ایران و ویتنام پس از گذشته چهار دهه رابطه سیاسی هنوز نتوانسته اند از ظرفیت های موجود بین دو کشور به نحو احسن استفاده کنند. در حالی که حوزه گردشگری کشور تایلند برای مردم ایران بیش از ویتنام شناخته شده است ولی ظرفیت های بالقوه ویتنام و سرمایه گذاری این کشور در حوزه گردشگری می تواند افق های جدیدی در گسترش مناسبات بین دو کشور ترسیم کند این در حالی است که اراده دولت مرکزی هانوی با انتخاب سفیر جدید این کشور در تهران شتاب فزاینده ایی به روابط بین تهران و هانوی کشور داده است. به منظور بررسی افق های جدید برای توسعه مناسبات بین دو کشور با “سفیر ویتنام” در ایران گفتگویی انجام داده ایم که در ادامه می خوانید.
گفتگوی اختصاصی آوا دیپلماتیک با “نگوین هونگ تًک”سفیر ویتنام در ایران
در کدام شهر به دنیا آمده اید و تحصیلات خودتان در چه رشته ایی دنبال کردید؟
در شهر نینوین حدود 100 كیلومتری هانوی به دنیا آمدم و در حال حاضر 51 سال دارم. از پنج سالگی به شهر هانوی رفتم و در آنجا تحصیل كردم. در كنكور با نمره بالا قبول شدم و در دوره دانشگاه جزو شاگردان ممتاز بودم و به خاطر همین بورسیه موسسه معتبر روابط بینالملل شوروی شدم و در دانشگاه فاخر ام.جی.آی.ام.او به تحصیل پرداختم. آن مرکز به نوعی پایگاهی برای تعلیم دیپلمات های بلوک شرق بود و تا آنجا که من اطلاع دارم، هم اکنون، 4 سفیر در تهران هستند که ازین مرکز فارغ التحصیل شده اند.
پس از آن به هانوی برگشتم و به مدت 5 سال به عنوان روزنامه نگار در مجله وزارت خارجه، بنام “امور بین الملل” به فعالیت پرداختم. البته بعد از آن، چون به تحصیلات و پژوهش علاقه داشتم تصمیم گرفتم برای تحصیل در مقطع فوق لیسانس به استرالیا سفر كنم. بلافاصله بعد از دوره فوق، بورسیه دیگری برای ادامه تحصیل در مقطع دکترا دریافت کردم. البته افتخار می کنم که بورسیهام دولتی نبود و من آن را از دانشگاه “نیو سات ولز” به همین دلیل مجبور بودم با سایر دانشجویان استرالیایی و خارجی رقابت كنم. در نهایت مدرك دکتری خود را در سال 2000 از دانشگاه استرالیا دریافت كردم.
با توجه به دیپلمات بودن پدرتان آیا این موضوع بر روی گرایش تحصیلی شما اثرگذار بود؟
پدرم دیپلمات و هم سرباز بود و به نظم تاكید زیادی داشتند. در سنین كودكی خیلی سختگیر بود كه همین سختگیری باعث شد در زندگی پیشرفت كنم. البته هم اکنون پدرم فوت كرده است.
پدرم با همه رابطه خیلی خوب داشت و روابط عمومی او بر من خیلی تأثیر داشته است. در كل فروتن بودن پدرم بیشتر از دیپلمات بودنش بر روی من اثرگذار بود.
قبل از ورود به ایران در ایالات متحده آمریكا حضور داشتید. با توجه به سابقه دیرینه تنازع بین آمریكا و ویتنام، دوران حضورتان در این کشور را چطور ارزیابی میكنید؟
سال 2007 تا اواسط 2010 (حدود سهسالونیم) به عنوان كنسول ویتنام در شهر واشنگتن حضور داشتم. در مورد رابطه ویتنام و آمریكا باید به این نکته اشاره کنم که مردم ویتنام همیشه رو به آینده دارند و در گذشته زندگی نمیكنند. سالها از جنگ بین ویتنام و آمریكا گذشته و این اتفاق مربوط به گذشته است به همین خاطر روابط ما عادی شده و به بهبود این روابط میاندیشیم. در واقع ما زندانی گذشته نیستیم و به آینده میاندیشیم.
