“محمد مجید الشیخ” متولد سال ۱۹۵۲در بغداد است و مدرک فوق لیسانس علوم سیاسی از دانشگاه بغداد اخذ کرد. وی درپی تشدید فشارهای رژیم حزب بعث عراق در سال ۱۹۸۰از عراق فرار کرد و مدتی را در سوریه گذراند. پس از فرار از عراق، دو تن از برادران الشیخ توسط مأموران عراقی بازداشت و به ترتیب در سال های ۱۹۸۲و ۱۹۸۳اعدام شدند. وی در دوران شکل گیری مجدد روابط ایران و عراق مسئولیت سفارت عراق در ایران را بر عهده گرفت تا فاصله ایجاد شده مابین بغداد و تهران را التیام بخشد.

گفتگوی اختصاصی سایت آوا دیپلماتیک با “محمد مجید الشیخ” سفیر عراق در ایران

شما بعد از پایان دوره دیپلماتیک به عنوان سفیر عراق در ایران بار دیگر به عنوان سفیر این کشور در تهران انتخاب شدید. برخی از منابع رسانه ایی دلیل این رویداد را تاکید فراوان مقامات ایرانی بر ادامه حضور شما در تهران عنوان کرده اند. آیا این موضوع صحت دارد؟

در درجه اول مسئولان عراقی بودند که خواستار ادامه فعالیت من در ایران شدند و در مرحله بعد وزیر امورخارجه ایران از همتای عراقی خود خواست تا اینجانب در ایران حضور داشته باشم، و هم اکنون مدت زمان حضورم در ایران به 9 سال رسیده است. البته شما می توانید این موضوع از کسانی که علاقه مند بودند فعالیت من در ایران ادامه داشته باشد نیز سئوال کنید.

بعد از گذشت 9 سال از حضور حضرتعالی به عنوان سفیر عراق در ایران، ظرفیت های سیاسی دو کشور در چه مرحله ایی قرار دارد ؟

به دنبال سرنگونی رژیم صدام طی سالهای اخیر شاهد پیشرفت و توسعه مناسبات دو جانبه ایران و عراق هستیم. بیش از 200 یادداشت تفاهم بین دو کشور به امضا رسیده است. البته این تعداد یادداشت تفاهم و توافق بعد از رژیم صدام بوده است که در عمل صفحه جدیدی در روابط ایران و عراق گشوده شده است. در واقع این مناسبات بر این اصل استوار است که عراق می تواند با ایران رفتار متمایزی با سایر کشورهای همسایه خود داشته باشد و این روابط بر مبنای اراده مقامات سیاسی دو کشور بنا شده است.

باید این نکته را در نظر داشته باشیم که ایران و عراق 1360 کیلومتر مرز مشترک با یکدیگر دارند که در واقع این مرز طولانی ترین مرز مشترک با همسایگان عراق است. طبیعی است که این موضوع باعث می شود تا عراق روابط متفاوتی به نسبت سایر همسایگان با ایران داشته باشد. در کنار این موضوع دو کشور مشترکات زیادی در زمینه های دینی، اقتصادی و فرهنگی دارند.

در دوران حکومت رژیم صدام شاهد جنگ ما بین آن رژیم و ایران بودیم و به دنبال قطعنامه 598 مابین دو کشور آتش بس اعلام شد. شما طی اظهاراتی گفته اید که می توان بخش های دیگری از این قطعنامه را اجرایی کرد. منظور شما کدام بخش های قطعنامه 598 است ؟

اکثر بندهای قطعنامه 598 اجرا شده است. در این روند بررسی ها در مورد ترسیم مجدد مرزهای خاکی دو کشور به پایان رسیده و در مورد ترسیم مجدد مرزهای آبی دو کشور نیز قرار است جلساتی برگزار و این مورد نیز به مرور حل خواهد شد.

در مورد برخی دیگر از مفاد قطعنامه 598 می توان به موضوع اسرا اشاره کرد که دیگر در ایران و عراق اسیری باقی نمانده و این پرونده بسته شده است. یکی دیگر از موضوعات مورد بحث مسئله مین های موجود در مرزهای دو کشور است که البته بیشتر این مین ها در خاک عراق قرار دارند. به عبارتی 25 میلیون مین در زمین عراق هنوز وجود دارد و توافق شده است تا این مین ها خنثی شوند. سایر بندها نیز اجرا شده است و ما مشکل خاصی در این مورد نداریم و هم اکنون اراده سیاسی برای حل مشکلات در بین رهبران سیاسی دو کشور وجود دارد.

