش شانسی است)، و بریدن کیک می شود.

البته آدب و رسوم منطقه ای متفاوت است: در اوآخاکا، اجتماع مردمی با لباس های رنگارنگ که به آن کالنداس می گویند رایج است، در حالی که عروسی مایایی ها در یوکاتان شامل آیین ساکبه (sacbé) برای طلب برکت از مادر طبیعت می باشد.

در مکزیک معمولا چه کسی هزینه های عروسی و جهیزیه را متقبل می شود؟ خانواده عروس یا خانواده داماد؟

امروزه در مکزیک، هزینه‌ های عروسی معمولا بین خانواده‌ عروس و داماد، بسته به وضعیت مالی و توافقات بین آنها، تقسیم می‌ شود.

در شکل سنتی آن، خانواده داماد هزینه های بیشتری را، به ویژه برای مراسم مذهبی و برخی عناصر نمادین (مانند سکه ازدواج، ریسمان ازدواج و حلقه ازدواج) متقبل می شد، در حالی که خانواده عروس اغلب میزبان ضیافت مهمانی بود یا کمک زیادی در بحث پذیرایی می‌ کرد.

در حال حاضر و به خصوص در مناطق شهری، بسیار مرسوم است که خود زوج‌ ها بخشی قابل توجه یا حتی بیشتر هزینه‌ های عروسی را بپردازند.

در مورد مهریه (که در زبان اسپانیایی دوته نامیده می‌شود)، باید بگویم که دیگر در عروسی‌ های مدرن مکزیکی رسم رایجی نیست. از نظر تاریخی، این رسم بیشتر در محیط ‌های روستایی یا بسیار سنتی رواج داشت، اما امروزه ازدواج‌ ها معمولا بر اساس توافقات دو طرفه و بدون هیچ مهریه رسمی انجام می ‌شود.

به چه میزان شغل همسرتان در شیوه‌ تربیت فرزندان‌تان موثر بوده است؟ (تا چه اندازه)

حرفه او تاثیر بسزایی روی فرزندانمان گذاشته و شخصیت آنها را به طرق مثبت زیادی شکل داده است. زندگی در کشورهای مختلف، آنها را در مواجهه فرهنگ‌ ها و زبان‌ های مختلف قرار داده که این امر باعث بسیط شدن ذهن آنها شده و آنها را به طرزی باورنکردنی سازگار و وفق پذیر کرده است.

آنها نه تنها زبان ‌های مختلف را آموخته ‌اند بلکه درک عمیقی از دیگر فرهنگ‌ ها نیز به دست آورده ‌اند. این قطعا چیزی نیست که آنها با فقط زندگی کردن در مکزیک می توانستند تجربه کنند. خواندن درباره فرهنگ‌ ها در کتاب‌ یک چیز است ولی زندگی روزمره در چنین فرهنگ ‌های غنی و متنوع یک چیز دیگر؛ مثل زندگی در فرهنگ ایرانی که آنها تجربه کرده اند و حقیقتا چشمانشان را به سوی دیدگاه‌ های جدید باز کرده است.

البته این وضعیت همیشه هم برای آنها آسان نبوده است. به عنوان کودک، سازگاری با چنین تغییرات و چالش هایی همیشه هم ساده نیست و برای آنها زمان می برد تا خود را وفق دهند. اما با وجود این مشقات، آنها یاد گرفته اند که چگونه با ناامیدی ها و شکست ها کنار بیایند و در این فرآیند قوی تر شوند.

در طول زمان، آنها تغییر را پذیرفته اند و حتی از آن لذت برده اند. این تجربیات نه تنها آنها را انعطاف ‌پذیرتر کرده بلکه به آنها کمک کرده است تا اجتماعی ‌تر، بردبارتر و پذیرای ملاقات با افراد مختلف از سراسر جهان شوند. آنها اکنون بهتر دریافته اند که تنوع زندگی آنها را غنی تر می کند و مواجهه با آدم ها و روش های مختلف فکری، چیزی است که باید گرامی داشته شود.