از سال 1995 روابط بین دو كشور نیزعادی شده و به همین دلیل مشكل خاصی در زمان حضور در آمریکا نداشتم. وظیفه من نیز ارتقا دادن روابط دو کشور بخصوص روابط اقتصادی بود و دوران خوبی را در آمریکا سپری كردم. هنوز با دوستان آمریكاییام در ارتباط هستم و آن دوستان اطلاع دارند كه الان به عنوان سفیر در ایران هستم و این اتفاق برایشان جالب است.
دوستان آمریکایی ام خیلی مایل هستند كه در این پست موفق باشم چون حتی آنها نیز مایل هستند روابطی دوستانه ای با ایران داشته باشند؛ همانند روابط دوستانهای كه با ویتنام برقرار كرده اند.
همانطور که اطلاع دارید رئیسجمهور اوباما بعد از سالها رابطهاش را با رائول كاسترو رئیسجمهور كوبا عادیسازی كرد. در صفحه فیس بوكم این موضوع را ذكر كردم و خیلی از دوستان ایرانیام طی پیامهایی كه در صفحهام گذاشتند اشاره كردند كه مایل هستند مانند كوبا روابطشان را با آمریكا عادیسازی كنند.
هرچند که در فضای دیپلماتیک شرایط بین دو كشور بهبود یافته است ولی در عمل تحریمهای اعمال شده آمریكا علیه كوبا رفع نشده است. همچنین مقامات آمریكایی هم اعلام موضع كردند كه برقراری روابط با کوبا بهترین فرصت برای اعمال تغییرات سیاسی در آن کشور است. در چنین شرایطی چرا ایران باید راه كوبا را در پیش بگیرد؟
این قضیه یك پروسه طولانیمدت است و در یك لحظه روابط عادی نخواهد شد. آقای اوباما اعلام كردهاند در نظر دارند یك سری دیپلمات به كوبا بفرستند كه درخصوص جزئیات این رابطه كه شامل موارد مختلفی میشود بحث كنند و این روابط باید پلهپله پیش برود تا به حالت عادیسازی برسد. اینطور نیست كه تحریمها یكباره برداشته شود و سفارتهای دو كشور باز شود. همه این موضوعات باید مرحله به مرحله جلو برود.
نكته دیگر اینكه بعد از بیانیه رئیسجمهور اوباما، نمایندگان كنگره آمریكا به شدت با تصمیم وی مخالفت كردند كه این مخالفت باعث بروز مشكلاتی در روند عادیسازی روابط خواهد شد.
شما در سئوال خودتان گفتید که منظور آمریكا از برقراری رابطه با كوبا تغییر رژیم است، درست است كه آمریكا و كوبا سیستمهای سیاسی جدا از هم دارند اما همین كه آمریكا اعلام میكند مایل است روابط را با كوبا عادیسازی كند و سفارتها باز شوند این گفته به این معنی است كه به سیستمی كه در حال حاضر در كشور کوبا وجود دارد احترام میگذارد.
ممكن است بعضیها مخالف سیستم كنونی کوبا باشند اما همین كه آمریکا اعلام میكند مایل به عادیسازی روابط است یعنی به سیستم كنونی کوبا احترام می گذارد از بعد دیگر نیز رهبر كوبا این را میداند كه ممكن است آمریكا تصمیمی مبنی بر تغییر رژیم در كوبا داشته باشند اما با این همه اعلام عادیسازی روابط را پذیرفته است.
