دکتر میکلوش سارکوزی از جمله چهره های برجسته ایران شناس مجارستانی است که از سال 2010 تاکنون ریاست انجمن دوستی ایران-مجارستان را بر عهده دارد. این سازمان، انجمنی غیر سیاسی است که با هدف آشنا کردن مردم مجارستان با فرهنگ، تاریخ و هنر ایران تاسیس شده است. آقای سارکوزی بارها به ایران سفر کرده اند و از علاقه مندان به تاریخ و فرهنگ ایران محسوب می شوند. از دیگر شاخه های مطالعات آقای سارکوزی، مطالعه بر روی گرایش های مذهبی در اسلام است و مقالات بیشماری از پژوهش هایشان را در این زمینه و به طور ویژه درباره فرقه اسماعیلیه به چاپ رسیده است. طی گفتگویی با این استاد برجسته تاریخ، وضعیت ایران شناسی در مجارستان، پژوهش ها و آثار وی در حوزه مطالعات تاریخ ایران را مورد بررسی قرار داده ایم که در ادامه می خوانید.

 گفتگوی اختصاصی آوا دیپلماتیک با میکلوش سارکوزی رئیس دپارتمان تاریخ باستان دانشگاه بوداپست و ایرانشناس برجسته مجارستان

تاریخچه ایرانشناسی در مجارستان به چه زمانی باز می گردد؟

تاریخچه مطالعات ایران شناسی به عنوان یک رشته رسمی تحصیلی به نیمه دوم قرن نوزدهم بر می گردد. هنگامی که در سال 1868، دپارتمان زبان های شرقی در دانشگاه بوداپست ایجاد شد. نخستین استاد زبان فارسی نیز کسی نبود جز “آرمین ومبری” (1832-1913)، شرق شناس و مکتشف مجارستانی. می بایست به “کارولی رویکزکی” (1737-1793) نیز اشاره کنم، که یک دیپلمات، شرق شناس و از دوست داران حافظ بود. وی در قرن 18 میلادی می زیسته و گفته می شود که او بنیان گذار شعر کلاسیک فارسی در اروپا است. شایستگی های “رویکزکی” بسیار فراوان اند، از آنجایی که این اندیشمند مجارستانی خود کسی بوده است که حافظ را به روشنفکران اروپا معرفی کرده، اشعار و غزلیات بسیاری را از وی ترجمه کرده و بر بسیاری از این اشعار تفاسیری نوشته است. یادداشت ها و تفاسیری که او برمقدمه ترجمه هایش از حافظ نگاشته است، دانش وسیع او درباره حافظ و شعر کلاسیک فارسی را به خوبی نشان می دهد. درواقع می توان گفت که از طریق آثار وی علاقه به اشعار حافظ در اروپا رواج پیدا کرد.

از نخستین اساتید برجسته زبان و ادبیات کلاسیک فارسی “زاندور (الکساندر) کگل” (1862-1920) بود. وی که از شاگردان آرمین ومبری بود، مقالات مهمی درباره اشعار کلاسیک صوفیانه و ادبیات قاجار منتشر کرد. متاسفانه مرگ زود هنگام وی موجب افول رشته ایران شناسی در مجارستان پس از سال 1920 شد. این رشته دوباره توسط دو تن از اساتید برجسته ایران شناسی، استاد “یانوس هارماتا” (1917-2004) و استاد ” زیگموند تلگدی” (1909-1994) بنیان گزاری شد و توسط شاگرد این دو استاد، خانم “اوا ژرمیاس” در دهه 60 میلادی در دانشگاه بوداپست رونقی دوباره یافت.

این دپارتمان هنوز هم وجود دارد. هر چند که بنا به محدودیت های مالی و مشکلات دیگری که سبب شده است ایران شناسان مجاری تا حد زیادی به حاشیه رانده شوند، آینده نامعلومی در انتظار آن است. در حال حاضر چندین ایران شناس برجسته و حاذق در مجارستان وجود دارد که متاسفانه همگی در خارج از دپارتمان ایران شناسی دانشگاه بوداپست مشغول به فعالیت هستند.