شما و همسرتان در سفرهای متعدد به کشورهای مختلف، تجربیات ارزشمندی کسب کرده‌اید. کدام فرهنگ و جامعه بیشترین تأثیر را بر شما گذاشته است؟

هر کشور اثر متفاوتی روی شما می گذارد، برخی از کشورها به واسطه فرهنگشان، برخی دیگر به خاطر آداب و رسومشان، مردمشان، و یا رشد شخصی و حرفه ای که در آنجا تجربه می کنید.

برای من هر مکان واقعا خاص بوده است چرا که معتقدم این مکان نیست که ما را تعریف می کند بلکه روحی است که ما به آنجا می آوریم و بدان معنی می بخشیم. ما آدم ها هستیم که با خاطرات، احساسات و اهدافمان به مکان ها هویت می دهیم. اگر مجبور باشم که یک مکان خاص را انتخاب کنم، انتخابم ایران است. من در اینجا شباهت های عمیقی با کشور و مردم خودم پیدا کرده ام. این فرصت را داشته ام تا استعدادهای جدیدی را در خودم پرورش دهم و به شیوه هایی که تصورش را نمی کردم رشد کنم. و مهمتر از همه اینکه در اینجا احساس راحتی می کنم؛ گویی که در خانه هستم.

آیا در مکزیک آداب و رسوم خاصی در رابطه با تولد و نامگذاری کودک وجود دارد؟

بله، بسیاری از خانواده‌ ها به خصوص در جوامع کاتولیک، کودک را در سال اول غسل تعمید می‌ دهند. نام‌ ها اغلب به افتخار پدربزرگ‌ ها و مادربزرگ‌ ها یا قدیسان انتخاب می‌ شوند. پس از تولد، معمولا اقوام و همسایگان با هدایای کوچک یا غذا به دیدار نوزاد می ‌روند که این یک لحظه بسیار اجتماعی است.

مهم‌ترین اعیاد و جشن‌های سنتی مکزیک کدامند و مردم مکزیک چگونه آن‌ها را جشن می‌گیرند؟

مکزیک به فرهنگ‌ ها و سنت‌ های غنی و متنوع خود مشهور است. برخی از مهمترین جشنواره‌های ما عبارتند از:

روز مردگان (Día de los Muertos): این مناسبت که در روزهای یکم و دوم ماه نوامبر جشن گرفته می شود، زمانی برای گرامیداشت و به یاد آوردن عزیزان از دست رفته است. خانواده‌ ها محراب‌ های رنگارنگ با نذوراتی مانند گل همیشه بهار، شمع، غذا و عکس برپا می کنند و همچنین اجتماعات مردمی با موسیقی و تزئینات نمادین همچون جمجمه های شکری برپا می شود.

روز استقلال (شانزدهم سپتامبر): ما سرآغاز استقلال مکزیک را با مراسم های میهن پرستانه، آتش بازی، موسیقی سنتی، و نمایش معروف فریاد دولورس (Grito de Dolores) جشن می گیریم.

هفته مقدس (Semana Santa): این ایام به شدت معنوی با راهپیمایی های مذهبی، اجرای نمایش مصائب مسیح، و دورهمی های خانوادگی به ویژه در شهرها و شهرستان های سنتی تر نمود پیدا می کند. این یکی از مهمترین مراسم های مذهبی در مکزیک است.

لاس پوساداس (مسافرخانه ها): این مجموعه از مراسم ها که در ماه دسامبر و پیش از کریسمس برگزار می شود، جستجوی مریم و یوسف برای یافتن سرپناه را بازسازی می کنند که با اجرای آهنگ های سنتی، پینیاتا، و دورهمی هایی با صرف غذاهایی چون تاماله و پونچه همراه است.

هر یک از این جشن ها و مراسم ها بازتاب دهنده غنای فرهنگی مکزیک، حس قوی تعلق به جامعه، و احترام پایدار ما به سنت، خانواده و تاریخ است.