در زمان جنگ سرد هم چنین مواردی بود كه آمریكا سیستمی كه در شوروی سابق، اروپای شرقی، چین و حتی ویتنام وجود داشت را نمیپسندید اما حتی در بحبوحه جنگ سرد هم با این كشورها روابط دیپلماتیك داشت.
آیا خاطره ایی از دوران اقامت خود در کشور آمریکا را دارید که بر روی نگاه شما نسبت به آمریکا اثر گذار باشد؟
خاطرات زیادی در ذهن دارم، اما یکی از آنها به دیدگاه فعلی من دربارهء ایالات متحده نزدیکتر است. در سال 2001 و زمانی كه برجهای دوقلو در آمریکا منفجر شد در کشور آفریقای جنوبی بودم. خاطرم است آن روز در شهر پریتوریا بودم و با تعجب دیدم یكسری تانك جلوی سفارت آمریكا مستقر شده اند. بعد كه اخبار CNN را مشاهده كردم از اتفاقات باخبر شدم. همان زمان از جنوب آفریقا به كشورهای مختلفی از جمله آنگولا، تانزانیا و مصر رفتم و خیلی متاسف شدم كه دیدم مردم از انفجار برجهای دوقلو خوشحال هستند.
حس دوگانهای به من دست داد، اصولا مردم نباید از كشته شدن مردم عادی در كشوری دیگر خوشحال شوند و به طور حتم این موضوع صحیحی نیست. آمریكا باید دلیل خوشحالی مردم سایر كشورها را بررسی کند شاید آمریكا باید در سیاست خود در كشورهای دیگر تجدیدنظر می کرد.
در حال حاضر مذاكرات هستهای ایران و آمریكا در جریان است و جمهوریخواهانی كه به كنگره راه پیدا كردهاند اعلام كردهاند كه تحریمهای جدیدی علیه ایران را وضع خواهند كرد. اعمال تحریمهای جدید به منزله به چالش كشیدن كل مذاكرات هستهای است. با توجه به اینكه شما در آمریكا حضور داشتهاید و با فضای سیاسی داخل آمریكا آشنا هستید، سیاست جدید جمهوریخواهان در كنگره آمریكا چه تاثیری بر روند مذاکرات هسته ایی ایران و آمریکا خواهد داشت؟
درست است كه برخی از مقامات آمریكایی در كنگره اعلام كردهاند میخواهند علیه ایران تحریمهای جدیدی اعمال كنند اما آقای جان كری وزیر خارجه آمریكا اعلام كرده اعمال این تحریمها تأثیر منفی بر روند مذاكرات هستهای خواهد داشت. البته توجیه افرادی كه دنبال تحریمهای جدید هستند این است كه اینها تحریمهای جدید نیست، تحریمهایی است كه مربوط بر تحریمهای قبلی می باشد.
نكته خیلی مهمی كه وجود دارد این است كه در حال حاضر دیدگاه متفاوتی بین مقامات آمریكایی نسبت به گذشته وجود دارد. در دوره آقای بوش ایران محور شرارت اعلام شده بود اما هم اكنون آقای اوباما اعلام كرده ایران نه تنها مشكل نیست بلكه راهحل است.
نكته دیگر اینكه در حال حاضر آمریكا و غرب به كمك ایران در منطقه برای مقابله با داعش نیاز دارند و به همین منظور درست است كه ایران جزو ائتلاف مبارزه با داعش نیست اما كمك ایران در این زمینه میتواند خیلی مهم باشد.
برگردیم به سوال در مورد مذاكرات هستهای. هم ایران و هم شش كشور دیگری كه در این رابطه با ایران طرف هستند هر دو طرف خواستشان را برای حل این مساله سیاسی اعلام كردهاند. بحثی كه وجود دارد در مورد جزئیات و چارچوب سیاسی حل این رابطه است و امیدوارم دو طرف به راهحل سیاسی دست یابند. در طرف دیگر، همگی موافق دستیابی ایران به فناوری هسته ای با اهداف صلح آمیز هستند، چرا که مقامات ایرانی به وفور ابراز داشته اند که فعالیت های هسته ای این کشور صرفا صلح آمیز است.
