آقای دکتر الکس روی میدلی، دبیر کل کلیسای باپتیست آمریکا، رهبر مذهبی کلیسایی با بیش از 1.3 میلیون عضو و 5200 گروه است. تلاش های دکتر میدلی در مقام دبیر کلی کلیسای باپتیست برای برقراری روابط صلح آمیز و دوستانه با مسلمانان باعث شد که ایشان در سال 2010  نه فقط به عنوان یک رهبر مذهبی، بلکه به عنوان فردی که مدافع حقوق بشر و معتقد به آزادی دینی است، برای سخنرانی درباره باپتیست ها و موضع آن ها نسبت به مسئله آزادی دینی در آمریکا به بیروت دعوت شود. وی همواره در برنامه های صلح طلبانه در سطح جهانی شرکت داشته و حامی گروه های ضد خشونت است.آقای دکتر روی میدلی، در خرداد 1393 به همراه هیئتی متشکل از 30 تن از رهبران مذهبی مسیحی و مسلمان آمریکایی، برای شرکت در نشست “جهان عاری ازخشونت و افراطی گری از منظر ادیان ابراهیمی” راهی ایران شد.

گفتگوی اختصاصی آوا دیپلماتیک با “دکتر الکس روی میدلی” دبیر کل کلیسای باپتیست آمریکا

مهمترین رسالت شما به عنوان دبیر کل کلیسای باپتیست آمریکا در جهت تحقق صلح در جهان چیست؟

علاوه بر وظیفه ای که به عنوان یک مسیحی در ترویج پیام صلح عیسی مسیح به من محول شده است، موظف هستم تا از آزادی دینی برای همه افراد جامعه نیز حمایت کنم. معتقدم که ازاین طریق می توان برای تحقق صلح تلاش کرد. آزادی دینی برای باپتیست ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است، چرا که در نخستین روزهای پیدایش ما به عنوان یک گروه مذهبی در انگلستان و آمریکای مستعمراتی، دائما مورد آزار قرار می گرفتیم. چند سال پیش درسیمنار گروه عربی گفتمان مسلمانان و مسیحیان، در سخنرانی خود آزادی دینی را اینگونه توصیف کردم: ” زمینه ای مشترک برای منافع مشترک” .همانطور که می دانید امروزه پدیده مهاجرت موجب شده است تا افراد از جوامع ،فرهنگ ها و ادیان مختلف در کنار هم گرد آیند. آزادی دینی این امکان را فراهم میسازد که افراد آنگونه که ایمان آن ها حکم می کند، خداوند را بپرستند و در عین حال بتوانند  در یک جامعه در کنار دیگر افراد غیر هم کیش خود زندگی کرده و در جهت منافع جمعی حرکت کنند.

 با توجه به فعالیت حضرتعالی پیرامون کاهش گرسنگی و فقر در جهان، آیا برنامه ای برای منطقه خاورمیانه در دست اجرا دارید؟

باپتیست های آمریکایی از جامعه باپتیست که در لبنان برای کمک به پناهندگان سوریه، در تهیه خوراک، پوشاک و اسکان مستقر است، پشتیبانی می کند. بعلاوه، به عنوان عضوی از جامعه خدمات جهانی کلیسا ما در توسعه و تلاش های امدادرسانی در افغانستان و پاکستان هم شرکت داشته ایم. سبک و سیاق ما در چنین اقداماتی این نیست که برای دیگران برنامه ریزی کنیم، بلکه ما در تلاش برای حمایت از انسان ها در زمینه  نیازشان هستیم . ما هم چنین در فعالیت های خود با سازمان های “کمک رسانی جهانی باپتیست” و “مسکن برای بشریت” همکاری داریم. امدادرسانی ما به نواحی نیازمند و حادثه دیده شامل حال تمامی افراد است و ربطی به دین آن ها ندارد. آن چه که ما انجام میدهیم در حقیقت تجلی ای ازعشق خداوند به همه انسان ها است.

