دولت ترکیه برآمده از حزب عدالت و توسعه، اهمیت ویژه ای به نمادهای ملی و تاریخی می دهد و به همین دلیل خوب می داند که اگر مقبره سلیمان شاه توسط داعشی ها تخریب می شد، ملی گرایان، محافظه کاران، چپ ها و همه عناصر سیاسی و اجتماعی ترکیه، در یک جبهه علیه دولت به اتفاق نظر می رسیدند و مسئولین سیاسی و امنیتی کشور را به بی کفایتی متهم می کردند و علاوه بر این، چنین موضوعی می توانست از منظر روانشناسی اجتماعی، مشکلات و پیامدهای خاص دیگری را به دنبال بیاورد. به همین دلیل داوداوغلو، نخست وزیر ترکیه طی دستوری به ارتش این کشور جسد سلیمان شاه بنیانگذار امپراتوری عثمانی، را طی یک عملیات گسترده نظامی و موفقیت آمیز از خاک سوریه و از میان نیروهای داعش به ترکیه منتقل کردند. این عملیات نشان داد که ترکیه در صورت لزوم از قدرت نظامی بالایی در مقابل داعش برخوردار است و نکته دیگر بحث احیای شکوه امپراتوری عثمانی توسط سیاستمداران مدرن ترکیه است. به همین منظور طی گفتگو با “رضا هاکان تکین” سفیر ترکیه در ایران روند تحولات در منطقه و رویکرد ترکیه در مبارزه با داعش را مورد بررسی قرار داده ایم.
گفتگوی اختصاصی آوا دیپلماتیک با “رضا هاکان تکین” سفیر ترکیه در ایران
طی سال گذشته شاهد قدرت گرفتن برق آسای داعش در عراق بودیم آیا سیستم اطلاعاتی تركیه «میت» این روند را پیشبینی كرده بود؟
برای پیشبینی اقداماتی كه داعش در عراق انجام داد نیازی به وجود عنصر اطلاعاتی نیست. عراق بعد از سال 2003 از نظر صلح داخلی دوران سختی را میگذراند، خصوصاً در سالهای 2006 تا 2008 در این كشور نزاع مذهبی بین گروههای مختلف اتفاق افتاد و پس از آن ثبات نسبی ایجاد شد. اما از دسامبر 2011 كه آخرین سربازان آمریكایی عراق را ترك كردند، دولت آقای مالكی دقیقاً از فردای همان روز، روندی را پیش برده و كارهایی را اجرا داده اند كه به بیثباتی در عراق عمق بیشتری بخشید.
ما به داعش یا القاعده در عراق، نه به عنوان یكی از ریشههای مشكل بلكه به عنوان نمودی از مشكل موجود نگاه میكنیم. متأسفانه این گروههای افراطی در همه جای دنیا هستند و باعث تاسف است كه از این پس هم خواهند بود. اما مهم این است كه این گروهها به حاشیه رانده شده و تحت كنترل درآیند و اجازه ندهیم از بعضی مطالبات و ناراحتیها یا مسائلی كه مردم با آنها درگیر هستند سوءاستفاده كنند.
متأسفانه این اشتباهی است كه در عراق انجام شد. تودههای بزرگی از مردم نسبت به كشور خودشان سرد شدند و خودشان را به نوعی از متن كشور به حاشیه رانده شده دیدند. القاعده یا داعش به شكل ماهرانهای از این وضعیت استفاده كردند. البته ترکیه در سه، چهار سال گذشته مدام این موارد را به تمام كشورهایی كه به نوعی به مساله عراق مربوط میشدند گوشزد می کرد.
