کشور اکوادور با بیش از ۱۴ میلیون جمعیت، از جمله معدود کشورهای جهان است که واحد پول آن دلار آمریکا است و نرخ تورم در این کشور بسیار پایین و در سال‌های اخیر بین ۲ تا ۴ درصد متغییر بوده است. کیتو (پایتخت اکوادور) شهری سرسبز و تاریخی است که در یکی از بهترین مناطق اقلیمی قرار گرفته و آب‌وهوای معتدل آن سبب شده که در منازل و ادارات هیچ وسیله حرارتی یا برودتی پیش‌بینی نشود. البته جنگل‌های آمازون، رودخانه‌های خروشان، دریاچه‌های طبیعی، آتشفشان‌های فعال، سواحل اقیانوس آرام و جزایر مشهور گالاپاگوس که بیشترین تنوع گیاهی و جانوری در کره زمین را در خود جای داده است سبب حضور انبوه گردشگران خارجی به این کشور شده که سهم موثری در اقتصاد آن دارند. شهروندان اکوادوری می‌توانند تنها با کارت شناسایی اکوادوری و بدون پاسپورت در کل قاره آمریکایی جنوبی سفر کنند و دارندگان پاسپورت اکوادوری از دریافت ویزا برای سفر به بیش از ۷۰ کشور دنیا معاف هستند. این کشور از سال ۱۸۳۰ مستقل شده‌است. اکوادور پیش از این تاریخ، بخشی از مستعمرات اسپانیا و جمهوری کلمبیای بزرگ بود. به منظور بررسی روند مناسبات بین ایران و اکوادور با سفیر این کشور در تهران به گفتگو نشسته ایم:

گفتگوی اختصاصی آوا دیپلماتیک با “اومبرتو بینوئزا رودریگز” سفیر اکوادور در ایران

 شما چه سالی وارد ایران شدید و قبل از ورود به تهران چه سمت هایی داشتید؟

قبل از 9 فوریه 2013 که در مقام سفیر وارد تهران شوم، در اکوادور مشاور وزیر کشور بودم.

به جز حضور در وزارت کشور اکوادور در سمت مشاور، سمت های دیگری نیز داشتید؟

در بخش خدمات عمومی، با وزارت طبیعت گردی و میراث فرهنگی همکاری داشته ام. قبل از آن، در زمینه توسعه و تعاونی های روستایی پایدار فعال بودم. به طور حرفه ای نیز به عنوان برنامه ریز منطقه ای در بخش خصوصی مشغول به کار بودم. اما مهمتر از همه، یک نویسنده و شاعر هستم.

تا چه اندازه تصویری که از ایران دیدید با ذهنیت گذشته شما قبل از ورود به تهران مطابقت دارد؟

تصویری که از ایران در ذهن داشتم تحت تاثیر شاعران ایرانی همچون حافظ و خیام بود که در دوران جوانی ترجمه انگلیسی و اسپانیایی اشعار آن ها را خوانده بودم و ایده ای که از ایران در ذهنم متبادر می شد با حوادثی که منجر به سرنگونی شاه و ظهور قدرت جدید با رهبری آیت الله خمینی شد، ارتباط داشت. البته اصولی که باعث ایجاد این تغییر در حکومت ایران شد برای من کاملا انتزاعی بود اما الان که در بطن جامعه ایرانی زندگی میکنم میتوانم این ثبات و انسجام  را در عملکرد حکومت اسلامی ببینم.

تا چه اندازه مردم اکوادور با تحولات خاور میانه آشنا هستند؟

در دهه گذشته، روابط بین خاورمیانه و امریکای لاتین پیشرفت بی سابقه ای داشت. دستور کار بین منطقه ای به طور قدرتمندی گسترش یافته است. از نظر من، هر دو منطقه برای غلبه بر وضعیت حاشیه ای معمولِ خود در تلاش هستند تا با افزایش فرصت ها و انتظارات در زمینه های سیاسی، تجاری و فرهنگی به مقاطع بالاتر دست پیدا کنند. این واقعیت از دید سازمان های سیاسی کشور من و همچنین نهادهای آموزشی و تحقیقاتی و رسانه های جمعی پنهان نیست. برخی از روشنفکران می پرسند آیا روابط میان امریکای لاتین و خاورمیانه بخشی از بازسازی نظم جهانی محسوب می شود و آیا این باید چشم اندازی جهانی در ابعاد استراتژیک، اقتصادی، دیپلماتیک، فرهنگی و سیاسیِ این دو منطقه ی در حال توسعه که به دنبال اِعمال ایده های خود در صحنه بین المللی بوده و به طور فعال در توسعه و رشد آن شرکت می کنند در نظر گرفته شود؟ من معتقدم این نگرانی ها بین افرادی که در سایر نقاط قاره و آن هایی که در خاورمیانه بزرگ شده اند مشترک است.