حضرتعالی با چه هدفی به ایران سفر کردید؟

سفر به ایران برای من فرصت بی نظیری فراهم کرد تا بتوانم از نزدیک فعالیت هایی را که رهبران مذهبی مسلمان و مسیحی برای ایجاد صلح و درک متقابل  بین دو گروه ایمانی انجام میدهند، مشاهده کنم . مطابق با نامه ای به عنوان ” حرفی مشترک بین ما و شما” که از طرف رهبران جامعه مسلمان به رهبران جامعه مسیحی ارسال شده بود، من نیز معتقدم که صلح جهانی تنها زمانی محقق می شود که مسلمانان و مسیحیان بتوانند در کنار یکدیگربا صلح و دوستی زندگی کنند. همانطور که می دانید، یکی از مقدس ترین و با اهمیت ترین تکالیفی که بر عهده مسیحیان و مسلمانان است، برقراری صلح بعنوان تجلی عشق و شفقت خداوند در جهان است. هر چند که درهردو جامعه دینی ما افرادی وجود دارند که احساساتی ملتهب بر علیه یکدیگر می انگیزند، اما به عقیده من از آن جایی که عشق به خداوند و عشق به همسایگان دو کلام مشترک در متون مقدس هر دو دین اسلام و مسیحیت است، ما دارای زمینه ای بسیار قوی برای ایجاد درک متقابل و احترام درمتن گفتگو با یکدیگر هستیم.

مهمترین سرفصل مباحث مطرح شده از سوی حضرتعالی در ایران چه بود؟

هسته اصلی سخنان ما به عنوان رهبران مذهبی آمریکایی و ایرانی ، نگرانی مشترک از مسئله خشونت و افراطی گری در پوشش نام خدا بود. در این گفتگوها ما در این باره که چگونه عشق، عقل و قانون می تواند به خدمت تحقق صلح بین ملت ها و ادیان در آید صحبت کردیم. موضوع دیگر بحث ما درباره مفهوم آزادی دینی و درک هر یک از ما از این ایده و احترام به عقیده و دین هر فرد با توجه به سفارشات اکیدی که هم در مسیحیت و هم در اسلام به این مسئله شده است نیز بود. این صحبت ها درحالی خاتمه یافت که هر دو طرف متعهد به ادامه گفتگوها و تلاش برای مقابله با خشونت و افراطی گری تحت نام خداوند شدیم.

 واکنش مقامات ایرانی به اظهارات شما چه بود؟

باید بگویم که نحوه ی برخوردی که مقامات ایرانی در گفتگوهایمان داشتند بسیار مسرت بخش بود. صحبت های ما درباره مشکلات و اختلافات موجود بین جامعه دینی و ملت هایمان هم ازمنظر پیشینه تاریخی و هم مسائل اخیر، بسیار صادقانه بود. در عین حال هر دو طرف این گفتگوها تعهدی خالص و حقیقی به تحقق صلح دارند. علما و رهبران مذهبی ای که در ایران با ایشان ملاقات کردیم افرادی بسیار فاضل و روحانیونی مطلع و پایبند به اصول گفتگو بودند و مقالاتی که ارائه کردند نیز از نظر تجزیه و تحلیل بسیار تفکر برانگیز و محرک بحث بود. من از زمانی که در ایران سپری کردم هم از نظر معنوی و هم از نظر فکری بسیار لذت بردم. همچنین، خوشحالم که بگویم به عنوان مسلمانان و مسیحیان آمریکایی، نقطه نظرات  و صحبت های ما، به خصوص درباره این که مسلمانان و مسیحیان در آمریکا چگونه در تلاش هستند تا برای پایان دادن به تفرقه ها در کنار یکدیگر کار و زندگی کنند، با احترام و استقبال بسیار زیاد شنیده شد. باید اضافه کنم که در آمریکا سازمانی به نام شانه به شانه وجود دارد که تلاشی است مشترک بین مسلمانان، مسیحیان و یهودیان برای پایان دادن به مسئله اسلام هراسی در آمریکا. همه ما در تلاش هستیم تا تضمین کنیم که شهروندان مسلمان در آمریکا ، از حقوق و امتیازاتی برابر با سایر شهروندان آمریکایی برخوردار خواهند بود و هر زمانی که این حقوق به هر نحوی رعایت نشده اند، همه ما به صورت علنی برای باز پس گیری آن تلاش کرده ایم.

دیدگاه دوستان آمریکایی شما درباره سفر به ایران چه بود؟

نگرانی هایی درباره ی امنیت وجود داشت که آن هم تا حد زیادی با خواندن یک مقاله درباره ایران در مجله آمریکایی ” شصت دقیقه” ،که پورتره ای بسیار مثبت از ایران ارائه داده بود، برطرف شد.