به نظر می رسد که بحث پرداخت غرامت جنگی عراق به ایران منتفی شده است، نظر شما در این مورد چیست؟

این موضوع هنوز به صورت رسمی بین ایران و عراق مطرح نشده است و مسئله مسکوتی بین دو کشور است. همانطور که بارها به این موضوع اشاره کرده ام نکته مهم روابط برادرانه بین دو کشور است و همینطور بهترین راه حل نیز اراده دو کشور برای حل اختلاف های موجود است. به عبارت دیگر باید بپذیریم که اموال به تنهایی کمکی به دو کشور نمی کند. همه دیدند صدام با وجود اینکه توافق نامه 1975 را امضا کرده بود ولی چون اراده ایی برای حل مشکلات نداشت، این توافق نامه را پاره کرد و جنگ با ایران را شروع کرد.

در سال جاری شاهد سفر وزیر دفاع عراق به ایران بودیم. سرفصل گفتگوی وزیر دفاع عراق با همتای ایران خود شامل چه موضوعاتی بود؟

با سفر وزیر دفاع عراق به ایران، یادداشت تفاهم درباره مباحث نظامی بین مقامات دو کشور امضا شد. از جمله توافق شد درباره آموزش نظامیان عراقی، تبادل اطلاعات امنیتی و مسئله جمع آوری مین های موجود در مرز دو کشور، ایران و عراق همکاری داشته باشند. درباره تعیین مرزهای آبی دو کشور نیز توافق هایی صورت گرفت و قرار شد کمیسیون مشترکی بین دو کشور تشکیل شود.

شما فرمودید که درباره مرزهای آبی توافق هایی به دست آمده است، این موضوع چه تاثیری بر مرز آبی دو کشور در اروند خواهد داشت؟

در شط العرب مرزهای آبی دو کشور تغییر کرده است، و باید بر سر بازگشت مرز آبی به جای خود توافق دوباره ایی صورت گیرد و تکلیف برخی از کشتی ها که در این رودخانه غرق شده اند نیز مشخص شود.

بر اساس توافق نامه 1975 مرز دو کشور در قعر رودخانه شط العرب به صورت نصف مابین دو کشور در نظر گرفته شده است. البته به مرور زمان و همینطور شرایط جوی باعث شده است که آب به سمت عراق پیش روی کند و زمین های جدیدی به ایران اضافه شود، درباره این موضوع توافق شد کمیسیونی تشکیل شود تا بر اساس مختصات جغرافیایی سال 1975 دوباره خط تالوک بین دو کشور تعیین شود و مرزهای آبی دو کشور بر سرجای خود بازگردد. مشکل دیگر نیز وجود 200 کشتی کوچک و بزرگ در این مسیر آبی است که غرق شده اند و این مسیر آبی باید از کشتی های غرق شده پاکسازی شود.

آیا در سفر وزیر دفاع عراق به ایران درباره بازدید هواپیماهای ایرانی که از مسیر عراق به سمت سوریه عبور می کنند نیز صبحتی انجام شد؟

در این سفر در این مورد صحبتی انجام نشده است.

اجازه بدهید به مناسبات اقتصادی دو کشور بپردازیم. تجار ایرانی معتقدند که فضا برای حضور تجار ترکیه به مراتب مناسب تر است ولی مقامات عراقی مدعی هستند که تجار ایرانی کند هستند و در عراق به اندازه کافی فعال نیستند. تحلیل شما از این دو دیدگاه چیست؟

تجار ایرانی باید وارد مناقصه های موجود درعراق شوند. به عبارت دیگر نمی توان طرح های موجود در عراق را دو دستی به ایرانی ها تقدیم کنیم در حالی که آنها در خانه های خود نشسته اند. وابسته اقتصادی ایران در عراق باید این وظیفه را برعهده گیرد که طرح های اقتصادی و تجاری عراق را در اختیار بازرگانان و سرمایه گذاران ایرانی قرار دهد و آنها را تشویق به حضور در بازارهای عراق کند.

