پس از روی کار آمدن حسن روحانی در ایران و نقش بریتانیا در تحقق برجام، دو کشور پس از پنج سال تنش در سطح مناسبات دیپلماتیک در آخرین گام برای برقراری کامل رابطه دیپلماتیک، مبادرت به تبادل سفیر با یکدیگر کردند. از سوی ایران حمید بعیدی‌نژاد یکی از اعضای اصلی هیات مذاکره‌کننده هسته‌ای و از سوی بریتانیا نیکلاس هاپتون سفیر سابق این کشور در قطر و یمن، به عنوان سفرای جدید دو کشور کار خود را آغاز کردند. در تهران سفیر جدید بریتانیا اولویت فعالیت سفارت را بر گسترش مناسبات اقتصادی و تسهیل امور کنسولی قرار داده که این امر نوید بخش فصل نوینی در روابط دو کشور محسوب می شود ولی اظهارات ضد ایرانی ترزا می، نخست وزیر بریتانیا، که برای شرکت در اجلاس رهبران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به بحرین سفر کرده بود، انتقادات فزاینده مقامات ایرانی در قبال سیاست های منطقه ایی بریتانیا را به همراه داشته است که ادامه این روند می تواند چالش جدیدی در مسیر گسترش مناسبات دو کشور محسوب شود. به منظور بررسی روابط سیاسی و اقتصادی ایران و بریتانیا با سفیر این کشور در ایران گفتگویی انجام داده ایم که در ادامه می خوانید.

گفتگوی اختصاصی آوا دیپلماتیک، با “نیکلاس هاپتون” سفیر بریتانیا در ایران

بریتانیا همواره سیاست‌های مشابهی نسبت به ایالات‌متحده درباره خاورمیانه اتخاذ کرده است. آیا انتخاب دونالد ترامپ سیاست‌های خاورمیانه بریتانیا را تحت تأثیر قرار می‌دهد؟

قبل از هر چیز، باید بگویم که بریتانیا و ایالات‌متحده هم­پیمانان بسیار نزدیکی هستند و در طول تاریخ هم‌چنین بوده است، اما سیاست­های جداگانه‌ای را برمبنای منافع و تجربیات متفاوت در منطقه اتخاذ می‌کنند.

انتخاب رئیس‌جمهور جدید ایالات‌متحده همیشه تحول مهمی محسوب می‌شود. نخست‌وزیر بریتانیا هم‌اکنون تماس‌های خود را با رئیس‌جمهور منتخب، آقای ترامپ برقرار کرده و البته یکی از مسائل موردبحث با دولت جدید آمریکا برجام و اهمیت آن است و ما به رئیس‌جمهور جدید اهمیت ایجاد روابط با ایران در این مقطع زمانی را توضیح خواهیم داد.

آیا بوریس جانسون، وزیر امور خارجه بریتانیا دراین‌باره مذاکره‌ای با تیم آقای ترامپ داشته است؟

آقای جانسون، وزیر امور خارجه مکالماتی را با آقای پنس معاون رئیس‌جمهور جدید داشته و ترزا می، نخست‌وزیر، بیش از چند مذاکره را با رئیس‌جمهور منتخب، آقای ترامپ برقرار کرده است.

آیا صحبتی از برجام به میان آمد؟

به نظرم هنوز زود است. اما سفارت بریتانیا در واشنگتن با مقاماتی که عضو کابینه جدید خواهند بود ارتباط خود را آغاز کرده و بدیهی است که ما نیز با سفارت امریکا در لندن در تماس باشیم و ارتباطات گوناگونی میان دو کشور برقرار شود. یقیناً در بخشی از این مکالمات، موضوع برجام نیز موردبحث قرارگرفته است.

تماس آقای ترامپ با رئیس‌جمهور تایوان، مقامات چین را به چالش کشید. این نخستین تماس میان دو کشور در طول 34 سال گذشته بود. در واقع وی قادر است تحولات بین‌المللی را با چالش‌های بسیاری مواجه کند. آیا بریتانیا در پی آن است که آقای ترامپ را متقاعد کند تا برجام را در آینده به چالش نکشد؟

من تنها می‌توانم راجع به بریتانیا و مواضع و ارتباط آن با چین صحبت کنم و باید بگویم که تغییری در آن ایجاد نشده است. بریتانیا تعهد خود را به اجرای برجام به رسمیت می‌شناسد و دولت متبوع من این امر را در گذشته و به‌ویژه، در 10 روز اخیر به‌صراحت اعلام کرده است.