آیا مراکز مطالعات ایران شناسی و شرق شناسی در دانشگاه های اکوادور وجود دارد؟

هیچ دانشگاهی مرکزِ تخصصی برای مطالعات ایران و منطقه خاور میانه ندارد. تا آنجا که من می دانم در دانشگاه کاتولیکا در کویتو تنها یک کرسیِ زبان فارسی در وجود دارد.

چه نگاهی نسبت به انقلاب ایران در کشورهای آمریکای لاتین وجود دارد؟

با وجود تحریف های همیشگی و تفاسیر متفاوت از بنیاد انقلاب اسلامی ایران و آن چه که از شخصیتِ کنونی جمهوری اسلامی نشان داده شده است، مردم عادی تمایل دارند در مورد وضعیت این کشور اطلاعات همراه با جزئیات بیشتری کسب کنند. حالا اکوادور با این کشور روابط دیپلماتیک برقرار کرده است. با این وجود رسانه ها طوری به تحریف مفاهیم و حقایق مربوط به ایران و منطقه خاورمیانه می پردازند که انگار همه آن ها حقیقت دارند. دلیل این کار حوادثی است که هر روز زندگی مردم را در این بخش دنیا را دگرگون می کند. حوادثی مانند جنگ فلسطین و اسرائیل، مداخله در لیبی، موضوع هسته ای ایران، بحران سوریه، تحولات در صحنه سیاسی لبنان، موضوع صحراویون و حضور گروهی که خود را “دولت اسلامی” در خاور میانه می نامد ( که تهدید به تشکیل یک” خلافت اسلامی” در کشور عراق می کند). آن ها توسط قدرت های غربی و متحدان آن ها درعربستان سعودی و قطر استخدام و تامین مالی می شوند و آموزش می بینند. همانطور که گفتم در سال گذشته این وقایع به معیاری برای تعیین موضعِ سرویس دیپلماتیک آمریکای لاتین تبدیل شده اند.

با این حال، تحلیلگران سیاسی در درکِ تاثیر حضور ایران در منطقه بین دو موضع مشخص در حال نوسان هستند. از یک طرف، این موقعیت را دست کم گرفته و تلاش های نظامی، دیپلماتیک و تجاریِ ایران را به عنوانِ بی قاعدگیِ یک دولتِ افراطی در نظر می گیرند. از سوی دیگر، حضور ایران به عنوان یک تحول طبیعی و حتی مفید در صحنه بین المللی دیده می شود. این با ورود قدرت های جدید به قاره ما و کاهش اجتناب ناپذیرِ نفوذِ ایالات متحده در منطقه همراه بوده است.

ایران و اکوادور دارای فرهنگ و تمدن غنی هستند، دو کشور چگونه می توانند از این ظرفیت در راستای گسترش مناسبات خویش استفاده کنند؟

 در کشور من فرهنگِ فارسی به دلیل تاثیر سیاسی، مذهبی و تاریخی ای که ایران بدون وقفه بیش از 25 قرن در این زمینه داشته است بسیار مهم تلقی می شود. می توانم بگویم میان مردم تحصیل کرده اشاره ی ساده به عبارت ((فرهنگ فارسی)) موجب برانگیختن علاقه زیاد می شود و دلیل آن می تواند تخیل آفرینی آن یا  مشاهده جهت گیری اسلامی غیر عرب در ” مسائل فارسی” باشد که دنیای هند، افغانستان، پاکستان و ترکیه را نیز در بر گرفته است. این ها مجموعه های کمیابی هستند که مستحق بررسی نزدیک و مطالعه هستند. با توجه به این موضوع، زبانی که در کشورهای ما استفاده می شود، گسترده ترین پورتالی (دروازه) است که معنی فرهنگ ما از آن می آید. گفته می شود که زبان اسپانیایی امروز نیز مانند بیست سال پیش در ایران تدریس می شود و بعد از انگلیسی پر متقاضی ترین زبان خارجی است. متاسفانه، نمی توانم همین چیز را در مورد فارسی یا هر زبان دیگر از ایران در اکوادور و امریکای لاتین بگویم.