زنان مکزیکی را چگونه توصیف می‌کنید؟ به نظر شما، بارزترین ویژگی‌های شخصیتی و فرهنگی آنها چیست؟

زنان مکزیکی قوی و منعطف هستند و عمیقا در ارزش های خانوادگی ریشه دارند. آنها به صمیمیت، سخاوت و مهمان نوازی بینظیرشان شناخته می شوند. از منظر فرهنگی، زنان مکزیکی اغلب بین سنت و مدرنیته تعادل برقرار می کنند یعنی در عین اینکه پذیرای تغییر و رشد هستند، به میراث خود نیز احترام می گذارند. از بسیاری جهات، زنان هسته پویایی و تحرک جامعه معاصر مکزیک هستند.

آنها سختکوش، خلاق و سازگار می باشند و همیشه به دنبال یافتن قدرت در جامعه هستند و با روحیه ای مبتنی بر مداومت و پشتکار با چالش ها روبرو می شوند. وفاداری، همدلی و احترام عمیق به خانواده و پیوندهای اجتماعی از بارزترین ویژگی‌ های آنها است.

در عین حال، زنان مکزیکی در هر کاری که انجام می‌دهند، چه در محل کار، چه در هنر، چه در خانواده و یا در جامعه، شادی و شور را به ارمغان می ‌آورند.

مکزیک در سال‌های اخیر شاهد پیشرفت‌های چشمگیری در حوزه ترویج حقوق زنان بوده است. انتخاب اولین رئیس‌ جمهور زن در این کشور چگونه می‌تواند در تقویت نقش زنان در سیاست و جامعه مؤثر باشد؟

حقیقتا مکزیک در ارتقای حقوق زنان پیشرفت چشمگیری داشته است و انتخاب اولین رئیس جمهور زن در 200 سالگی جمهوری مکزیک، اتفاقی تاریخی و عمیقا پر معنی است. این اتفاق پیامی آشکار نه فقط برای مکزیکی ها که برای کل دنیا دارد: تغییر حتی در جوامعی با سنت های ریشه دار امکان پذیر است.

این امر بازتابی از قدرت، مقاومت و اراده زنان مکزیکی است که نسل ها به طور خستگی ناپذیر و اغلب در سکوت برای گشودن درب های تغییر و نمایاندن واقعیت خود تلاش کردند.

این نقطه عطف، نمایانگر امید و مسئولیت پذیری است و این ایده را تقویت می کند که زنان نه تنها به عنوان مشارکت ‌کننده بلکه به عنوان رهبرانی که آینده کشور را شکل می‌ دهند، جایگاه شایسته ‌ای در فضاهای تصمیم‌ گیری دارند.

اگرچه هنوز کارهای زیادی پیش رو است اما این دستاورد مایه غرور و تحسین است و این باور را تقویت می‌ کند که برابری جنسیتی نه تنها ضروری بلکه ممکن است. این گامی مهم به سوی مکزیکی فراگیرتر، عادلانه‌ تر و پویاتر است.

تا چه اندازه باورهای مذهبی بر زندگی روزمره مردم مکزیک تأثیرگذار است؟

مذهب هنوز هم در زندگی روزمره حضور پررنگی دارد. بسیاری از مردم روز خود را با دعا و نیایش آغاز می کنند، روزهای قدیسان را جشن می گیرند و رویدادهای زندگی را با اعیاد مذهبی گرامی می دارند. حتی آنهایی که خیلی مذهبی نیستند، اغلب به خاطر احترام به فرهنگ، از سنت ها پیروی می کنند.

چه تفاوت‌ها و شباهت‌هایی میان آداب و رسوم مکزیک و ایران مشاهده می‌کنید؟

ایران و مکزیک، با وجود فاصله جغرافیایی زیاد شباهت‌ های شگفت ‌انگیز و معناداری با هم دارند؛ به خصوص در فرهنگ، غذا، مردم و آداب و رسوم. هر دو جامعه به شدت خانواده ‌محور هستند. اهمیت حفظ نزدیکی به عزیزان، احترام به بزرگترها، و دور هم جمع شدن سر میز در هر دو فرهنگ امری محوری است. مهمان ‌نوازی یکی دیگر از وجوه این تشابه قوی است.

ایرانی‌ها نیز به مانند مکزیکی‌ ها اغلب با غذا، همصحبتی و سخاوتی که مستقیما از قلبشان سرچشمه می ‌گیرد، به گرمی از شما استقبال می‌ کنند.