آیا تمدید تحریم 10 ساله علیه ایران توسط ایالات‌متحده نقض برجام نیست؟

خیر، من این‌طور فکر نمی‌کنم. تمدید تحریم‌ها توسط کنگره برای یک دوره 10 ساله دیگر چیز جدیدی نیست، زیرا تحریم جدیدی وضع نمی‌کند و تنها تحریم‌های موجود ایالات‌متحده را ادامه می‌دهد.

این تحریم‌ها در گذشته نیز تمدیدشده‌اند، اما اثر اجرایی نداشته اند، به عبارتی می‌توان آن‌ها را فریز به‌حساب آورد. اما اعضای محافظه‌کار در کنگره و سنا به نظر توانایی آن را دارند که آقای ترامپ را در جهت عملی ساختن آن‌ها مجاب کنند.

درست است که اوضاع در صحنه سیاسی امریکا، کاخ سفید، کنگره و سنا به نفع جمهوری‌خواهان است، اما هنوز نمی‌دانیم رئیس‌جمهور منتخب سیاست خود را درباره ایران برچه اساسی بنا خواهد کرد. پس باید صبر کرد و دید دولت جدید به کدام سو خواهد رفت.

آیا تمدید اخیر تحریم‌های ایالات‌متحده به معنای تضعیف تیم آقای روحانی نیست؟ آن‌هم زمانی که برجام از سوی ایران نقض نشده است؟

همان‌طور که گفتم، گمان نمی‌کنم تمدید تحریم‌های موجود برجام را نقض کند.

آیا باعث تضعیف آقای روحانی یا تیم او نمی‌شود؟

من فکر می‌کنم مسئله مهم این است که ایران و دولت آن به تعهد به برجام و اجرای آن، درست همانند بریتانیا، اهتمام داشته باشد. این‌گونه است که اعتمادسازی صورت می‌گیرد و ما به ایران کمک خواهیم کرد تا اقتصاد خود را به استانداردهای بین‌المللی بازگرداند و این بهترین نتیجه و به نفع مردم ایران است.

همه قول و قرارهای آقای روحانی به اجرای برجام و نتایج آن در درازمدت گره‌خورده است. آیا شما فکر می‌کنید که نقض برجام معادلات داخلی ایران را برهم خواهد زد؟ نظر شما دراین‌باره چیست؟

به نظرم، دولت بریتانیا قدردان رهبری سیاسی آقای روحانی است و واضح است که مذاکره و دستیابی به برجام یکی از خصوصیات بارز ریاست جمهوری ایشان است. این اتفاق ایران را از انزوا خارج و فرصت‌های مهمی را در اقتصاد ایران ایجاد کرد که تحقق کامل آنها زمان خواهد برد. با این‌حال، دولت بریتانیا به اجرای کامل برجام متعهد است و مایل است مزایای آن را به مردم ایران نشان دهد.

شما نیز همانند ریچارد دالتون، معتقدید سرنوشت دولت آقای روحانی به تحقق برجام بستگی دارد؟

نه، من این را نگفتم. من می‌دانم سر ریچارد دالتون چنین چیزی گفته‌اند و این دیدگاه را دارند؛ البته بسیاری دیگر نیز چیزهای مشابهی گفته اند. من می‌گویم، مهم آن است که موفقیت را از دل برجام به دست آوریم، چراکه به نفع مردم ایران و جامعه بین‌الملل است.

به باور من، این اتفاق، امنیت منطقه را افزایش می‌دهد و به نفع همه است، اما برای نیل به این مقصود، ما به تلاش جدی و مستمر جامعه بین‌الملل و دولت ایران برای اجرای برجام نیاز داریم.