تا چه اندازه ایران با ذهنیتی که داشتید متفاوت بود؟

آن چه مرا بسیار تحت تاثیر قرار داد، فرهنگ باستانی و در عین حال مدرن ایران بود. کشف این نکته که در ایران تحصیلات عالی مخصوصا برای بانوان وجود دارد، بسیار مرا شگفت زده و خشنود کرد. ، به نظر می آمد که همه  افرادی که در ایران ملاقات کردیم، از جمله سران مذهبی، دانشگاهی و بازرگانی ایران، به کشورشان و دموکراسی جاری در آن بسیار مغرورهستند. لازم به ذکر است که مسیحیان و یهودیان نیز شامل این افراد بودند. جالب اینکه به هر جایی سر میزدیم بسیار مورد استقبال مردم قرار می گرفتیم. مرد جوان مغازه داری که ایران ملاقات کردم، مثالی خوب از مهمان نوازی ایرانی ها بود. او به ما گفت ” دفعه بعد که به ایران آمدید منتظرتان خواهم بود. نه برای اینکه از من خرید کنید، بلکه دوست دارم با شما بیشتر آشنا شوم !”

تا چه اندازه رایزنی های این چنینی با مقامات ایرانی می تواند منجر به کاهش تنش ما بین دو کشور باشد؟

بعنوان رهبران مذهبی، ما از مشکلاتی که بر سر راه بازسازی روابط دو کشور وجود دارد بی اطلاع نیستیم. گرچه هیئت ما نه به عنوان رهبران سیاسی،بلکه به عنوان رهبران مذهبی مسلمان و مسیحی آمریکایی به ایران سفر کرد. ما شدیدا معتقدیم که ایمان ما منبعی ضروری در روند مصالحه بین دو کشور است. ایرانیان و آمریکایی ها هر دو ملتی عمیقا مذهبی هستند. بنابراین به نظر من بسیار حائز اهمیت است که بر اساس آموزه ها و ارزش های ایمانی و دینی درباره عشق، عدالت ، شفقت خدا و احترام به همسایگان، مردم  را مورد خطاب قرار دهیم. همه ما امیدواریم که این گفتگوها سرآغازی باشند برای تسریع روند بازسازی روابط دو کشور و برای رهبران ملی ما حمایتی را ایجاد کند که در سایه آن بتوانند روابط بهتری بین ایران و آمریکا به وجود آورند.

تا چه اندازه به آینده ی روابط دیپلماتیک ایران و آمریکا خوشبین هستید؟

به عنوان فردی مذهبی، من همیشه امید دارم. ما همواره در طول زمان شاهد تغییرات اساسی در جامعه جهانی بوده ایم. مانند سقوط دیوار برلین و خاتمه یافتن جریان آپارتاید در آفریقای جنوبی.به یاد دارید که چگونه دیدار نمادین و دراماتیک رئیس جمهور نیکسون از چین ، سبب شد که سالها دشمنی سیاسی و نظامی بین دو کشور در نهایت خاتمه پیدا کند. من به درگاه خداوند دعا می کنم که چنین پیشرفتی در روند بهبود روابط کشور ما و ایران اتفاق افتد و امید انسان های خوش نیت را به ثمر رساند.

تا چه اندازه حضور آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور جدید ایران می تواند دروازه ی جدیدی به روی دو کشور ایران و آمریکا بگشاید؟

من به شخصه امیدوارم که روسای جمهور دو کشور بتوانند روند بازسازی روابط را با توان هر چه تمام تر دنبال کنند تا ایران و امریکا قادر به ساختن رابطه ای بر پایه  احترام و همکاری متقابل باشند. این عامل خود نقش به سزایی در تحقق صلح جهانی دارد. کلیسای باپتیست همواره حامی راه حل های دیپلماسی به جای راه حل های نظامی برای حل مسئله خاورمیانه است.