با توجه به توضیحاتی که شما دادید چرا سیستم امنیتی عراق بهخصوص اطلاعات ارتش عراق درباره نحوه قدرت گرفتن داعش و حتی سقوط موصل غافلگیر شدند؟
این سؤال را باید از مقامات عراقی بپرسید اما من هم میتوانم نكاتی را بگویم. وقتی به وقایع ماه ژوئن گذشته (خرداد) نگاه میكنیم اتفاقات خیلی سریع و پشت سر هم به وقوع پیوست اما این اتفاقها یك جنبه جلب توجهكننده هم داشت. آن زمان جمعیتی كه گفته میشد حدودا دوهزار نفر هستند از شرق سوریه وارد عراق شده و طی چهار، پنج روز موصل را تصرف كردند آن هم در شرایطی كه همان زمان، در آن منطقه حدود 70 هزار نیروی نظامی عراق وجود داشت. اما چنین نیروی بزرگی بدون حتی شلیك یك گلوله در شرایطی به جنوب كشور فرار كرده و میدان را واگذار كردند كه حتی اونیفورمهایشان را درآورده بودند و تمام سلاحهای سبك و سنگینشان را جا گذاشته بودند.
باید به این مساله دقت شود، که آنها موصل را خیلی قابل دفاع ندانسته و آنجا را رها كردند. طبیعتا این موضوع را باید از مقامات نظامی پرسید. به هر حال نیروهای عراقی عقبنشینی كرده و خط دفاعی را به اطراف سامرا منتقل كردند. شاید بتوان از چنین عملكردی این پیام را دریافت كرد كه «ما از بخش خاصی از مردم عراق دفاع میكنیم و این توانایی را داریم كه فقط از این بخش دفاع كنیم». این اتفاق مثال تلخی است كه در عراق روی داده است. در واقع در ارتش هویت ملی نتوانسته شكل بگیرد.
آقای داود اوغلو در اظهارات خود اعلام كرد داعش نتیجه خشونت در عراق و نارضایتی اهل سنت است. اما برای من مهم است كه چطور نیروهای داعش توانسته است تجهیزات سنگین نظامی كه حملونقل آنها به راحتی امكانپذیر نیست از سوریه به داخل عراق منتقل کنند؟ این حركت لجستیك بدون پشتوانه یک کشور ثالث امكان پذیر نبود.
بیش از اینكه به دنبال كشور ثالث باشیم، باید دنبال دینامیزی باشیم كه در داخل كشورها عمل میكند. بعضیها در آغاز به داعش به عنوانی كاروانی از راهزنها نگاه میكردند. اما به مرور نشان داد آنها سازمان تروریستی خیلی حرفهای هستند. گروهكی كه به خوبی میتواند از استراتژیهای نظامی استفاده كند.
در مورد عراق افسران ارتش دوره صدام به لحاظ نظامی و استراژیهای نظامی كمك بزرگی به این گروه كردند. البته اگر بعد از سال 2003 یك روند آشتی و تفاهم ملی در عراق شكل میگرفت، شاید این بخش از مردم عراق به این گروههای تروریستی تمایل نداشتند و كمكشان نمیكردند.
موضوعی كه در عراق روی داد بحث نحوه اجرایی قانون پاكسازی حزب بعث بود كه این قانون هنوز در حال اجراست. این قانون به صورت تند و تیز اجرا شد به نوعی كه میلیونها عراقی را به حاشیه رانده و از میدان خارج كرده است. هرچند که در حال حاضر دولت آقای العبادی برای تلطیف این قانون اقداماتی انجام داده است.
میخواهم بر روی این نكته تأكید كنم كه سوءتفاهم پیش نیاید. منظورم از این صحبتها این نیست كه گروههای تروریستی را محق جلوه دهم، بلكه میخواهم بستری كه باعث بروز و بروز این گروهها شده را به نوعی توضیح دهم چرا كه اگر تشخیص درستی از مشكل نداشته باشیم راهحل درستی هم نمیتوانیم ارائه دهیم.
دولت تركیه درباره نحوه مقابله با داعش چه رویکردی را اتخاذ کرده است؟ چرا زمانی كه ائتلاف برعلیه داعش در حال شكلگیری بود آقای اردوغان اعلام كرد حفظ جان اتباع ترکیه مهمتر از حضور در ائتلاف علیه داعش است؟
این مواضع را باید در شرایط زمانی خودش بررسی کنید. شما مطلع هستید یكی از اولین اقدامات داعش بعد از تصرف موصل حمله به سركنسولگری ترکیه در موصل بود و 45 نفر از اتباع ما را گروگان گرفتند.