به عنوان یك دیپلمات میدانم كه برنامه هستهای ایران برنامهای صلحآمیز است و ایران به دنبال اهداف صنعتی است. ایران بارها این نكته را اعلام كرده و آمریكا و غرب هم از این نكته مطلع هستند و دو طرف باید به تفاهم دوجانبهای در این مورد برسند.
امیدوارم هر دو طرف بتوانند اعلام كنند كه اهداف هستهای ایران صلحآمیز است و امیدوارم مذاكرات پایان خوشی داشته باشد. دو طرف به دنبال توافق برد – برد هستند و هیچ كدام از طرفین دنبال توافق باخت – باخت نیست.
اما آنچه لازمه دستیابی به چنین توافقی است تداوم حسن نیت هر دو طرف می باشد و وضع هرگونه تحریم جدیدی می تواند به از بین رفتن دستاورد مذاکرات منجر شود.
شما در مسكو رشته روابط بینالملل خوانده اید و برای همین به فضای سیاسی روسیه نیز آشنا هستید. به دنبال افزایش تنش مابین آمریکا و روسیه، جنگ نفتی كه عربستان سعودی به نیابت از آمریكا برعلیه اقتصاد روسیه و ایران به اجرا گذاشته، چه سرانجامی خواهد داشت؟
اخبار جدید در مورد مسائل نفتی را دنبال میكنم. سقوط قیمت نفت دو دلیل سیاسی و اقتصادی دارد. از جنبه سیاسی، عربستان در نظر دارد با پایین آوردن قیمت نفت روی مذاكرات هستهای بین ایران و غرب تأثیر بگذارد و هم قدرت روسیه در منطقه را كاهش دهد.
از جنبه اقتصادی عربستان تصمیم دارد تولیدكنندگان نفت خام در خاورمیانه را در مقابله با تولیدكنندگان نفت در قسمتهای دیگر قدرتمندتر كند. البته سقوط قیمت نفت تا حدی میتواند ادامه داشته باشد. عربستان تا حدی میتواند در مواجهه با روسیه به كمك غرب بیاید، چون در این صورت عربستان سعودی هم از كاهش بیش از حد قیمت نفت متضرر خواهد شد.
البته عربستان سعودی تا حدی قدرت دارد در مورد اتفاقات منطقه و قیمت نفت تصمیمگیری كند و در این زمینهها محدودیت هایی وجود دارد. عربستان نمیتواند خواستهاش را تحمیل كند و تنها تا حدی میتواند تاثیرگزار باشد چراكه عربستان سعودی ابرقدرت محسوب نمیشود. ابرقدرتها امریكا و روسیه و كشورهای غربی هستند به همین خاطر تأثیر عربستان محدود است و البته ابرقدرتها نیز به حرف عربستان گوش نمیدهند.
هرچه باشد، نه تنها در خاورمیانه، بلکه در هیچ جای دیگر نمی شود برای ابرقدرتها تعیین تکلیف کرد، و این خود ابرقدرت ها هستند که تصمیم نهایی را می گیرند.
با توجه به حضورتان در روسیه، عكسالعمل آقای پوتین را چگونه ارزیابی می کنید؟
وضعیت روسیه با ایران تفاوت است. از این جهت كه پایین آمدن قیمت نفت تأثیر بیشتری بر روی اقتصاد روسیه خواهد داشت چون وابستگی روسیه به نفت بیشتر از ایران است. رئیسجمهور پوتین تصمیماتی برای مواجهه با پایین آمدن قیمت نفت اتخاذ كرده و شاید از بعد اقتصادی نتوانم خیلی صحبت كنم اما امیدوارم روسیه بتواند از مشكل پایین آمدن قیمت نفت برآید.