در خصوص غذا، سبک آشپزی هر دو کشور غنی، پیچیده و عمیقا گره خورده با سنت است. ادویه ها، غذاهایی با طبخ آرام، و غذاهای نمادین بخشی از زندگی روزمره و جشن ها و مراسم ها هستند. در هر دو کشور، تقسیم غذا نشانه ای از عشق و پیوند است.

از نظر فرهنگی، احترام ویژه ای برای میراث، موسیقی، شعر و آئین ها وجود دارد. چه نوروز ایرانی باشد و چه روز مردگان مکزیکی، هر دو فرهنگ زندگی را از طریق اعمال نمادین، رنگ‌ ها و معانی عمیق جشن می ‌گیرند.

مهم‌تر از همه اینکه مردم ایران و مکزیک هر دو ملتی مقاوم هستند که به ریشه‌ های خود افتخار می ‌کنند و سرشار از صمیمیت هستند، ارتباطی انسانی که باعث می‌ شود در هر دو کشور حس خانه را داشته باشید. ایران و مکزیک مهد تمدن‌ های کهن، خردمندانه و پیچیده هستند.

کدام غذای ایرانی شما را بیشتر یاد غذاهای مکزیکی می اندازد؟

موارد زیادی هستند اما اجازه دهید به طور ویژه به یک مورد اشاره کنم. فسنجون در ایران و موله (Mole) در مکزیک هر دو مثال های خارق العاده ای از چگونگی انتقال روح ملت به یک غذا هستند. این خورشت های مقوی و پیچیده نه تنها شاهکارهای آشپزی بلکه نمادهای فرهنگی هستند که با صبر، سنت، و احترام عمیق به مواد اولیه و طعم ها، مسیر آشپزخانه به سفره را طی می کنند.

فسنجون که طعم آن تعادل ظریفی بین انار و گردوی آسیاب شده است، پیچیدگی موله سنتی مکزیک را که ترکیب دقیقی از فلفل، ادویه ها، شکلات و اغلب خشکباری مانند بادام یا بادام زمینی است و طعمی غنی و چند لایه ایجاد می کند را به خوبی منعکس می کند.

هر دو خورشت دارای رنگی غلیظ و بافتی مخملی هستندکه نشان دهنده دقت و وسواسی است که برای طبخ آن خرج می شود. حتی دورچین این غذاها مثل سالاد شیرازی و پیکو د گالو (Pico de Gallo)، مواد اولیه و رنگ های زنده یکسانی دارند که پرچم های دو کشور را تداعی می کنند.

این شباهت‌ های آشپزی به ما یاد آوری می‌ کند که با وجود فاصله، ایران و مکزیک عشق مشترکی به سنت، فرهنگ، خانواده و هنر آشپزی دارند.

به عنوان عضوی از گروه همسران دیپلمات ها در تهران، چگونه این گروه به حضور مؤثرتر شما در ایران کمک کرده است؟ آیا می توانید بعضی از دستاوردهای مهم آن را با ما به اشتراک بگذارید؟

عضویت در گروه همسران دیپلمات ها در تهران، بستری را برای ایجاد ارتباطات معنادار، حمایت از اهداف محلی، و ارتقا تبادلات فرهنگی در اختیار من قرار داده است.

به عنوان خزانه دار این گروه، همیشه اطمینان حاصل کرده ام که همه چیز به درستی مدیریت شود و هر کمکی که دریافت می شود در راستای اهداف و مقاصد پیشنهادی آن صرف شود. این نقش به من این امکان را داده است تا شفافیت و مسئولیت پذیری را در داخل و خارج گروه ارتقا دهم و به اعتبار و تصویر خوب آن کمک کنم.

در مجموع، وجود این گروه باعث تقویت روابط بین ایران و کشورهای ما شده است و در عین حال این امکان را به ما داده است که ورای زندگی دیپلماتیک، با هدف و همبستگی مشخص به جامعه کمک کنیم.

  • facebook
  • googleplus
  • twitter
  • linkedin
  • linkedin
  • linkedin