در چه سالی نخستین کتاب های ایران شناسی به زبان مجاری نوشته شد؟ و این آثار ثمره تلاش چه کسانی است؟

در نیمه دوم قرن 19 در موضوعات مختلف ایران شناسی آثاری به چاپ رسید. همچون مقالاتی که ومبری،کگل و دیگر اندیشمندان درباره ادبیات،زبان و تاریخ ایران منتشر کردند. ترجمه های آثار مهم کلاسیک فارسی (حافظ،سعدی،عمرخیام،رومی) به زبان مجاری پیش از اواخر قرن 18 آغاز شده بود.

در قرن 20 ایران شناسان برجسته ای مانند “لاسلو گال”، “یانوس هارماتا” و “زیگموند تلگدی” مقالات خارق العاده ای برای پاسخ به سوالات زبان شناسی ایرانی و همینطور سوالات تاریخی اختصاص دادند. این سه اندیشمند، پایه گذاران واقعی مطالعات ایران شناسی مدرن در مجارستان هستند. هم اکنون، دانشجویان آنها، اوا اپور، آوا ژرمیاس، استبان واساری، استبان نیترای، بندک پری، ارزبت (الیزابت) ان رزا، یوناس یانب، اگنس نمث، میکلوش سارکوزی، ایوان سانتو، هایناکا کوواچ و فرنس سیرکس از مطرح ترین ایران شناسان مجارستانی شناخته می شوند. هرچند باعث تاسف است که بگویم در حال حاضرآثار ایران شناسی به زبان مجاری بسیار اندک است. هرچند که علاقه ای روزافزون به فرهنگ ایران در کشور من در حال شکل گیری است.

 چه چیزی الهام بخش شما در مطالعه تاریخ بوده است؟

مهمترین و اصلی ترین علاقه من تاریخ بوده و خواهد بود و به عنوان یک ایران شناس من خود را نخست یک تاریخدان می دانم. هرچند که جنبه های ادبیات و زبان شناسی نیز جزو علایق علمی ام محسوب می شوند. از کودکی علاقه بسیاری به سوالات تاریخی و به خصوص تاریخ ایران داشته ام. کتابخانه بسیار غنی ای داشتم که آن را از پدربزرگ و مادربزرگم به ارث برده بودم. این کتابخانه بود که عزم و انگیزه مرا برای مطالعه کتابهای تاریخی در دوران جوانی دو چندان کرد.

 آیا فکر می کنید می توان تاریخ را از لابه لای کتاب های درسی آموخت و یا مورخ باید در کنار کتاب ها و اسناد تاریخی، اظهارات شفاهی مطرح شده در جامعه را نیز در نظر بگیرد؟

سوال بسیار خوبی است. بدون شک کتاب ها و منابع مکتوب نقش مهمی در آموزش و یادگیری تاریخ و دیگر موضوعات ایفا می کنند. اما من معتقدم که شخصیت های کاریزماتیک،سخنرانی ها و مراسمات آنها می توانند از منابع بسیار مهم و الهام بخش برای فراگیری و آشنایی با حقایق تاریخی باشند. امروزه سخنرانی های تاریخی و خطابه های مهم بسیاری ضبط شده و از طریق اینترنت در دسترس قرار گرفته اند و این سخنرانی ها به خصوص کمک بزرگی برای متخصصان تاریخ معاصر به شمار می روند.

جدای از این، سفر کردن و بازدید از مکان ها می تواند دانش ما را از وقایع تاریخی افزایش دهد. تجربیات عملی نقش بسیار پررنگی در زندگی من داشته است و من طی پانزده سال اخیر مکان های بسیار مشهور و حتی گمنامی را در ایران دیده ام که تاثیر عمیقی بر مطالعات من از زوایای مختلف تمدن ایرانی داشته است.

 مهمترین انگیزه شما برای مطالعه در حوزه ایران شناسی چه بوده است؟ چه چیزی شما را به این سمت و سو سوق داده است؟

به یاد دارم هنگامیکه چهارده سال داشتم فرصت یافتم تا برای اولین بار کتابی درباره ایران باستان بخوانم. این کتاب را در کتابخانه مدرسه متوسطه ام پیدا کردم و به شدت شیفته و مجذوب آن شدم. هرچند که در این سال های سرنوشت ساز زندگی هر فردی تحت تاثیرات فرهنگی بی شماری است، اما بعد از خواندن آن کتاب، شروع به خواندن کتاب های دیگری درباره ایران، اسلام و ادیان رایج خاورمیانه کردم. بعدها در دانشگاه و تحت تاثیر اساتید برجسته ای هم چون یوناس هارماتا، اوا ژرمیاس و آشورشناس بزرگ، “پیتر ورگیاس” که بسیار به من کمک کرده است، مطالعاتم را در این رشته ادامه دادم.