شما به فعال شدن رایزن بازرگانی ایران در عراق اشاره کردید، این مشکل به عملکرد رایزن اقتصادی سفارت عراق در تهران نیز باز می گردد که باید فعالتر عمل کند. هم اکنون شما به عنوان سفیر در حوزه تعامل با بازرگانان از رایزن سفارت عراق در تهران فعال تر هستید.

به هر حال شاهد حضور همه بازرگانان در عراق هستیم به نحوی که بازرگانان ترکیه از بصره تا موصل فعالیت گسترده ایی دارند. اکنون عراق فضای بازی را برای حضور همه کشورها فراهم کرده است و رقابت در این کشور شدید است و کسی در این رقابت برنده می شود که نوع کالا و سرعت اقدام وی بتواند با دیگران رقابت کند.

با توجه به حضور طولانی مدت شما در ایران، چگونه تجار ایرانی می توانند سرعت عمل بهتری در بازارهای عراق داشته باشند؟

اول وابسته بازرگانی ایران درعراق باید خیلی فعالتر شود. دوم اینکه اتاق بازرگانی ایران و عراق با یکدیگر همکاری مستحکم تر و هماهنگ تری داشته باشند. سومین راهکار این است که ایرانی ها نمایشگاه های بیشتری برای معرفی محصولات خود در عراق برگزار کنند تا خریدار و شرکت های عراقی از جنس و کیفیت کالاهای ایرانی مطلع شوند و همینطور آنها از تجار عراقی برای سفر به ایران دعوت کنند تا از ظرفیت های اقتصادی ایران و محصولات ایرانی اطلاع پیدا کنند.

به عنوان نمونه اتاق بازرگانی ایران می تواند هزینه هایی از تجار و بازرگانان ایرانی دریافت کند و جزوه و بروشورهایی از صنعت و محصولات ایرانی را به چاب برساند و به صورت رایگان در عراق پخش کند تا یک حرکت تجاری در این کشور به وجود بیاورد. خیلی از وسایل تبلیغاتی وجود دارد از جمله سی دی که هزینه های کمی را برای معرفی و تبلیغات شامل می شود.

تا چه اندازه اقلیم کردستان عراق می تواند شرایط مساعدتری برای سرمایه گذاران ایرانی باشد؟

در کردستان عراق مشکلات امنیتی کمتری وجود دارد و البته شاهد حضور پررنگ تر شرکت های ایرانی در کردستان هستیم. اتاق بازرگانی ایران درخواست ویزا برای کردستان کرده است که نزدیک به هشت ماه است این ویزاها صادر شده است و برای آنها شرایط را بسیار تسهیل کردیم ولی با توجه به همه همکاری های صورت گرفته متاسفانه بازرگانان ایرانی کند هستند.

با توجه به اینکه کشور ترکیه مشکلات تاریخی با کردها دارد، این موضوع تا چه اندازه بر روی سرمایه گذاری ترکیه در کردستان عراق اثرگذار بوده است؟

ترکیه مشکل تجاری در کردستان عراق ندارند. در واقع ترکیه جنبه های سیاسی و اقتصادی را از هم جدا کرده است.

 عراق امروز از دوران طلایی شکوفایی اقتصادی و کشاورزی خود فاصله گرفته است. به نحوی که عراق در سالهای دور بزرگترین تولید کننده خرمای جهان بود. اکنون برای همکاری کشاورزی بین ایران و عراق چه تمهیداتی در نظر گرفته شده است؟

با آب فراوانی که درعراق وجود داشت، بیشتر کشور تحت پوشش زراعت قرار می گرفت. در حال حاضر نیز به تکنولوژی جدید و نیز تجارب فراوان ایرانی ها در حوزه کشاورزی نیازمند هستیم. البته دولت عراق کشاورزان را تشویق و محصولات آنها را خریداری می کند. امسال در حوزه گندم نیز وضعیت خوبی داریم ولی هنوز خرما تنها محصول صادرات کشاورزی عراق محسوب می شود.