از طرفی در مورد تحریمهایی كه غرب علیه روسیه اعمال كرده، فقط روسیه متضرر نیست و غرب هم به واسطه این تحریمها ضرر میكند. البته روسیه دوران سختتر از این را نیز پشت سر گذاشته است مثلاً در دوران جنگ جهانی دوم شرایط خیلی سخت بود اما روسیه توانست آن دوران را بگذراند.
امیدوارم در شرایط جدید هم روسیه از عهده بحران كنونی برآید. از زاویه دیگر بحران كنونی میتواند درسی برای مقامات روسیه باشد. اینكه روسیه متوجه شود به طور كامل خود را به یك محصول مشخص وابسته نكند. به مقامات ایرانی تبریك میگویم كه با استفاده از “اقتصاد مقاومتی” توانست از عهده مشكلات كاهش قیمت نفت بربیاید و خودش را وابسته به یك محصول خاص نكند.
در طول مصاحبه به این نکته اشاره کردید که دوستان آمریکایی شما به توسعه مناسبات با ایران ابراز امیدواری می کنند. آیا به آنها پیشنهاد کرده اید که به ایران سفر داشته باشند؟
همیشه دوستان آمریكایی، ویتنامی و اروپاییام را برای سفر به ایران تشویق میكنم. خیلی از گردشگران اروپایی را هم دیدهام كه به ایران سفر كردهاند. اگر مذاكرات هستهای به نتیجه برسد مطمئن هستم آمریكاییها و اروپاییهای بیشتری به ایران سفر خواهند كرد چون میدانند كه ایران كشوری باستانی و دارای تمدن قدیمی است.
شما به تازگی فعالیت خود را به عنوان سفیر جدید ویتنام در ایران شروع كردهاید. برای توسعه مناسبات سیاسی و اقتصادی بین دو کشور چه تمهیداتی در نظر گرفته اید؟
برنامههای فرهنگی و اقتصادی زیادی مدنظر دارم. البته درست است كه بیش از چهل سال از برقراری روابط ایران و ویتنام میگذرد اما در بحث اقتصادی و فرهنگی روابط سطح خیلی پایینی دارد. در صورتی كه میتوان در زمینههای اقتصادی، فرهنگی و بخصوص گردشگران برنامههای زیادی را در دو كشور اجرا كرد.
در سفارت كارگاهی در مورد گردشگری ویتنام برگزار كردیم كه میتواند زمینهای برای افزایش بحث گردشگر بین دو كشور باشد چرا كه هر چه سفرهای بین دو كشور بیشتر باشد اطلاعات درباره دو كشور هم بیشتر خواهد شد.
یكی از مواردی كه مشكلساز می باشد، نبود اطلاعات كافی در مورد دو كشور است به همین منظور هر چه سفر و صنعت گردشگری بیشتر شود رابطه دو كشور در آینده بهتر خواهد شد.
تا جایی كه اطلاع دارم هرساله حدود 200 هزار ایرانی به تایلند سفر میكنند. چرا یك دهم این تعداد مسافر به جای سفر به اروپا یا جاهای دیگر به ویتنام سفر نداشته باشند؟
با توجه به اینكه مشاهده میكنم كه چه ظرفیتی در ایران در زمینه گردشگر وجود دارد، هموز نمی دانم چرا ویتنامیها و ایرانی ها کشورهای یکدیگر را ندیده اند. در پارك علم و فناوری كاشان مشاهده كردم كه چقدر ایران در زمینه فناوری پیشرفت كرده است. این مورد میتواند یكی دیگر از زمینههای روابط بین دو كشور باشد و میتواند پیشرفت مهمی محسوب شود. مشكلی كه وجود دارد این است كه دو كشور نسبت به هم اطلاعات كافی ندارد و هرچه بیشتر از نزدیك با هم ارتباط برقرار كنند و به شایعات موجود توجه نكنند به روابط بین دو كشور كمك بیشتری خواهد شد.