 موضوع تز دکتری شما چیست؟

تز دکتری من درباره تاریخ اوایل اسلام پادشاهی طبرستان، استانی در مازندران کنونی است. این بخش از سرزمین ایران بزرگ که شاید در نگاه اول بیشتر یک منطقه محیطی به نظر بیاید، نقش بسیار مهمی در انتقال سنت های پیش از اسلام در دنیای اسلامی ایران داشته است. در این جا می توان به وضوح مشاهده کرد که تداوم گسست ناپذیری در این پروسه انتقال وجود داشته است و این تداوم منجر به ایجاد گونه های بسیار ویژه ای از فرهنگ ایرانی شده، که در آن المان های سنت های باستانی و فرقه های مختلف اسلام شیعی در همان سال های نخستین با یکدیگر ادغام شدند. تا جایی که شاهد هستیم استفاده رایج خط و الفبای پهلوی و دعوت هادیه شیعه دوازده امامی به مدت ده تا یازده قرن دست در دست یکدیگر پیش رفتند.

دلیل اینکه من چنین موضوعی را برای تز دکتری خود برگزیده ام، علاقه اولیه ام به تاریخ ایران باستان و کنجکاوی ام درباره تدوام آن و ادغامش با فرهنگ اسلامی بوده است. موضوع طبرستان مثال بسیار خوبی از تحول پیوسته سنت های پیش از اسلام بوده، که توسط نهادهای محلی اسلامی جذب می شدند.

چه بخشی از تاریخ ایران در آغاز مطالعاتتان بیشتر توجه شما را به خود جلب می کرد؟

من با مطالعه زبان شناسی ایرانی پیش از اسلام آغاز به کار کردم. به خصوص در حوزه ادبیات فارسی میانه که علاقه اولیه من در سال های نخست دوران دانشجویی ام بود. بعدها تغییری در مسیر حرفه ای من اتفاق افتاد که در نتیجه آشنایی ام با فرهنگ و تاریخ میراث اسلامی ایران بود. اما همچنان علاقه بسیار زیادی به تاریخ ایران باستان و ادیان آن دارم.

چقدر کار مطالعاتی بر تاریخ ایران باستان انجام داده اید؟

همانطور که پیشتر هم اشاره کردم، علاقه اولیه و تمرکز من بر زبان شناسی ایران پیش از اسلام بود و برای سال ها هم به همان صورت ادامه یافت. موضوع تز دکتری من گرچه به تاریخ اسلام نیز مربوط است، اما با این وجود بیشتر به مطالعات پیشین من مرتبط می شود. چرا که طبرستان همچنان جنبه هایی از اساطیر ایران پیش از اسلام را در خود حفظ کرده بود که در همان دوره در هیچ کجای ایران پیدا نمی شد. جدای از آثارم درباره ایران باستان، من ترجمه هایی از متون فارسی میانه به مجارستانی و همچنین مقالاتی نیز درباره زندگی درباری در اواخر دوره ساسانی منتشر کرده ام.

 کوروش کبیر یکی از شخصیت های بسیار برجسته ایران باستان است. آیا می توان از رویکردهای او در زمینه کشوداری، رهبری و ارتباطات بین المللی در دنیار امروز استفاده نمود؟

میراث کوروش کبیر بسیار حائظ اهمیت است و تاثیرات بسیار عمیقی بر مدیترانه در ورای سنن ایرانی گذاشته است. ایده های انسانی که درباره احترام متقابل و احترام به ادیان در استوانه بسیار معروف کوروش کبیر آمده است، به همه بشریت تعلق دارد و می بایست برای هرانسانی سرلوحه باشد و راهنمایی قرار بگیرد تا بتوانند از طریق آن چالش ها و مشکلات خود را به وسیله صلح آمیزتری حل کنند. نبوغ سیاسی، دانش نظامی و واقع گرایانه بودن کردار کوروش، موجب قدرت یافتن او و تشکیل نخستین امپراطوری جهان توسط وی شد.