از سوی دیگر، میراث فرهنگیِ کشور ما روشن و قابل فهم است و شهروندان ما خود را به واسطه آن شناخته و هویت و مشروعیت می یابند و این خود به اعتماد به نفسی متکی بر آگاهی در مورد پیشرفت های تاریخی می انجامد. همه این موارد احساسی سالمی نسبت به زادگاه، تعلق و سرنوشت ( این که ما از کجا آمده ایم، که هستیم و به کجا می رویم) به ما می دهد که به اعمال کنونی مان جهت می دهد.

بنابراین ارزش میراث فرهنگی ما در عملکرد های اجتماعیِ مردمی نهفته است که به عنوان موجودات زنده برای تحقق آن تلاش می کنند و به تشکیل عناصری برای انسجام اجتماعی، هویت فرهنگی و مشروعیت سیاسی می پردازند. اما این کل قضیه نیست.  یک مشخصه تنها زمانی در واقعیت وجود خواهد داشت که معنای پویای فرهنگِ نهفته در میراث جامعه طی یک فرایند با فرهنگ های دیگر تبادل برقرار کند. از این دیدگاه، رابطه بین ایران و اکوادور می تواند بسیار گسترده تر شود تا آنجا که بتوانیم به کاربرد های اجتماعی آنها جهت دهیم. اول، نسبت به ابعاد علمی در زمینه های باستان شناسی، مردم شناسی، جامعه شناسی، تاریخ و غیره؛ و در مرحله دوم، در بعد اقتصادی مرتبط با گردشگری، سینما، نقاشی، تئاتر و به طور کلی هنرهای نمایشی.

اهمیت و ضرورت حفاظت از آن نیز از این کارکرد ها مشتق شده است در نتیجه، از بین بردن آن برابر با از بین بردن خود است زیرا زوال و یا ناپدید شدن آن حاکی از ناپدید شدن تاریخ خود، از بین رفتن حس فردیت و انحصار و اساس فرهنگیِ مکانیسم مشروعیت سیاسی در برابر کشورهای دیگر خواهد بود. در این دو کشور، یک صفت مشترک وجود دارد و هر دو در طول تاریخ به عنوان کشورهای چند فرهنگی و چند قومی شاهد تناقضات فرهنگی بوده اند. در این راستا، همکاری می تواند مسائلِ مربوط به دانش انتقادی از میراث خود و اقدامات خاص مورد نیاز برای حفاظت از مکان ها، آثار باستانی و اصطلاحات را برجسته کند . تجربه ایران در این زمینه از بیشترین اهمیت برخوردار است.

مهمترین اشتراکات دو کشور در صحنه بین المللی چیست؟

باید توجه داشت که ویژگی مشترک بین دو ملت که ایجاد همبستگی میکند، فراتر از بحث هسته ای است. مثلا اینکه هر دو ملت ایران و اکوادور، با عاطفه و احساسی هستند خصوصا در زمینه موسیقی.

چگونه ایران و اکوادور می توانند در عرصه بین المللی همکاری پررنگ تری داشته باشند؟

در حال حاضر، اکوادور و ایران در حالِ مشارکت و حفظِ مواضع مشترک در برخی مسائل و زمینه های مرتبط با روابط چند جانبه هستند. در کنار این ، وظایف جدیدی باید تعریف شود تا دستاوردهای ما را به سطح کشورهای بسیار پویا ارتقا بخشد.

ظرفیت بازرگانی ایران و اکوادور را چگونه ارزیابی می کنید؟

بسیار امیدوار کننده. ما با مقامات ایرانی در خصوص شناسایی فرصت های حقیقی تجارت پایدار پیرامون محصولاتی مثل میوه تازه مثلا موز همچنین میگو، قهوه و تن ماهی، مذاکراتی داشته ایم. البته پیشرفت در این خصوص به موفقیت آمیز بودن مذاکرات و حل شدن تحریم های مالی علیه ایران بستگی دارد.