تایلند صنعت گردشگری بسیار قوی دارد و سرمایهگذاران بسیاری را جذب كرده است. گردشگران ایرانی نیز بنا به تبلیغات فراوانی که نسبت به ظرفیت های گردشگری تایلند انجام شده به این کشور سفر می کنند ولی در مقابل هیچ ذهنیتی درباره کشور ویتنام جز جنگ این کشور با آمریكا وجود ندارد. برای بازسازی این تصویر چه كاری انجام می دهید؟
شما درست میگویید. بیشترین موردی كه در مورد دو كشور به ذهن میرسد مساله جنگ است. نه تنها مردم ایران از ویتنام فقط خاطره جنگ با آمریكا را دارند بلكه ویتنامیها هم به اشتباه، ایران را كشوری میدانند كه در منطقهای جنگخیز بنام خاورمیانه قرار دارد که هر لحظه عملیاتهای انتحاری در آن رخ می دهد.
به همین دلیل مهمترین كار بازسازی و بهروزرسانی تصویر ذهنی مردم دو كشور است و ما این امر را در رأس وظایف خود قرار داده ایم. اما با توجه به زمان بر بودن چنین فرایندی، نمی توان انتظار بازده زودهنگام از آن داشت.
موافقم كه تایلند سرمایهگذاری زیادی كرده و توانایی زیادی در خدمات دهی گردشگری دارد ولی ویتنام جاهای دیدنی بیشتری دارد كه میتواند دلیل سفر به این كشور باشد. ظرفیت های ویتنام فقط ساحل و طبیعت زیبایش نیست. فرهنگ، مردم خونگرم و موارد دیگر میتواند دلیل سفر مردم ایران به ویتنام باشد.
ویتنام تلاش می کند تا درآمد ناخالص ملی به دست آمده از صنعت گردشگری را افزایش دهد به نحوی که تا سال 2020 مبلغ 16میلیارد دلار از این صنعت درآمد كسب كند. برای تحقق این امر چه تدابیری در نظر گرفته شده است؟
شاید فرد مناسبی برای پاسخ به این سؤال نباشم، چرا كه مقامات مسئول گردشگری ویتنام باید پاسخگو باشند. به عنوان سفیر ویتنام شاید بتوانم به مقامات مسئول در این زمینه اعلام كنم كه موقعیت خوبی برای گردشگری از طرف ایران به ویتنام وجود دارد اما در مورد سیاستهای كلی مسئولان مربوطه باید جوابگو باشند. سفارت ویتنام هدفش این است كه به طور مثال سالانه 10هزار ایرانی به ویتنام سفر كنند و چند هزار ویتنامی هم به ایران سفر كنند. در مدتی كه در ایران حضور دارم ایرانیهای بیشتری به ویتنام سفر كردهاند.
از سال 2007 تا 2012 اصلاحات اقتصادی در ویتنام انجام شده و این كشور توانست عضو سازمان تجارت جهانی شود. ویتنام مسیر عضویت در این سازمان را چگونه طی كرد؟
عضویت ما در این سازمان به سال 2006 باز می گردد. من در این زمینه متخصص نیستم، اما تا جایی كه اطلاع دارم حدود 14 سال طول كشید تا ویتنام ساختار قانونیاش را برای الحاق با سازمان جهانی تجارت تطبیق دهد. این فرآیند درازمدت طی شد و مذاكرات و صحبتهای زیادی بین ویتنام و كشورهای مختلف انجام شد. بعضی كشورها اعلام كردند بدون هیچ شرایطی قبول میكنند كه ویتنام عضو سازمان تجارت جهانی شود اما كشورهای دیگری هم بودند كه عضویت در این سازمان را منوط به شرایط خاصی میدانستند به همین خاطر مذاكرات زیادی با آن كشورها انجام شد.