اگر ایالات‌متحده بخواهد برجام را لغو کند، آیا دیگر اعضای حاضر در دستیابی به توافق هسته‌ای با آن مخالفت می‌کنند؟

دولت من به‌صراحت بیان کرده است که تعهد کاملی به برجام و اجرای آن دارد. ما با ایالات‌متحده، دولت جدید آن و دیگر شرکای بین‌المللی که در مذاکرات و دستیابی به برجام حضور داشتند همکاری می‌کنیم تا آن را به موفقیت برسانیم.

من به دنبال پاسخی شفاف هستم. اگر ایالات‌متحده بخواهد برجام را نقض کند، آیا دیگر نقش‌آفرینان در برابر او خواهند ایستاد؟

همان‌طور که گفتم، بریتانیا نیز مانند دیگر کشورهای حاضر در مذاکرات برجام، سیاست خارجی مستقلی دارد. ما کاملاً متعهد هستیم تا برجام را به موفقیت رسانیم و برای تحقق آن، همکاری خود را با همکاران آمریکایی و دولت جدید ادامه خواهیم داد.

از زمان اجرای برجام تاکنون، چه تحولاتی را در روابط اقتصادی میان ایران و بریتانیا شاهد بوده‌ایم؟

به نظر من، تحولات مهمی رخ‌داده است. قبل از هر چیز، در ژانویه و به دنبال دستیابی به توافق هسته‌ای، سفارت بریتانیا در تهران و سفارت ایران در لندن بازگشایی شد. این اتفاق در اوت 2015، آن‌هم پس از چهار سال تعطیلی رخ داد. پس‌ازآن، با رفع تحریم‌ها در ژانویه، ما توانستیم به جلو گام برداریم و بخش صدور ویزا را دوباره فعال کنیم. درنتیجه این اقدام، ما در تهران و از طریق مرکز صدور ویزا، به متقاضیان ویزا می‌دهیم و سفارت شما در لندن نیز صدور ویزا را از سر گفته است.

در نتیجه اقدامات اعتمادسازانه، همکاری دیپلماتیک میان ما نزدیک‌تر شده است و ما شاهد ارتباطات بیشتری در حوزه تجارت هستیم. هیئت‌های مختلفی از هر دو کشور سفرهایی داشته‌اند و چند دیدار در سطح وزارتخانه‌ها صورت گرفته است. یکی دیگر از این تحولات، مذاکره برای شکل‌گیری برخی قراردادهای مهم تجاری است.

بریتیش ایرویز پرواز مستقیم خود به تهران را در سپتامبر آغاز کرد و برای مثال، شرکت‌های بریتانیایی، نظیر خودروسازی لوتوس، هم‌اکنون در حال گشایش دفتر و نمایندگی در تهران هستند.

همین امر سبب افزایش روابط تجاری و پیشرفت آنان خواهد شد. هیئت‌های دیگری نیز در نوبت هستند. برای مثال، هفته آینده حدود 20 شرکت بریتانیایی در کنفرانس‌های معدن و نفت و گاز در تهران حضور خواهند داشت و همه این‌ها به نفع مردم ایران است.

در حاشیه امضای قرارداد میان شل و شرکت ملی پتروشیمی ایران در تاریخ 9 اکتبر 2016، بن فندر یادآور شد که این توافق همکاری روابط میان شرکت‌های ایرانی و انگلیسی را وارد مرحله جدیدی می‌کند. آیا برنامه‌ای برای همکاری در حوزه نفت و گاز میان دو کشور وجود دارد؟

بله. تعدادی از شرکت‌های بزرگ نفت و گاز بریتانیایی علاقه‌مند به کار با ایران هستند و در کنار آن‌ها، بسیاری از شرکت‌های کوچک‌تر در تلاش‌اند تا در پشتیبانی از حوزه نفت و گاز همکاری خود با ایران را از سر بگیرند. من یقین دارم که شاهد فعالیت‌های بیشتر و شراکت میان ایران و بریتانیا در این حوزه خواهیم بود.

آیا رایزنی‌هایی میان بریتیش پترولیوم و شرکت‌های ایرانی در این بخش صورت گرفته است؟

همان‌طور که گفتم، شرکت‌های بزرگ بریتانیایی ازجمله بریتیش پترولیوم بسیار راغب به فعالیت هستند و به همراه مقامات ایرانی، مشغول بررسی فرصت‌های همکاری در حوزه نفت و گاز می‌باشند.