تاریخ ایران بعد از حمله مغول به دو بخش تقسیم شد. جایگاه ایران را از نظر اثر گذاری فرهنگی و تمدن در آن دوران چگونه ارزیابی می کنید؟

برخلاف برداشت های گذشته درباره تخریب دائمی ایران در دوره مغول ، امروزه متخصصان نگاه مثبت اندیشانه تری به آن دوران دارند.شکی نیست که حمله مغول به ایران در ابتدا خسارات بسیاری بر جای گذاشت و بسیار از شهرهای باستانی ایران را ویران کرد. اما به مرور زمان مغول ها در ایران ساکن شدند و روند ایرانیزه و اسلامیزه شدن را تجربه کردند. از طرفی، باید توجه داشت که مغول ها از جهات بسیاری به غنی سازی و فرهنگ ایرانی کمک کرده و عناصری از هنر و فرهنگ خاور دور را به آن منتقل کرده اند. من معتقدم که تمدن ایرانی بلاخره توانست فرهنگ مغول را در خود جذب کند و البته این را مدیون میراث فرهنگی جالب مغول است.

  شما به بررسی گرایش های مذهبی نیز علاقه مند هستید و بر روی فرقه اسماعیلیه نیز کار مطالعاتی انجام داده اید. چرا از میان فرقه های موجود به فرقه اسماعیلیه گرایش پیدا کردید؟

از چند سال پیش به تدریج به تاریخ و نظریات اسلام شیعی علاقه عمیقی پیدا کردم و همانطور که می دانید فرقه اسماعیلی یکی از شاخه های اصلی اسلام شیعی است. بعلاوه، حضور فرقه اسماعیلیه در نواحی شمال ایران در قرون وسطا شدت پیدا کرده بود و تاثیر آن ها در دوره اسماعیلیه نزاری که توسط حسن صباح در اواخر قرن یازدهم بنیان نهاده شده بود، به نهایت خود رسید. با توجه به پیوندهای تاریخی آنها با طبرستان،  شروع به بررسی مشکل برخورد اسماعیلیان و غیر اسماعیلیان در استان خزر تا پیش از سال 1257 نمودم. دو سال پیش با توجه به پژوهش های قبلی خود، درخواست بورسیه ای را برای انستیتوی مطالعات اسماعیلی ارسال کردم که خوشبختانه موفق شدم این بورسیه را اخذ نمایم. موضوع مورد مطالعه من در پژوهش های کنونی ای که در انستیتوی مطالعات اسماعیلی انجام می دهم ، سیاست های محلی دولت اسماعیلی نزاری در استان های خزری است.

 این گرایش در کدام کشورها نفوذ بیشتری دارند؟

می دانید که هم اکنون جمعیت اسماعیلیان در سراسر جهان حدودا 15 میلیون نفر است. مقر اصلی اسماعیلیان از گذشته هند و پاکستان بوده است، اما امروزه جوامع اسماعیلی در ایران کنونی، افغانستان، سوریه، تاجیکستان و حتی برخی از کشورهای آفریقایی مانند کنیا نیز ساکن هستند.  بعدها، یعنی در دوره مدرن، اسماعیلیان بیشتر به کشورهای اقیانوسیه مهاجرت کردند و هم اکنون می توان جمعیت قابل توجهی از آنان را در کانادا و ایالات متحده مشاهده کرد. رهبر آنان، آقا خان چهارم است که هم اکنون در فرانسه اقامت دارد.

 تا چه اندازه پیروان آنها در شبه قاره هند و عرصه بین الملل درای قدرت هستند؟

من متخصص تاریخ معاصراسماعیلیان و جنبش های سیاسی اجتماعی آنها نیستم. هرچند می دانم که شبکه توسعه آقا خان، بعنوان یک سازمان کمک رسانی بین المللی، کمک های مالی قابل توجهی را برای پیشبرد پروژه های زیرساختی تحصیلی، بهداشت و سلامت در افغانستان کنونی و پاکستان، شرق آفریقا و همین طور جوامع اسماعیلی و غیر اسماعیلی در هر منطقه ای اهدا می نماید. جامعه جهانی اسماعیلی تاکید شدیدی بر تحصیلات دارد، چرا که از طریق تحصیل هم می توانند با جوامع دیگر متحد و یکپارچه شوند و هم قادر خواهند بود هویت دینی خود را تثبیت نمایند.

دانشگاه های بسیاری (بعلاوه دانشگاه آقا خان) جدای از انستیتوی مطالعات اسماعیلی (که یکی از اصلی ترین مراکز مطالعات شیعه در جهان است)  تحت حمایت اسماعیلیان است.