یكی از شرایط عضویت در سازمان تجارت جهانی این است كه بازار کشورتان بر روی دیگر كشورها باز گذاشته شود و برعكس. نحوه انجام بازگشایی بازارها هم مذاكرات زیادی را میطلبید كه انجام شد.
این امر با ذهنیت سوسیالیتی داخل ویتنام در تناقض نبود؟
خیر.
مگر بازار آزاد یك ذهنیت سرمایه داری نیست؟
بله. این مسالهای بود كه ویتنام باید حل میكرد به همین منظور ویتنام تصمیم گرفت بحث بازار آزاد را با بازار سوسیالیستی در داخل كشور ویتنام تطابق دهد كه این کار انجام شد و ویتنام توانست ایده بازار آزاد را بومی سازی كرده و وارد بحث سوسیالیستی خود كند.
مبنای اقتصاد در ویتنام اصول بازار و رابطه میان عرضه و تقاضا است. اما مانند هرکشور دیگری، ما نیز می توانیم در تقسیم سود و منفعت، و در نتیجه رفاه حاصل از آنها سهیم باشیم. در این حوزه، ما سیاست های سوسیالیستی را اعمال می کنیم تا نیازمندان از امکانات برخوردار شوند و مردم سالخورده در مناطق دورتر از قلم نیافتند.
ویتنام در تلاش است به بازار برخی از كشورهای آسیای میانه دسترسی پیدا کند. تا چه اندازه استفاده از کریدور ایران می تواند به ویتنام در رسیدن به بازار هدف کمک كند؟
در سفری كه به خراسان داشتم این بحث مطرح شد كه ایران میتواند به عنوان راهی میانه برای رسیدن به آسیای میانه باشد البته عراق و افغانستان بیشتر مدنظر است. اما اگر بخواهم صادقانه صحبت كنم راههای دیگری از جمله چین، روسیه و كشورهای دیگر وجود دارد. بهتر است این قضیه را به تجار بسپاریم كه ببینند كدام راه میتواند سودآورتر باشد. اما به عنوان سفیر ویتنام در ایران تمركزم بر بهبود بیشتر روابط كلی بین دو كشور است.
اشاره كردید چین هم میتواند به عنوان راه عبوری كشور ویتنام باشد. آیا مناقشات موجود بین ویتنام و چین درباره برخی از جزایر نفتخیز، مانع در ایجاد چنین مسیری نخواهد بود؟
در این مورد رابطه ویتنام با چین مانند رابطه ایران و امارات متحده عربی است که مناقشه بر سر چند جزیره باعث نشده رابطه بین دو كشور به لحاظ اقتصادی توسعه پیدا نكند.
با توجه به دیداری که با آقای روحانی داشتید ایشان به منظور گسترش مناسبات سیاسی و اقتصادی از رئیسجمهور ویتنام برای سفر به ایران دعوت کردند. آیا مشخص شده این سفر در چه زمانی انجام می شود؟
در طول مدت زمانی که از اقامتم در ایران میگذرد قویا به این نتیجه رسیدهام كه پتانسیل زیادی در رابطه بین دو كشور در زمینههای سیاسی، اقتصادی و همكاریهای علم و فناوری وجود دارد و این روابط میتواند بیش از اینها گسترش یابد. قصدم این است رابطه بین دو كشور به سطح مناسبی ارتقا داده شود و جو مناسبی قبل از سفر رئیسجمهور ویتنام به ایران ایجاد شود. باید توجه داشته باشیم که اگر روابط بین دو كشور در سطح مطلوبی نباشد سفر مقامات عالی رتبه در سطح رئیسجمهور خیلی مناسب نیست. آقای روحانی و رئیسجمهور ویتنام خوشحالتر خواهند بود كه سطح روابط به حدی بهتری ارتقا پیدا كند و بعد سفرها انجام شود.
در پایان از وقتی که در اختیار ما قرار دادید تشکر می کنم.
من هم از شما و انجام این مصاحبه تشکر می کنم.
گفتگو از: محمدرضا نظری