آیا این قراردادها نهایی شده‌اند یا تنها محدود به رایزنی هستند؟

من نمی‌توانم نظری راجع به جزییات مذاکرات تجاری بدهم و این مسئله به خود شرکت‌ها مربوط است.

زیرا گاهی اوقات می‌بینیم که رایزنی‌ها فقط برای انجام رایزنی دنبال می شود و درنهایت هیچ توافقی حاصل نمی‌شود.

امیدوارم که این ارتباطات میان شرکت‌ها و مقامات بریتانیایی و ایرانی به بهره­وری منجر شوند، چراکه به نفع اقتصاد و مردم ایران بوده و برای شرکت‌های بریتانیایی از اهمیت زیادی برخوردار است.

چه شرایطی باید فراهم شود تا شاهد پشتیبانی بانک‌های انگلیسی از قراردادهای میان دو کشور باشیم؟

بانکداری یکی از حوزه‌هایی است که امسال، پیشرفت به‌کندی در آن صورت گرفت. دولت بریتانیا منافع قابل‌توجهی در این حوزه دارد که بخشی از آن به دلیل واقع‌شدن مهم‌ترین مرکز مالی جهان در لندن است. وزیر امور خارجه و وزیر دارایی در حال همکاری برای اعتمادسازی میان بانک‌ها و نهادهای مالی برای ترغیب آنان به همکاری با ایران هستند؛ اگرچه سرعت آن نسبت به آنچه در نظر داشتیم کمی آرام بوده، اما پیشرفت‌هایی نیز صورت گرفته است.

می‌توانم بپرسم چه پیشرفتی صورت گرفته است؟

من معتقدم اعتماد میان نهادهای مالی برای همکاری با ایران بیشتر شده است. دولت من ارتباطاتی را میان دولت امریکا و نهادهای مالی اروپایی برقرار کرده که به اطمینان بخشی به بانک‌های اروپایی انجامیده است. البته برخی از این بانک‌ها هم‌اکنون در حال ارائه خدمات به قراردادها با ایران هستند، اما هنوز راه بسیاری در پیش است.

آیا ممکن است نام بانک‌های انگلیسی که از قرارداد با ایران حمایت می‌کنند را بگویید؟

بانک‌های بریتانیایی هنوز سرویس‌دهی به ایران را آغاز نکرده‌اند، اما دیگر بانک‌های اروپایی که برخی از آن‌ها در لندن شعبه دارند حضور خود را آغاز می کنند.

چه اقداماتی در بخش خدمات کنسولی جهت تسهیل سفر اتباع دو کشور صورت گرفته است؟

همان‌طور که قبلاً هم گفته شد، ما عملیات صدور ویزا را در تهران از سر گرفته‌ایم که در فوریه انجام شد. متقابلاً، سفارت ایران نیز صدور ویزا را در لندن آغاز کرد. این بدین معنا است که شهروندان ایرانی می‌توانند فرم درخواست را پر کرده و قرار ملاقات برای صدور ویزا در تهران تعیین گردد. البته این را هم می‌دانم که خدمات در حال حاضر محدود هستند و ما نمی‌توانیم خدمات کامل ویزا را ارائه دهیم و درک می‌کنم که برخی مراجعین به‌سختی می‌توانند قرار ملاقات بگیرند. کسانی که نیاز به سفر ضروری دارند هنوز هم می‌توانند ویزای خود را در استانبول، دوبی یا ابوظبی دریافت نمایند.

هرچند که باید گفت ما مذاکرات خود را برای بهبود خدمات با دولت ایران ادامه خواهیم داد و من امیدوارم در سالی که پیش رو است، بتوانیم به‌تدریج خدماتمان را گسترش دهیم.

آیا برنامه‌ای برای تسهیل فرایند صدور ویزا برای ایرانیانی که تمایل دارند به بریتانیا سفر کنند در نظر گرفته‌شده است؟

همان‌طور که گفتم، ما در حال بررسی این موضوع و همکاری با همکاران ایرانی خودمان هستیم تا شرایط را برای سفر مردم بریتانیا به ایران نیز تسهیل کنیم، چراکه در درازمدت، این اقدام به نفع هر دو کشور است و سبب هموار شدن مسیر برای ارتباطات تجاری، افزایش گردشگری و ارتباطات دوجانبه دیگر میان مردم می‌شود. چنین روندی قطعاً سنگ بنای اعتماد و تفاهم میان دو کشور خواهد گذاشت.