در 101 روزی كه این گروگانگیری ادامه داشت مجبور بودیم سیاست خیلی ظریف و حساسی را پیش ببریم. اما درخصوص داعش موضع و دیدگاه ما همواره آشكار و صریح بوده و معتقدیم داعش یك گروه تروریستی است و باید با آنها مبارزه شود.
به نظر میرسد تركیه علاقهمند است با برگ مبارزه با داعش، با آمریكا نیز معامله کند به عنوان نمونه می توان به اظهارات آقای داوود اوغلو در مصاحبهای با شبکه CNN اشاره کرد. آقای اوغلو در آن مصاحبه به این نكته اشاره می کند که به شرطی به ائتلاف مبارزه با داعش میپیوندیم كه آمریكا تضمینی مبنی بر برداشته شدن بشار اسد بدهد.
ابتدا بگویم كه این ارزیابی درست نیست. تركیه در حال حاضر یكی از اعضای فعال ائتلاف علیه داعش است و برای این ائتلاف كمكهای لجستیك مهمی انجام میدهد. داعش پیش از هر چیز برای ما یك عنصر تهدید امنیت ملی محسوب میشود. چراكه همه كشورهای عضو ائتلاف مانند تركیه، با عراق و سوریه مرز مشترك ندارند. در مورد سیاست تركیه و صحبت آقای اوغلو میخواستیم این مساله را مشخص كنیم كه اگر قرار است با داعش مبارزهای انجام شود این كار باید به صورت ریشهای باشد. یعنی اگر بتوانیم برنامهای فراگیر داشته باشیم كه ریشههای به وجود آمدن داعش را بخشكانیم، طبیعتا تركیه حضور خیلی فعالتری از زمان حال خواهد داشت. اما اینكه بگوییم تركیه هیچ كمكی نمیكند گفته درستی نیست.
در مناطق كردنشین سوریه حكومتهای كوچك خودمختار وابسته به حزب اتحادیه دموكراتیك تشکیل شده اند که به لحاظ گرایش فکری وابسته به پكك (گروه مخالف ترکیه) هستند. آیا هر چه این گروهها توسط مخالفان دولت اسد و گروه داعش تضعیف شوند به نفع امنیت ملی تركیه خواهد بود؟
ما چنین ذهنیتی نداریم. اینطور نیست كه آنجا ضعفی به وجود بیاید تا امنیت ما تامین شود. ما معتقد هستیم هرچه در سوریه و عراق حكومتهای قدرتمندی كه پایگاه مردمی دارند تشكیل شوند در نهایت به نفع همه و امنیت تركیه است.
آیا قبول ندارید که تضعیف این نیروها به سود تركیه است؟
ما اینطور فكر نمیكنیم. نمیخواهیم هیچ گروهی از مردم ضعیف باشند. میخواهیم همه اقشار سهمی از دولتی كه سر كار است داشته باشند.
زمانی كه داعش در حال تصرف كوبانی بود تمام تلویزیونهای دنیا این منطقه درگیری در مرز ترکیه نشان میدادند و همه انتظار داشتند که ارتش ترکیه جلوی پیشروی داعش را بگیرد. چرا زمانی كه قسمت بیشتر كوبانی سقوط كرد تحركاتی از سمت تركیه شروع شد؟
میخواهم در مورد كوبانی توضیحاتی به شما بدهم. زمانی كه داعش شروع به محاصره كوبانی كرده بود، تركیه مرزهای خودش را باز كرد و 200هزار نفر از برادران كُرد كوبانی را پذیرفت و آنها به تركیه پناه آوردند.
در واقع ما اولین كشوری بودیم كه به برادران كُرد خودمان كمك كردیم. اما چنین اتمسفری در افكار عمومی جهان ایجاد شد كه انگار تمام مسئله سوریه در آن زمان روی كوبانی متمركز شده است. چرا كه كوبانی در منطقه مرزی با ترکیه قرار داشت و تمام خبرنگارها و دوربینهای رسانهای جهان در مرز سوریه و ترکیه دوربینهای خودشان را مستقر كرده بودند و پخش زنده داشتند.