 حضرتعالی از سال 2010 تا کنون رئیس انجمن دوستی ایران-مجارستان هستید. مهمترین برنامه های اجرایی این انجمن چیست؟ چه برنامه هایی در دست اجرا دارید؟

انجمن دوستی ایران-مجارستان تقریبا 23 سال پیش تاسیس شده است و سازمانی است غیرسیاسی که با هدف آشنا کردن مردم مجارستان با ارزش های واقعی فرهنگ، هنر و تاریخ ایران تاسیس شده است. برای من افتخار بسیار بزرگی است که رئیس این انجمن باشم.

در طول تصدی ام سخنرانی های بسیاری توسط متخصصین برجسته مطالعات ایران درباره روابط فرهنگی ایران و مجارستان در گذشته و آینده ترتیب داده ام. همینطور سخنرانی هایی درباره هنر و تاریخ ایرانی. ما در نمایشگاه ها، کنفرانس ها و رویدادهای فرهنگی متعددی که هنر، موسیقی سنتی و فیلم های ایرانی را برای مخاطبان مجارستانی معرفی می کردند، شرکت داشته ایم. گاهی حتی مسافران و توریستهای مجارستانی و مردم عادی را دعوت کرده ایم تا برای ما از تجربه سفرشان به ایران صحبت کنند. برای ما هم شرکت شخصیت های آکادمیک و دانشگاهی و هم شهروندان عادی در برنامه های انجمن دوستی بسیار اهمیت دارد. هدف اصلی ما آشنا سازی مردم مجارستان با تمدن ایرانی است اما در عین حال درهای ما به روی ایرانیان ساکن مجارستان نیز همیشه گشوده است.همچنین گاهی اوقات ما با رستوران های ایرانی و مراکز فعال در مجارستان رویدادهای مشترک تشکیل می دهیم.

 شما بر روی موضوع مالیات در دوره ساسانی و غنایم اولیه اسلامی کار مطالعاتی داشته اید. آیا در بین این دو موضوع شباهت هایی دیده بودید؟

این مقاله مربوط به پژوهش های من درباره خزر است. در طول تحقیقاتم در تاریخ طبرستانابن اسفندیار به یک لیست مالیاتی مربوط به امپراطوری ساسانی برخوردم که تاکنون مورد توجه قرار نگرفته بود. هنگامیکه در حال ارزیابی این لیست مالیاتی بودم این سوال برایم مطرح شد که آیا این لیست یک لیست مالیاتی اصلی ساسانی است که به فارسی قدیمی ترجمه شده یا یک گونه شبه ساسانی اسلامی از سند اصلی است بدون هیچ ارتباطی با دوره ساسانی؟ به علت در دسترس نبودن هیچ گونه ثبتیات مالیاتی از دوره ساسانی پاسخ دادن به این سوال اندکی دشوار به نظر می آمد. هرچند فکر می کنم موفق شدم تا حدی با استفاده از سیستم قانونی اوایل اسلام این مسئله را حل کنم. مدارکی که در تاریخ طبرستان  ابن اسفندیار ثبت شده است تقریبا به طور قطع به نظر می رسد که مدارک اصلی ساسانی است که در امور سیاسی قرن هشتم میلادی به کار گرفته شده است.

 شما بر روی سلسله قاجار نیز کار مطالعاتی داشته اید. مهمترین رویکرد مطالعاتی شما در این دوره چه بود؟

علت اینکه من چند مقاله درباره دوره قاجار چاپ کرده ام، علاقه ام به تاریخچه روابط ایران-مجارستان بوده است. این موضوع در مجارستان نادیده گرفته شده است و چند سال پیش هنگامیکه من به عضویت کمیته علمی آرمینیوس ومبری در آمدم، شروع به جمع آوری منابع منتشر نشده درباره تاریخچه روابط ایران-مجارستان کردم. درکنار سایرین من نیز شروع به ترجمه و نوشتن تفسیر خاطرات ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه درباره سفرشان به مجارستان در 1889 و 1900 کردم. جدای از این سفرنامه ها، منابع ایرانی دیگری نیز موجود است که درباره مجارستان قرن 19 توسط ایرانیان به قلم در آمده است و حاوی موضوعات بسیار شگفت انگیزی است.