در هرماه چه تعداد ویزای گردشگری صادر می‌شود؟

در حال حاضر، 150 قرار مراجعه به سفارت در طول هفته در مرکز صدور ویزا در تهران تعیین می‌گردد که البته همه آنان به صدور ویزا ختم نمی‌شود و ما می‌دانیم که این تعداد کم است. البته این امکان نیز وجود دارد تا قرار ملاقات را در اماکن دیگری نظیر ابوظبی برگزار کنند.

چند درصد از این 150 قرار ملاقات به صدور ویزا ختم می‌شود؟

هر مورد با دیگری فرق می‌کند. فکر می‌کنم کمتر از نصف آن‌ها که البته به متقاضیان و ویژگی‌های هر مورد بستگی دارد. قوانین حاکم بر صدور ویزا برای افراد واجد شرایط و کسانی که به دنبال اخذ آن هستند واضح و صریح بوده و اگر به تارنمای UKvisas نگاه کنید همه آن‌ها قابل‌دسترسی هستند وهمه جزییات را می‌توانید آنجا ببینید.

آیا این درصد شامل همه انواع ویزا شامل گردشگری، تجاری و … می‌شد؟

بله.

آیا ویزای گردشگری صادر می‌کنید؟

بخشی از کار ما همین است. اما اگر مردم بخواهند برای گردشگری به بریتانیا بروند، کماکان امکان آن فراهم است. برای اخذ قرار ویزا می توانید در همه مراکز صدور ویزای ما علاوه بر تهران اقدام نمایید.

همان‌طور که می‌دانید، در ایران نسبت به مقامات بریتانیایی به خاطر رویکردی که درگذشته اتخاذ کرده‌اند دیدگاه منفی وجود دارد. البته شما دراین‌باره گفته‌اید که نگاهتان به آینده است. مسلماً برای تحقق چشم‌انداز شما، ذهنیت موجود نسبت به سیاست‌های بریتانیا درباره ایران امروز باید ترمیم شود. چه برنامه‌ای برای تغییر این تصویر موجود میان مردم ایران دارید؟

به نظر من، ما از تاریخچه میان کشورهایمان آگاه هستیم؛ تاریخی که لحظه‌های مثبت و عادی­تری را در خود جای‌داده است. این اتفاق بسیار خوب و مثبتی است که کشورهایمان به‌خوبی یکدیگر را می‌شناسند. صدها هزار ایرانی در بریتانیا زندگی می‌کنند و مردم بریتانیا علاقه بسیاری به ایران دارند.

درنتیجه، درست مانند همه روابط، من مطمئنم اشتباهاتی درگذشته رخ‌داده است. اما یقیناً وجوه مثبت بسیاری نیز وجود دارند که باید آن‌ها را به یادآوریم.

همان‌طور که شما گفتید، تمرکز من و دولت بریتانیا در حال حاضر بر آینده است و من امیدوارم دولت، مقامات و مردم ایران با دیدن حمایت سفارت و دولت بریتانیا از کشورشان ذهنیت مثبتی به دست آورند.

در نمازهای جمعه که در شهرهای مختلف ایران برگزار می‌شود، شعارهایی سر داده می‌شود و دومین شعار بعد از «مرگ بر آمریکا»، «مرگ بر انگلیس» است. فکر نمی‌کنید دولت بریتانیا می‌تواند برنامه‌ای برای توقف این شعارها یا ایجاد ذهنیت مثبتی در میان اقشار و افراد اصولگرا فرآهم کند؟

یکی از مبانی اصلی یا ارزش‌هایی که نظام بریتانیا را دربرمی گیرد، آزادی بیان است. پس اگر برخی از مردم دلشان می‌خواهد درملأعام از بریتانیا انتقاد کنند، حق‌دارند این کار را انجام دهند.