همه جا هم گفته میشود كه پكك و PAD در حوزه پروپاگاندا مهارت زیادی دارند. در همان روزها در بخشهای دیگر سوریه همچنان خونهای زیادی ریخته میشد حتی زمانی كه حلب از طرف رژیم سوریه بمباران هوایی میشد كسی به این قضیه دقت نمیكرد و همه تمركزها روی كوبانی بود.
همانطور كه اطلاع دارید اقدامی كه ما پس از آن انجام دادیم این بود كه اجازه دادیم نیروهای پیشمرگه كردستان عراق از طریق تركیه به كمك كوبانی بروند و به نوعی داعش را عقب راندند. حتی آقای بارزانی در پیامی كه بعد از آزادی كوبانی داشتند به مقامات تركیه تبریك گفتند و اعلام كردند عملیات آزادسازی با كمك تركیه محقق شده است.
البته عملیات آزادسازی آنچنان با تاخیر انجام شد که از كوبانی چیزی باقی نمانده بود.
اما دستكم 200هزار نفر از مردم غیرنظامی كوبانی در آغوش باز تركیه زنده ماندند. البته باید توجه داشته باشید که ساختمانها دوباره ساخته میشوند اما جانهایی كه از دست میروند و كسانی كه كشته میشوند دیگر برگشتپذیر نیستند.
در شرایطی كه كشورهایی مانند مصر و كویت در حال عادیسازی مناسبات خودشان با دولت سوریه هستند و با توجه به اینكه “حیدر العبادی” نخست وزیر عراق در سفر به قاهره خواستار تغییر موضع تركیه نسبت سوریه شد. آیا موضع تركیه در مقابل سوریه تغییر خواهد کرد؟
ما كشوری نیستیم كه با صحبتهای كشورهای دیگر حركتی انجام دهیم. اینكه دیگران چه كاری انجام میدهند به خودشان ارتباط دارد. ما سیاستهای خودمان را براساس منافع ملی و ارزشهایمان كه طبیعتا با توجه به ارزشهای جهانی شكل گرفتهاند؛ مشخص میكنیم.
در حال حاضر موضع كشور تركیه درباره ادامه حکومت بشار اسد در سوریه چیست؟
شما احتمالاً براساس مواضع ما پاسخمان را میدانید.
باراک اوباما پس از برگزاری مراسم تحلیف، در اولین سفر رسمی خود به عنوان رئیس جمهور جدید آمریکا راهی ترکیه می شود این موضوع نشان دهنده اهمیت روابط بین آمریکا و ترکیه است. در شرایط کنونی با توجه به تحولات موجود در منطقه خاورمیانه ترکیه بر پایه چه اصولی روابط خود را با آمریکا تنظیم می کند؟
روابط ترکیه با آمریكا به بنیانهای ریشهداری تكیه دارد. به هر حال آمریكا در چارچوب ناتو از متحدان ماست. گذشته از آن آمریكا در سطح جهان قدرتمندترین كشور است و به لحاظ نیروی نظامی ابرقدرت محسوب میشود، همچنین آمریکا در منطقه ما نیز یكی از مولفههای مهم است.
البته ما در ارتباط با آمریكا در مواردی كه به نظر درست می رسد با این كشور همكاری میكنیم و در مواردی که احساس كنیم آنها اشتباه میكنند به صراحت این اشتباه را گوشزد میكنیم. به هر حال باعث خوشحالی ماست كه گاهی به مسائلی كه ما به آنها گوشزد میكنیم حتی به صورت دیرهنگام توجه میكنند اما متأسفانه سیاستهای غلط آمریكا در وضعیت كنونی منطقه ما نقش مهمی داشته است.
با توجه به اظهاراتی که مطرح کردید علاقهمند شدم تا موضوع آخرین موردی كه به آمریکایی ها گوشزد كردهاید را بدانم؟
برای مثال، مدتهای مدیدی در خصوص دولت پیشین عراق، همانطور كه به برادران ایرانیمان گفتیم، به دوستان آمریكاییمان هم گوشزد كردیم كه تأثیر مخربی در این حوزه دارند و آنها مسبب مشكلات زیادی خواهند شد اما تا مدتها به این هشدارها توجهی نكردند.