نقشه راه در خصوص تجارت و همکاری دو جانبه چه زمانی نهایی می شود؟

ایجاد روابط حسنه با ایران نشانه ای علیه ایالات متحده یا هیچ کشور دیگری نیست. رئيس جمهور کوریا روند ایجاد روابط حسنه بین ایران و اکوادور را شرح داده است و که بر اساس تصمیم گیری مستقل هر دو کشور بوده است و باید در نظر داشت که اقتصاد ایران نسبت به اکوادور تکمیل تر است. در این چارچوب، در طول نیمه دوم امسال و نیمه اول سال آینده به تعریف دستور کاری برای برگزاری سومین کمیسیون مشترک ایران و اکوادور در سطح وزرا در کویتو خواهیم پرداخت.  در این کمیسین، اهداف و ابزار مورد نیاز برای تقویت روابط دو جانبه به طور دقیقی بررسی خواهد شد.

رویکرد تنش زدایی ایران نسبت به آمریکا را در گسترش روابط ایران و اکوادور چگونه ارزیابی می کنید؟

اکوادور از زمان اولین دوره ریاست جمهوری رافائل کوره آ، موقعیت مستقل خود را در روابط بین المللش حفظ کرده و در برابر ایران هم موضع باز، دوستانه و محترمانه ای داشته است. با اجرایی شدن فاز اول برداشته شدن تحریم ها علیه ایران، تمامی دولت ها به برقراری رابطه با ایران امیدوار شده اند ولی همه ی این موضوعات بستگی دارد به اینکه دو طرف همچون زمان حال به تعهدات خود پایبند باشند.

تا چه اندازه ساختار قدرت در اکوادور طی سال های گذشته شاهد تغییر و تحول بوده است؟

اعمال جاری دولت در اکوادور بر از بین بردن بی عدالتی و نابرابری در جامعه متمرکز است. دستاوردهای تقسیماتی که من در زمینه های بهداشت، آموزش، مشارکت افراد معلول و کاهش بدهی های خارجی نماینده آن ها هستم در حال حاضر به عنوان “معجزه اکوادور” شناخته شده و بارز ترین نتیجه آنها ثبات سیاسی است. با حدود 15 درصد، اکوادور دارای بالاترین میزان سرمایه گذاری دولتی در تولید ناخالص داخلی (GDP) در امریکا لاتین است و این  به دلیل سه برابر شدن درآمد مالیاتی بر اساس یک سیستم جمع آوری که به خوبی و بطور کارآمد اجرا شده است،می باشد. این سرمایه گذاری های عمومی به تغییر و تحول در ابعاد تاریخیِ سیستم آموزش، بهداشت، مراقبت از کودکان، جاده ها، بنادر، فرودگاه ها، ارتباطات راه دور، تولید برق، قوه قضائیه و امنیت منجر شده است. اکوادور یکی از سه  کشوری است که در امریکا لاتین پویاترین اقتصاد را داراست  و نرخ رشد متوسط آن بین سال های 2007 و 2013​​ 4.2 درصد بوده است. همچنین این کشور دارای کمترین نرخ بیکاری (4.1٪) در منطقه است و در مورد حقوق بشر  نیز بین 34 کشور قاره یکی از هفت کشوری است که در تمام کنوانسیون های مشترک حقوق بشر آمریکایی عضو است.

روند آرایش سیاسی در اکوادور بعد از انتخابات محلی تا چه اندازه تغییر پیدا کرده است؟

از طرفی این تعادل نشان میدهد که میدیریت اداری شخصیت های اصلی جنبش سیاسی آلیانزا پائیس در نهایت از خودگذشتگی و در خدمت دولت بوده است. ازین پس رئیس جمهور ما فرآیند تثبیت و تحکیم سیاست بر پایه ی مسائل اجتماعی را آغاز میکند تا از انقلاب شهروندی حمایت کند. بر اساس نظر دولت، در انتخابات داخلی اکوادور، مردم به خصوص در پایتخت به حزب راست رای داده اند اما بدون تردید من مطمئن هستم که نتیجه آخرین انتخابات داخلی به نفع حزب آلیانزا پائیس تمام شده است.