عراق تولید نفت خام خود را به شدت افزایش داده است و به نظر می رسد که تلاش می کند تا رتبه تولید نفت خام ایران را به خود اختصاص دهد. سئوال اصلی این است که عراق چه الگویی در توسعه صنعت نفت خود دنبال می کند؟

هم اکنون تولید نفت خام عراق دو میلیون و ششصد هزار بشکه در روز است و ما تلاش می کنیم  تولید را به چهار میلیون بشکه نفت در روز برسانیم. البته افق پنج تا شش میلیون بشکه در روز را نیز مد نظر قرار داده ایم.

لازم به ذکر است که ما نمی گوییم جایگاه ایران را گرفته ایم و این اشتباه است. تحریم اقتصادی باعث کاهش عرضه نفت از سوی ایران شده است. سهمیه ما در اوپک بیشتر از سه میلیون است و هنوز در چارچوب سهم خومان تولید می کنیم و هیچ وقت اعلام نکرده ایم که می خواهیم جایگزین ایران باشیم. باید این نکته را در نظر داشته باشید که عراق مخالف این تحریم ها بر علیه ایران است، زیرا تحریم بیشتر ملت ایران را تحت تاثیر قرار می دهد. به هر حال عراق تلاش می کند تا امکانات خود را توسعه دهد و به دنبال تصاحب سهم دیگران نیست.

این افقی که شما ترسیم می کنید عراق را به یکی از تولید کنندگان بزرگ نفت خام در جهان تبدیل خواهد کرد و این موضوعی غیر قابل کتمان است.

باز هم تاکید می کنم که ما تلاش می کنیم به افق هایی که ترسیم کرده ایم دست پیدا کنیم، و البته تلاش می کنیم تا از سهم خودمان استفاده کنیم.

 دولت عراق از سفر زائران ایرانی به عراق درآمد خوبی را کسب می کند. آیا آماری از میزان درآمد دولت عراق از سفر زائران ایرانی در اختیار دارید؟

من به تعداد زائران اشاره می کنم و خودتان میزان درآمد را محاسبه کنید. طبق توافق صورت گرفته بین دولت عراق و سازمان حج و زیارت ایران، به صورت عادی در روز سه هزار نفر زائر ایرانی به عراق سفر می کنند. این تعداد در مناسبت ها به پنج هزار نفر در روز نیز می رسد. البته سفارت عراق در مواردی نیز به هفت هزار نفر در روز هم ویزا داده است.  به لحاظ هزینه زائران نیز هر زائر ایرانی که از طرف سازمان حج و زیارت درخواست داده باشد 30 دلار و به غیر از آن 40 دلار دریافت می شود. ما درصدد جلوگیری از ورود زائران ایرانی نیستیم و تنها نگرانی ما زیر ساخت هایی است که باید برای این زائران در نظر گرفته شود.

شما در هیچ کجای جهان نخواهید دید که زائران بخواهند خاک یک کشور را بخرند و این موضوع مهمی در گردشگر دینی است که از اعتقادات ما نشأت گرفته است.

همیشه در دیدار با مسئولان شهرهای مذهبی عراق از آنها می خواهم تسهیلات لازم را در اختیار زائران ایرانی و غیر ایرانی قرار دهند، تا راحت تر بتوانند زیارت خود را انجام دهند.

شاید برخی بپرسند چرا بین ایران و عراق لغو روادید انجام نمی شود؟ در جواب باید بگویم که موضوع مهم در این مورد این است که اگر لغو روادید بین دو کشور روی دهد، حداقل روزانه بیست هزار ایرانی به عراق سفر خواهند کرد، این در حالی است که عراق زیر ساخت های لازم را برای پذیرایی از این تعداد زائر در اختیار ندارد. من دوست دارم تا زائر ایرانی بتواند با احترام بیایند و در خیابان و یا جاهای دور نماند. در واقع می خواهم زائر ایرانی محترمانه بیاید و زیارت کند.

 چرا زائر ایرانی نمی تواند برای زیارت به شهر سامراء برود؟

زائران ایرانی برای سفر به کاظمین مشکلی ندارند. درباره سفر آنان به سامرا هم معمولاً بخاطر مشکلات امنیتی به این شهر برده نمی شوند، ولی در عمل آنها ریسک می کنند و برای زیارت به سامرا سفر می کنند، أما تعداد زائران ایرانی عازم این شهر تا حدودی محدود شده است.