چرا مقامات آمریکایی به هشدارهای ترکیه توجه نکردند؟
من هشت سال و نیم در لسآنجلس و نیویورك انجام وظیفه كردهام. همچنین با توجه به سمتهایی كه پیش از آن داشتم احساس میكنم تا حدی آمریكاییها را میشناسم. خیلیها آمریكا را بیش از آنچه كه هست بزرگ میكنند و فكر میكنند آمریكا تمام كارها را با برنامهریزی و پلانبندی دقیقی انجام میدهند و برای هر موردی سیاستگذاری مشخصی انجام داده است. در تركیه هم خیلیها این تفكر را دارند و مطمئنم خیلی از ایرانیها هم همین تصور را دارند. اما تجربه شخصی من این است كه آمریكاییها سادگی خاصی دارند. حتی گاهی شاید نیت بدی هم ندارند اما مستقیما به همان چیزی كه خودشان میدانند عمل میكنند و نتایج فاجعهباری هم به دست میآورند.
با توجه به شناختی که از فرهنگ و جامعه آمریكا دارید یک سوال در مورد مناسبات ایران و آمریكا از شما می پرسم. آیت الله خامنه ایی رهبر ایران طی چندین بار سخنرانی به این موضوع اشاره کرده اند که در مذاكرات هستهای نمیتوان به آمریكاییها اعتماد كرد. دیدگاه شما در این مورد چیست؟
ما تاریخ روابط ایران و آمریكا را میدانیم. یعنی روندی كه از اقدام آمریكا علیه دولت مصدق شروع شد و بعد از آن رویكردی كه آمریكا در جنگ ایران و عراق داشت، همینطور رویكردی كه درخصوص اسرائیل اتخاذ كرده است. در واقع موارد زیادی وجود دارد كه میتوان به ایران حق داد تا به آمریكا اعتماد نداشته باشد و طبیعتا نمیتوان صحبت آقای خامنهای را در این مورد نادیده گرفت.
همانطور كه در روابط شخصی اتفاق میافتد خوب است كه در روابط بینالمللی هم شما خودتان را به جای طرف مقابل بگذارید. در واقع آمریكاییها هم درخصوص ایران در مواردی شك و شبهه دارند. این مسائل مولفههای زیادی دارد كه نیاز نیست وارد جزئیاتش شویم. حقیقت این است كه عدم اعتماد متقابلی در این میان وجود دارد، اما میتوان به طور متقابل گامهایی برداشت تا این اعتماد دوباره برگردد.
طبیعتا از بین بردن اعتماد متقابل خیلی ساده است اما بازسازی دوباره آن روندی طولانی و سخت است. اما با توجه به روندی كه در یكسالونیم اخیر در چارچوب مذاكرات هستهای طی شده به نظرم سمت و سویی مثبت برای كمك به شكلگیری مجدد این اعتماد وجود دارد. شاید اینكه آقای اوباما و آقای روحانی در راس قدرت دو كشور هستند را بتوان یك شانس به حساب آورد برای اینكه بتوانند قطار اعتمادسازی را در ریل خودش قرار دهند. طبیعتا آرزوی ما نیز مثبت بودن این روند است.
آیا جمهوریخواهانی كه در كنگره و بخصوص در سنا به قدرت رسیده اند می توانند چالشی برای دولت اوباما محسوب شوند؟
طبیعتا اما در آمریكا، در موضوعاتی كه به منافع ملی مربوط میشود گاهی تصمیماتی فرای تقسیمبندی احزاب گرفته شده است. گذشته از این آمریكا سیستم سیاه و سفیدی ندارند و همانطور كه میدانید در حزب جمهوریخواه و دموكرات طیفهای مختلفی وجود دارند، از گروهها و گرایشهای معتدل گرفته تا گروههای افراطیتر. به همین دلیل نباید آمریكا را سیاه و سفید ببینیم. احتمال نمیدهم در شرایطی كه توافقی كه به نفع ایران و آمریكا صورت گیرد، كنگره آمریكا علیه این اتفاق اقدامی انجام دهد.
در ادامه گفتگو میخواهم مناسبات تركیه و اتحادیه اروپا مورد بررسی قرار دهیم.