رییس جمهوری اکوادور هشدار داد که راستگرایی افراطی فاشیستی در انتخابات محلی کشور که در روز 23 فوریه برگزار شد قصد اشغال کیتو (پایتخت) داشته است. کدام کشورها از این گروه افراطی در اکوادور حمایت می کند؟

تعریف فاشیسم از این روند سیاسی کار سختی است اما در این مورد رئیس جمهور کوره آ، بخش خصوصی که متعلق به اتاق بازرگانی کیوتو بود را حامی نامزد گروه مخالف نامید و در نهایت هم آن نامزد شهردار شد. ترسی که وجود دارد این است که شهردار، منافع خصوصی را تحت سلطه خود قرار دهد ولی در خصوص اینکه رهبران اتاق بازرگانی کیوتو در گروه های مشابه در کشور های دیگر نقشی داشته باشند، هیچ نظری ندارم. تعریف رئیس جمهور کوره آ از فاشیسم همچون تعریف رئیس جمهور سابق ایالات متحده، فرانکلین روزولت، این چنین است: آزادی دموکراسی در امنیت نخواهد بود اگر مردم رشد قدرت در بخش خصوصی را تا نقطه ای که دولت دموکراتیک قوی تر شود، تحمل کنند.

 منشا حرکت های افراطی همچون گروه های راستگرایی افراطی فاشیستی را در چه موضوعاتی می بینید؟

ریشه این حرکت ها از همان گروه هایی بر می آید که در دولت فعلی از منافع پیشین خود محروم شده اند و در نتیجه به طور کامل مخالف رئیس جمهور کوره آ هستند. یکی از اصلی ترین صحنه های نزاع سیاسی آن ها،انتخابات قبلی بود که در آن گروه های پارتیزانی استراتژی تسخیر شهرداری ها و ادارات را پیشنهاد دادند.

بگذارید در پایان مصاحبه به موضوع حضور شما در ایران بپردازیم. زیباترین خاطره ای که از حضور در ایران دارید چیست؟

عشق شهروندان ایرانی به شعر و شاعران. سال گذشته به شهر شیراز رفتم. اولین چیزی که در ساعات اولیه روز اول انجام دادم بازدید از قبر شاعر شیرازی، حافظ بود. وقتی رسیدم در فاصله محتاطانه از مقبره ایستادم و دختری 8 یا 9 ساله با چشمان بزرگ و موهای سیاه دیدم که با صدایی رسا متنی از یک کتاب را با کمک یک زن بسیار مسن می خواند. هنگامی که خواندن او به پایان رسید  زن در حالی که چشمانش پر از اشک بود دختر را در آغوش کشید و دیدم کتاب روی زمین افتاد. در یک حرکت غریزی، به آن ها نزدیک شدم، خم شدم تا آن را بردارم و به دخترک بدهم. پس از چند لحظه زن مسن که چشمانش خیس بود کتاب را گرفت و به آرامی در دستان من گذاشت و چیزی گفت که دقیقا متوجه نشدم ولی مطمئن هستم که بسیار تکان دهنده و معنی دار بود. در واقع، آن کتاب یک مجموعه از اشعار حافظ به دو زبان انگلیسی و فارسی بود. وقتی کمی از هم دور شدیم ، دخترک سرش را به سمت جایی که از هم جدا شده بودیم چرخاند و دستش را به نشانه خداحافظی تکان داد. من هم دستم را بلند کردم، به او لبخند زدم و به نشانه تشکر کتاب را بر روی سینه ام فشردم. همه این ها در ساعات اولیه صبحی آفتابی، در اولین روز بازدید من از شهر شیراز اتفاق افتاد و حافظ معجزه گر شاهد آن است.

 چه نکته ای از فرهنگ ،آداب و رسوم ایران برای شما جالب بود؟

برای اولین بار از طریق تاریخ و ادبیات به فرهنگ فارسی نزدیک شدم. زمان کودکی و نوجوانی از خواندن داستان های هزار و یک شب متحیر می شدم. پس از آن، از شک و تردید موجود در رباعیات خیام عمیقا تاثیر گرفتم و بعد شعر های کلاسیک عطار، مولوی، سعدی و حافظ که متعلق به دوره های مختلف است را خواندم. پس از آن، آثار پیشگامان شعر نو، مانند نیما یوشیج و اخوان ثالث را مطالعه کردم. در آخر نیز به مطالعه اشعار شاعرانی چون سهراب سپهری و فروغ فرخزاد، به خصوص کتاب او به نام عصیان پرداختم.

گفتگو از: محمدرضا نظری

  • facebook
  • googleplus
  • twitter
  • linkedin
  • linkedin
  • linkedin