در کنار سفر زائران ایرانی به عراق، شاهد حضور گردشگران عراقی به ایران هستیم که طی سال جاری تعداد آنان افزایش فراوانی داشته است. این روند را چگونه تحلیل می کنید؟

به دنبال کاهش ارزش ریال در ایران هزینه های عراقی ها در ایران کم شده است و آنها احساس نمی کنند که با سفر به ایران هزینه فراوانی داشته باشند و به همین دلیل برای عراقی ها سفر به ایران ارزان شده است. طبق آمار به صورت عادی دو هزار عراقی در روز برای گردشگری به ایران سفر می کنند، و در تابستان سال جاری تعداد گردشگرهای عراقی به سه هزار نفر در روز رسید. به طور حتم هرچه تعداد سفر زائران و گردشگران بین دو کشور ایران و عراق افزایش پیدا کند، می تواند بر روی مناسبات سیاسی دو کشور نیز اثرگذار باشد.

 شما به اهمیت مناسبات سیاسی دو کشور ایران و عراق اشاره کردید. به دنبال گفتگوی تلفنی رئیس جمهور ایران و آمریکا، این روند چه تاثیری بر مناسبات اقتصادی و سیاسی ایران و عراق خواهد داشت؟

پرونده هسته ایی ایران موضوعی سیاسی است، و اگر این موضوع در سطح سیاسی بهبود پیدا کند، مسئله هسته ایی ایران حل می شود. بهبود روابط ایران آمریکا نه تنها بر روی روابط ایران و عراق بلکه بر روی روابط کل منطقه و جهان تأثیرگذار خواهد بود. تاثیرات این تماس تلفنی در داخل ایران نیز از پایین آمدن قیمت دلار شروع شد و در ادامه بقیه مسائل را تحت تاثیر قرار می دهد.

برخی از کشورها از عدم رابطه ایران و آمریکا سود می برند، دیدگاه دولت مرکزی عراق نسبت به تلاش دولت آقای روحانی جهت کاهش تنش با آمریکا چیست؟

برخی از کشورها علاقه مند به بهبودی رابطه ایران و آمریکا نیستند، و از عدم رابطه بین ایران و آمریکا سود می برند، ولی دولت عراق از بهبودی رابطه ایران و آمریکا استقبال می کند، و تا کنون سه مذاکره با حضور عراق میان ایران و آمریکا برگزار شده است، و هم اکنون نیز آماده میانجی گری برای برگزاری چهارمین جلسه مذاکره بین ایران و آمریکا هستیم.

سیاست خارجی دولت آقای روحانی چه تاثیری بر روی مناسبات ایران و عراق و همینطور بر روی تحولات منطقه داشته است؟

به هر حال ایران و عراق روابط خوبی با یکدیگر دارند، و امیدواریم رابطه ایران با برخی از کشورهای عربی نیز بهبود پیدا کند. سخنان آقای روحانی در سازمان ملل خیلی مثبت بوده است و نقشه راه آینده در این مورد را ترسیم نمودند و دست دوستی را خطاب به دیگران دراز کردند. به هر حال هر اندازه روابط ایران با سایر کشورهای منطقه بهتر شود این روند به نفع عراق نیز خواهد بود.

شما به عنوان یک دیپلمات در تهران، دولت آقای روحانی در مقایسه با دولت هشت ساله آقای احمدی نژاد چگونه بررسی و تحلیل می کنید؟

تصور می کنم در طول سالهای گذشته این محاصره های اقتصادی تاثیرات فراوانی بر روی ایران گذاشته است، و البته طرف غربی را خسته کرده است. من فکر می کنم که با حضور آقای روحانی شاهد باز شدن صفحه جدیدی در عرصه سیاسی ایران باشیم.

 در طول سالهای طولانی که به عنوان سفیر عراق در ایران مشغول به فعالیت هستید سخت ترین دوران مسئولیت شما در تهران شامل کدام دوره می شود؟

سخت ترین دوران مسئولیت من همان ابتدای حضور به عنوان سفیر عراق در ایران بود. زیرا طی سالها بین دو کشور سفیری وجود نداشت و باید روابط جدیدی پایه گذاری می کردم. نکته چالش برانگیز حضور 170 هزار نیروی آمریکایی در عراق بود. در واقع باید در دو خط موازی حرکت می کردم. اول اینکه مردم، مسئولان و رسانه های ایرانی قبول می کردند که آمریکایی ها در عراق نخواهند ماند و عراق هرگز راضی نخواهد شد تا به آنها پایگاه نظامی بدهد.