این موضوع قصهای است كه تمامی ندارد.(با خنده)
در شرایطی که کشور آلمان با 82 میلیون نفر پرجمعیتترین كشور اتحادیه اروپا محسوب می شود در صورت عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا با توجه به جمعیت 75 میلیونی این کشور، ترکیه می تواند پستها و كرسیهای فراوان در شورا و پارلمان اروپا تصاحب کند زیرا این پست ها به تناسب جمعیت كشورها تقسیم میشوند. در چنین شرایطی اروپا اجازه خواهد داد كشور مسلمان ترکیه اینچنین در داخل اتحادیه اروپا قدرت بگیرد؟
برخورد ناعادلانه اتحادیه اروپا با تركیه كاملاً آشكار است. هیچ كدام از كشورهای نامزد ورود به اتحادیه اروپا تا به حال این همه مدت در انتظار نگه داشته نشدهاند. كشورهایی كه در مقایسه با تركیه عقبمانده به حساب میآیند خیلی سریع وارد اتحادیه اروپا شدهاند.
همینطور كشورهایی كه اقتصادی به مراتب ضعیف تر از ترکیه دارند نیز به عضویت اتحادیه اروپا درآمده اند.
البته این اتفاق به نوعی نشان میدهد دوستان اروپایی ما چقدر دچار فقر آیندهنگری هستند. اما تركیه نسبت به گذشته فرق كرده و در وضعیتی نیست كه بخواهد برای ورود به اتحادیه اروپا دست و پا بزند. هرچند هنوز هم عضویت در اتحادیه اروپا جزو اهدافمان است اما اگر این عضویت اتفاق نیفتد، از نظر ما دنیا به آخر نمیرسد.
در واقع خیلی هم محتاج به اتحادیه اروپا نیستیم حتی شاید آنها به ما احتیاج داشته باشند. رشد اقتصادی ما بدون عضویت در اتحادیه اروپا به دست آمده است در صورتی كه از نزدیك شاهد هستیم بعضی از اعضای این اتحادیه در چه شرایطی به سر میبرند.
براساس نظرسنجیها در ترکیه طی سالهای 2007 و 2008 تمایل مردم برای عضویت در اتحادیه اروپا حدود 70 درصد یا بیشتر بود اما این رقم هم اکنون به 30 الی 40 درصد افت كرده است. طبیعتا این اتفاق به خاطر سیاستهایی است كه اتحادیه اروپا در خصوص كشور ترکیه اعمال كرده است.
نکته دیگری که می توان به آن اشاره کرد توازن مناسبات سیاسی و اقتصادی بین تركیه با اسرائیل است. در شرایطی که بحث شاهد كاهش روابط سیاسی تركیه و اسرائیل مطرح است اما در حوزه اقتصادی شاهد شكوفایی این روابط هستیم به نحوی كه به گزارش روزنامه تودی زمان چاپ ترکیه (در 28 نوامبر 2014) اعلام کرد که مبادلات تجاری تركیه و اسرائیل به رقم 86/4 میلیارد دلار رسیده است كه این میزان چند برابر سالهای گذشته است. به عبارت دیگر در شرایطی که بحث سرد بودن روابط سیاسی بین ترکیه و اسرائیل مطرح می شود ولی در مقابل شاهد افزایش مناسبات اقتصادی هستیم. این توازن چطور برقرار شده است؟
مستحضر هستید كه اقتصاد تركیه خیلی دولتی به حساب نمیآید و اصلیترین بخش اقتصاد تركیه به بخش خصوصی وابسته است و در این زمینه حضور فعالی دارند. در واقع اگر منعی از جهت حقوق بینالملل وجود نداشته باشد دولت برای فعالان اقتصادی منعی تعیین نمیكند كه با کجا در ارتباط باشند یا نباشند. به هر حال دولت در این حوزه خیلی دخالت نمیكند. البته من از ارقام مربوط به حجم روابط اقتصادی با اسرائیل خبر ندارم اما مشوقی نیز از سوی دولت برای افزایش این رقم نیز وجود ندارد. در مورد روابط سیاسی هم موضع رسمی ما درخصوص اسرائیل مشخص است و شما هم از آن اطلاع دارید.