 شما بر روی تورهای اروپایی شاهان قاجار به اروپا کار مطالعاتی کرده اید. از دیدگاه حضرتعالی این سفرها دارای چه اهمیتی بودند؟

این تورها بسیار پراهمیت بوده اند. به خصوص تورهای ناصرالدین شاه که جدای از ولخرجی هایش، اولین پادشاه ایرانی بود که از کشورهای اروپایی در دوره مدرن دیدن کرد و مصمم بود از استقلال ایران دفاع کند. آن هم در دوره ای که اکثر کشورهای آسیایی توسط قدرت های اروپایی استعمار می شدند. از طرفی دیگر سفرهای مظفرالدین شاه بیشتر جنبه شخصی داشتند. او که قدرت و صلابت پدرش را نداشت برای تقویت بنیه و سلامتی اش به تورهای اروپا می رفت و از استخرها دیدن می کرد. در هر صورت، سفرنامه های آنها بسیار جالب توجه است و سفرهایشان را به وضوح به تصویر می کشد و برداشت هایشان از کشورهایی که به آنها سفر می کردند، از جمله مجارستان، در آن ها ثبت شده است.

 در چه سالی و با چه هدفی برای اولین بار به ایران سفر کردید؟

من تاکنون بیش از 30 بار به ایران سفر کرده ام. اولین سفرم به ایران در سال 1999 از ژانویه تا فوریه بعنوان یک دانشجوی مطالعات ایران بوده است. این سفر برای شرکت در یک دوره بین المللی دو ماهه زبان فارسی که برای دانشجویان خارجی توسط دانشگاه تربیت مدرس تهران ترتیب داده شده بود، انجام گرفت.

 شما در سال 1386 به ایران آمده اید. آیا در این سفر سخنرانی نیز داشتید؟

بله. من در سال 2007 درباره ریشه های ایران شناسی و آثار الکساندر کگل که اولین استاد ادبیات فارسی مجارستانی است در کتابخانه ملی تهران و با دعوت همکاران ایرانی ام سخنرانی کردم. بعدها این مقاله به فارسی در وبسایت یاد بود الکساندر کگل که توسط مجموعه های شرقی آکادمی علوم مجارستان ایجاد شده است، منتشر شد.

 شما در سفر به ایران با کدام یک از شخصیت های فرهنگی و سیاسی ایرانی دیدار کردید؟

من هرگز فعالیت سیاسی نداشته ام و تمامی فعالیت های من تاکنون جنبه علمی و فرهنگی داشته اند. سال ها به عنوان مترجم همزمان و تورلیدر برای مجارستانی ها در ایران فعالیت کرده ام. مقامات ایرانی و سفرای ایران در بوداپست همواره از فعالیت های من چه بعنوان لیدر تور و چه بعنوان پژوهشگر در ایران حمایت کرده اند. به یاد دارم که چند سال پیش، هنگامیکه بعنوان مترجم همزمان یک گروه رسانه ای مجارستانی را همراهی میردم، جناب آقای مهدی صفری، معاون وزیر امور خارجه سابق ایران را ملاقات کردم. همچنین من روابط بسیاری با همکاران دانشگاهی در دانشگاه های مختلف ایران دارم.

 آیا برنامه ایی برای سفر مجدد به ایران دارید؟

من مرتب به ایران سفر می کنم. امثال دو بار به ایران آمدم. نخستین بار پیش از نوروز به ایران سفر کردم و در طول این سفر برای ساخت یک فیلم درباره ادیان ایرانی با یک کمپانی رسانه ای مجارستانی همکاری کردم که اتفاقا با موفقیت بسیاری در مجارستان همراه بود. امیدوارم بتوانم به زودی دوباره به ایران بیایم و کارها و فعالیت هایم را درباره این کشور باستانی ادامه دهم.

 مهمترین کار مطالعاتی که هم اکنون درباره ایران در دست اجرا دارید چیست؟

من به تازگی پیش نویس کتابم را درباره روابط سیاسی و دیپلماتیک محلی دولت اسماعیلیه نزاری با همسایگانش در شمال ایران بین قرون 11 الی 13 میلادی تمام کرده ام. این کتاب در سال آینده توسط انستیتوی مطالعات اسماعیلی در لندن، به زبان انگلیسی به چاپ می رسد.

گفتگو از: محمدرضا نظری

  • facebook
  • googleplus
  • twitter
  • linkedin
  • linkedin
  • linkedin