تک‌تک مردم می‌توانند مواضع سیاسی خودشان را داشته باشند و این به معنای علاقه من و یا موافقت با آن نیست. آنچه برای ایران و بریتانیا مهم است شعار یا نگاه به گذشته نیست. مهم استفاده از فرصت‌های برجام برای ایجاد رابطه‌ای سازنده است که نفع مردم هر دو کشور باشد.

این سیاست دولت بریتانیا است و من و سفارت تحت اختیارم بر آن متمرکز هستیم. ما بسیار امیدواریم که همکاری خود با مقامات ایران را برای حرکت به‌سوی تحقق این هدف استمرار ببخشیم، چراکه آینده بهتری را به ارمغان می‌آورد.

من هم‌اکنون در محل سفارت بریتانیا با شما صحبت می‌کنم، جایی که چند سال پیش مردم خشمگین از دیوارهای آن بالا آمدند و وارد سفارت شدند. آیا فکر می‌کنید این مردم خشمگین هنوز هم بیرون سفارت حضور دارند؟ آیا خشم آنان در مواجهه با بریتانیا فروکش کرده است؟

به اعتقاد من، آنچه در نوامبر 2011 رخ داد لحظه بسیار تلخی بود و سقوطی در روابط دوجانبه به‌حساب می‌آید. تغییرات بسیاری در 5 سال گذشته رخ‌داده است. روابط سیاسی تغییر کرده و من فکر می‌کنم ظرفیت ایجاد ارتباط میان ایران و بریتانیا قابل‌توجه است. بنابراین، همان‌طور که پیشتر گفتم، نگاه ما روبه‌جلو است و سعی داریم مزایای احیای روابط را به مردم ایران و گستره جامعه بین‌الملل عرضه کنیم.

نخست‌وزیر بریتانیا خطاب به شش رهبر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس گفته بود که “می‌خواهم به شما اطمینان دهم که من به وضوح تهدیدی را که ایران متوجه منطقه خلیج [فارس] و در بعدی وسیع‌تر، متوجه خاورمیانه می‌کند مشاهده می‌کنم… ما باید همراه یکدیگر تلاش کنیم تا اقدامات تهاجمی ایران در منطقه را به عقب برانیم.” آیا این اظهارات به معنی سیاست جدید بریتانیا در قبال ایران و تلاش برای تغییر شرایط ژئوپلیتیک منطقه خاورمیانه محسوب می شود؟

نخست وزیر هیچ نکته جدیدی را در اجلاس کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس عنوان نکردند و موضع بریتانیا در این زمینه کاملاً واضح است.

ما کماکان به دستیابی به راه حلی سیاسی در مورد مسله سوریه متعهد هستیم. ما باید شفافسازی کنیم که خانم نخست وزیر تنها راجع به فعالیت منطقه ای ایران صحبت نکردند، بلکه حمایت بریتانیا از برجام را نیز عنوان کردند.

وزیر امور خارجه نیز اخیراً به صراحت حمایت خود از برجام را اعلام کرده است. در زمانی که ما در حال تقویت روابط خودمان با ایران هستیم، بسیار مهم است که درباره این مسایل به بحث بنشینیم. برخی مسایل مورد بحث هستند که برروی آنها توافق داریم و برخی دیگر نیز ممکن است مورد توافق نباشند.

آیا خانم ترزا می، جهت تشویق کشورهای عربی حوزه خلیج فارس جهت انعقاد توافق های امنیتی و نظامی با بریتانیا  و فروش تسلیحات، این اظهارات را مطرح کرده است؟

نخست وزیر سیاست بریتانیا را به همراهان و شرکای ما در منطقه تصریح کردند. همانطور که گفتم، هیچ چیز جدیدی در گفته های ایشان وجود ندارد.

من امیدوارم که در طول فرایند تقویت روابط میان بریتانیا و ایران در سال 2017، ما شاهد دیدار مقامات بلندپایه ای میان دوکشور باشیم و از این فرصتها جهت مذاکره راجع به مسایلی که برای هردوی ما حائز اهمیت است بهره لازم را ببریم.

گفتگو از: محمدرضا نظری

  • facebook
  • googleplus
  • twitter
  • linkedin
  • linkedin
  • linkedin