رئیس سازمان اطلاعاتی تركیه «میت» مدتی قبل از سمت خود استعفا داد. با توجه به اینکه وی نگاه بسیار مثبتی به روابط تركیه و ایران دارد. آیا چنین تغییراتی میتواند در روابط امنیتی دو کشور تغییراتی ایجاد کند؟
سیاست كلی تركیه درخصوص گسترش روابط با ایران در تمامی حوزهها مستقل از اشخاص است. اینطور نیست كه با آمدن و رفتن یك فرد سیاستهای ما تغییر كند. طبیعتا اشخاص میآیند و میروند ولی سیاستهای یك سازمان است كه تداوم پیدا میكند.
اولویت دستگاه سیاست خارجه دولت تركیه جهت گسترش مناسبات با ایران بیشتر در کدام حوزه ها متمرکز شده است؟
اولین خواسته ما این است كه ایران در چارچوب نظام بینالملل بتواند مجددا جایگاهی كه حقش است را به دست بیاورد. چراكه شما هم اطلاع دارید در حال حاضر به واسطه پرونده هستهای محدودیتهایی درخصوص ایران اعمال میشود كه هرچقدر تلاش كرده باشیم تأثیر این محدودیتها را به حداقل بگذاریم باز هم بر روابط دو كشور تأثیر گذاشته است. چراكه ایران با گذشته خودش و وضعیت فعلی و آیندهای كه از آن انتظار میرود، در منطقه كشور مهمی است. به همین منظور برای ایجاد ثبات و آرامش در منطقه به كمكهای سازنده ایران نیازمندیم. ما هیچگاه طرفدار ایزوله شدن ایران نبودهایم و رویكردمان با ایران در حوزه روابط بینالملل بر این اساس استوار است.
برخی از تحلیلگران روابط بین الملل معتقدند آقای اردوغان تلاش میكند تا امپراتوری عثمانی را احیا كند. بفرمایید تركیه در حال حركت به كدام سمت است؟
رئیسجمهور یا دیگران مقامات ترکیه، برنامه ایی برای احیای امپراتوری عثمانی یا چیزی به نام نوعثمانی ندارند. اینكه سیاستهای متفاوت از گذشته اتخاذ و اعمال میشود درست است، چراكه تركیه تا گذشته نزدیك مشخصا به غرب متمركز بوده و به نوعی در مورد منطقه با اهمال برخورد كرده است. اما توجه ما به منطقه خودمان به این معنا نیست كه امپراتوری عثمانی را مجدد احیا كنیم یا مرزها را تغییر داده و كشورهایی را ضمیمه خودمان كنیم.
در واقع ما به دنبال تغییر مرزها نیستیم بلکه میخواهیم كه این مرزها معنای خودشان را از دست بدهند. یعنی ارتباط بین ملتها آنقدر زیاد شود كه مرزها به معنای جداكننده بین مردم نباشد همانطور كه امروز در اتحادیه اروپا مرز بین كشورها خیلی معنایی ندارد. به عبارت دیگر این یك بحث حقوقی است و در این روش مردم به راحتی با هم ارتباط دارند. ما مایل هستیم كه ارتباط مردم بین ایران و تركیه به راحتی و سرعت انجام گیرد.
اما حركتهای نمادینی در تركیه روی میدهد كه بوی احیای امپراتوری عثمانی میدهد. به عنوان مثال برای نخستین بار در مراسم اسقبال “رجب طیب اردوغان” رییس جمهور ترکیه از محمود عباس از گارد احترام با لباس ها و زره های دوران عثمانی استفاده شد.
هر كشوری به تاریخ خود افتخار میكند. ما هم مانند ایران نسبت به تاریخ خودمان احساس غرور می کنیم. طبیعتا امپراتوری عثمانی یكی از بخشهای پرغرور تاریخ ماست. الان هم میبینید بعد از فروپاشی امپراتوری عثمانی منطقه ما به چه حال و روزی افتاده است. اینكه برادران فلسطینی ما با چه ظلمی روبهرو هستند. اما نمیتوان زمان را به عقب برگرداند. البته صحبت در مورد احیای دوباره امپراتوری عثمانی درست نیست. ما میخواهیم مردم منطقه روی پای خود بایستند.
گفتگو از: محمدرضا نظری