برای جلوگیری از افراط گرایی و نیز تحقق گفتگو میان جوامع مسلمان و مسیحی چه فعالیت هایی داشته اید؟

باپتیست ها معتقدند که آزادی دینی از ضرورت های حقوق بشر برای انسان ها است تا بتوانند در جهت خشنودی خدواند، به آموزه های دین خود عمل کنند. به عبارت دیگر، انسان ها بایست این آزادی و اختیار را داشته باشند که دین خود را برگزینند و بر اساس آموزه های آن عمل کنند. من به عنوان رئیس کلیسای باپتیست در نیوجرسی بلافاصله پس از حادثه 11 سپتامبر درخواست کردم که همه مسلمانان را افراطی نخوانند و همانطور که وظیفه مسیحی ما ایجاب می کند، از همسایگان مسلمان خود دفاع و حمایت کنند. چندی بعد من به عنوان رئیس همدلی با فرق مذهبی منصوب شدم. در آن مقام من از انتشار  برخی توصیفات منفی درباره اسلام ،توسط برخی از رهبران گروه های باپتیست در آمریکا ، انتقاد کردم. این عمل آن ها به عقیده من بر خلاف آموزه های روح القدس، عیسی مسیح است. من در جایگاه خود، در دو گفتگوی ملی با جامعه مسلمانان در آمریک نامه ” حرفی مشترک میان ما و شما” را دستاویز و پایه و اساس این گفتمان ها قرار دادم. ما همچنین سه گفتگوی منطقه ای در سراسر کشور  برگزار کرده ایم و به دنبال آن هستیم که یک گفتگوی ملی دیگر با تمرکز بر موضوع رهبران مذهبی مسلمان و باپتیست زیر 40 سال برگزار کنیم.

این مجموعه جزیی از بنیان گزاران سازمان شانه به شانه برای خاتمه دادن به مسئله اسلام هراسی است. ما هم در کنار دیگر مسیحیان، مسلمان و یهودیان در آمریکا حادثه قرآن سوزی توسط یک کشیش در کلیسایی که تنها 30 عضو داشت را به شدت محکوم کرده ایم.

در برمه، من علاوه بر پافشاری بر آزادی دینی اقلیت مسیحی، خواستار استحقاق حقوق مسلمانان روهینگیا نیز بودم. در سفری دیگر به جمهوری گرجستان در دو سال گذشته، در جلساتی با رهبران مذهبی ایالت نشینِ باتومی حضور داشتم که هدف این جلسات حمایت از مسلمانان ساکن آن منطقه بود که اجازه نیافته بودند در شهر خود مسجد دومی بسازند.خوشبختانه حدود یک ماه بعد از دیدارم اطلاع یافتم که اجازه ساخت مسجد برای آن ها صادر شده است.

به عنوان رهبر ملی کلیساهای باپتیست آمریکا، بر این باور هستم که من به عنوان یک مسیحی معتقد به عیسی مسیح و یک باپتیست متعهد، می بایست بر اساس باورم به آزادی دینی ،برای تحقق صلح و ایجاد حق آزادی دینی برای همه انسان ها عمل و صحبت کنم.

حضرتعالی دیدگاه مشخصی درباره روند صلح فلسطینی ها با اسرائیل دارید و در زمان جورج بوش نیز جزوی از امضا کنندگان نامه 56 نفر بودید. آیا هنوز هم همان نگاه را دارید؟

باپتیست های آمریکایی همواره حامی راه حلی دو سویه بوده اند که از یک سو حق فلسطینیان را به عنوان یک ملت محترم می شمرد و از سوی دیگر برای اسرائیل حق بقا و وجود قائل است. بعلاوه ما همواره بر این مسئله تاکید داشته ایم که می بایست با  موضوع خاورمیانه با راه حل های دیپلماتیک و نه نظامی برخورد شود. ما بر این عقیده ایم که شیوه های غیر خشونت آمیز برای رفع این کشمکش ها در نهایت حلقه خشونت را در هم می شکند. در مقام دینی خود، من برای صلح در خاورمیانه و دیگر نقاط جهان همواره دعا می کنم.

آیا درباره دیدگاه خودتان درباره برقراری روند صلح در خاورمیانه با مقامات ایرانی مذاکراتی داشتید؟

به عنوان یک رهبر مذهبی من درباره موضوع خاورمیانه و راه حل های سیاسی مشخص با میزبان خود گفتگویی نکردم. موضوعات صحبت ما مشخصا درباره خشونت و افراطی گری مذهبی و نقش و اهمیت ما بعنوان رهبران مذهبی در تغییر این شیوه بود.

گفتگو از: محمدرضا نظری

  • facebook
  • googleplus
  • twitter
  • linkedin
  • linkedin
  • linkedin