قبولاندن این مطلب به ایرانی ها کار بسیار سختی بود. به هر حال ایرانی ها حق داشتند، زیرا 170 هزار نیروی نظامی خارجی در کنار مرزهای آنها حضور داشتند و یک نفر باید می آمد تا آنها را آرام کند و بگوید که آنها خواهند رفت. این وظیفۀ مهم من بود. به هر حال جلسات فراوانی با مسئولان ایرانی در این مورد داشتم و در موردی با شورای سیاستگذاری صدا و سیما جلسه گذاشتم. البته ایرانی ها بعد از مدتها قبول کردند که آمریکائی ها در عراق نخواهند ماند.

موضوع دیگری که باید آن را پی گیری می کردم این بود که سفارت عراق در دوران صدام به یک مکان منفوری تبدیل شده بود و شهروندان عراقی در ایران از کنار سفارت عراق هم عبور نمی کردند. به مرور توانستیم به عراقی ها بگوییم که قبل از باز کردن درب سفارت بر روی آنها، ما قلب خودمان را برای آنها گشوده ایم. لازم به ذکر است که عراقی هایی که در ایران بودند مدارک شناسایی آنها از سوی صدام مصادره شده بود و هیچ گونه مدارک رسمی در اختیار نداشتند. باید برای آنها مدارک تهیه می کردیم و در مرحله بعد انتقال آنها به عراق از جمله کارهای سختی بود که انجام شد.

من قبل از اینکه سفیر باشم همیشه فکر می کردم چرا سفارت عراق منبع ترس و وحشت برای دیگران است؟ و آیا روزی می توانم به عنوان سفیر عراق این ذهنیت را بهتر کنم و در نزدیک کردن روابط دو کشور قدم بردارم، که در این مورد نیز تلاش های فراوانی انجام شد. به یاد دارم در زمان ورود به ایران قبل از اینکه خدمت آقای خاتمی برسم دیداری با آقای کمال خرزای داشتم تا استوارنامه خودم را به عنوان سفیر عراق به وزیر امورخارجه ایران تحویل دهم. ایشان در آن دیدار گفت خوشحالم برای اولین بار سفیری را می پذیرم که واقعیت ایران امروز را منتقل کند.

شما طی اظهاراتی ، درباره نوع عملکرد فرمانده سپاه قدس و حتی ساعات کاری سردار قاسم سلیمانی مطالبی را مطرح کردید. آیا شما با ایشان آشنا هستید؟

من سردار قاسم سلیمانی از زمان مبارزه با رژیم صدام می شناسم. آن دوران مسئول دفتر شهید آیت ا… حکیم در ایران بودم. و آشنایی من با ایشان به آن دوران باز می گردد. البته به دلیل روابط کاری با مسئولان ایرانی ارتباط دارم، و خارج از کار دیدارهایی نداشته ام.

 به عنوان یک دیپلمات کهنه کار عراقی که با تحولات داخلی ایران نیز آشنا هستید تا چه اندازه مردم سایر کشورها از واقعیت ایران امروز مطلع هستند؟

از تمام هیات هایی که وارد تهران می شوند، بخصوص آنهایی که برای اولین بار وارد ایران می شوند، نظر آنها را درباره ایران می پرسم. آنها  می گویند که قبل از سفر به ایران فکر می کردند ایران عبارت است از یک بیابان و یک کشور عقب افتاده است، و این نگاه نیز در سایر کشورها نسبت به ایران وجود دارد و از واقعیت امروز ایران و پیشرفت و نقش ایران آگاهی ندارند. این وظیفه رسانه ها است تا جایگاه واقعی ایران را به تصویر بکشند، همانند پخش فیلم های ایرانی در عرصه بین الملل، که بسیار تأثیرگذار بوده است و باید این موضوع در سایر موارد نیز پی گیری شود.

گفتگو از: محمدرضا نظری

  • facebook
  • googleplus
  • twitter
  • linkedin
  • linkedin
  • linkedin