به دنبال اخراج همزمان دیپلمات های روس از آمریکا و کشورهای اروپایی، خبرگزاری ایلنا با سفیر روسیه در ایران درباره پیامدهای تنش مابین روسیه و اروپا گفتگو انجام داده است.

آقای سفیر، بخش عمده‌ای از تحلیل‌ها و داده‌ها نشان می‌دهد که کشته شدن سرگئی اسکریپال مبداء تنش میان مسکو – لندن است که منتهی به اخراج دیپلمات‌های روسیه در آمریکا و اروپا شده است. آیا این موضوع را باید یک جنگ سرد نوین ارزیابی کرد یا اینکه مساله کاملاً وجهه سیاسی دارد؟

 خیر، مساله اسکریپال و حواشی آن یک موضوع کاملاً سیاسی است. سرگئی اسکریپال یک جاسوس روس‌تبار بریتانیایی بود که چند سال پیش توسط سرویس اطلاعاتی روسیه بازداشت شد و نهایتاً او را با چند نفر دیگر که در کشورهای غربی دستگیر شده بودند، مبادله کردیم. پس از آن در بریتانیا ساکن بود و در آنجا زندگی می‌کرد اما به روند زندگی و گذشته این شخص هیچ توجهی نداشتیم و اصلاً برایمان مهم نبود. بسیاری بر این عقیده‌اند که روسیه این شخص را ترور کرده اما این مساله کاملاً نادرست است؛ چراکه هیچ دلیلی برای کشتن این شخص آن هم در آستانه جام جهانی ۲۰۱۸ و همچنین انتخابات ریاست‌جمهوری وجود نداشت. از لحاظ منطقی اگر به این مساله و اظهارات طرف انگلیسی نگاه کنیم، می‌بینیم که هیچ دلیلی برای اینکه مسکو بخواهد نام خود را آن هم در وضعیتی که دو رویداد داخلی و بین‌المللی پیش روی ما است، بر سر زبان‌ها بندازد یا پرستیژ بین‌المللی خود را خدشه‌دار کند، وجود ندارد.

اگر این پرونده را کاملاً سیاسی بدانیم منشاء دقیق این سناریو چیست؟

 مقام‌های روسیه اعم از چهره‌های سیاسی و امنیتی کشورمان چندین بار اعلام کردند که این موضوع کاملاً یک روندی سیاسی و یک اعمال فشار دیپلماتیک به حساب می‌آید و هیچ بحثی در خصوص درگیری پنهان سرویس‌های اطلاعاتی دو کشور وجود ندارد. به عقیده من دولت بریتانیا برای فرار از وضعیت داخلی کشورش دست به مفتوح کردن چنین پرونده‌ای زده است. تجربه نشان داده‌ که دولت‌ها برای فرار از مشکلات داخلی نیاز به یک دشمن خارجی دارند و دولت ترزا می و کابینه او برای برون‌رفت از مشکلات داخلی به خصوص پس از برگزاری همه‌پرسی برگزیت نیاز به طراحی چنین واقعه‌ای داشتند.

اکثریت مردم بریتانیا با برگزیت موافق بودند و اقلیت مخالف خروج این کشور از اتحادیه اروپا هستند. بدون شک حتی دولت بریتانیا نمی‌دانست که قرار است چنین سرنوشتی در مقابل سیاست و اقتصاد کشورش قرار بگیرد؛ از این جهت نه می‌توانند برگزیت را عملیاتی کنند و نه می‌توانند حرف مردم را زیر پا بگذارد؛ لذا اعتراض‌ها در بریتانیا بالا گرفته و دولت حاکم بر لندن برای فرار از این مشکلات نیاز به یک پرونده انحرافی دارد که قرعه به نام اسکریپال افتاد. اگر به خاطر داشته باشیم، در سال ۱۹۸۲ که مارگارت تاچر نخست‌وزیر بریتانیا بود، با مشکلات داخلی رو به رو شد و دقیقاً همانند دولت فعلی بریتانیا یک موضوع خارجی را کلید زد و آن هم بحث اعمال فشار بر آرژانتین در خصوص جزایر فارکلند بود. لذا استفاده از یک موضوع انحرافی کاملاً در بریتانیا سابقه دارد و در وضعیت کنونی هم مورد استفاده قرار گرفته است.

بریتانیا بارها اعلام کرده که عامل اعصاب و نوع سم کشف شده در بدن اسکریپال متعلق به روسیه است؛ واکنش و اقدام‌های مسکو در این خصوص چه بوده است؟

فدراسیون روسیه بارها از هر طریقی که شده درخواست کرده که اسناد و حتی نوع سمی که برای کشتن اسکریپال استفاده شده را در اختیار مسکو قرار دهند اما متاسفانه هیچ پاسخی از سوی لندن دریافت نکردیم. آنها می‌گویند که روسیه باید ثابت کند مقصر نیست اما اگر واقع‌بینانه به این موضوع نگاه کنیم، ما چگونه می‌توانیم در مورد دو شخص که معلوم نیست چگونه هدف قرار گرفته‌اند و هیچ اسناد و مدارکی هم در مورد آنها و استفاده از عامل اعصاب موجود نیست اظهار نظر کرده و یا از خود دفاع کنیم. چندین بار به صورت رسمی و غیررسمی از بریتانیا خواستیم که نمونه سم موجود در بدن اسکریپال را به ما تحویل دهد اما نه تنها چنین کاری صورت نگرفت بلکه شاهد بودیم دیپلمات‌های روسیه نه تنها در بریتانیا بلکه در تمامی کشورهای اروپایی اخراج شده‌اند و این نشان می‌دهد که یک سازماندهی مشکوک در پشت پرده اتحادیه اروپا قرار دارد.

آمریکا نزدیک به ۶۰ دیپلمات روس را اخراج کرد و سرکنسولگری ما در سیاتل را تعطیل کرد و تمام دیپلمات‌ها ظرف یک هفته مجبورند به روسیه برگردند. برخی از دیپلمات‌ها در واشنگتن باید خاک ایالات متحده را ترک کنند اما نکته بسیار مهم بحث اخراج دیپلمات‌های روسیه در سازمان ملل متحد است که این کار کاملاً غیرقانونی است.

آیا پیگیری حقوقی از سوی مسکو را شاهد خواهیم بود؟

 بله بدون شک این کار را انجام خواهیم داد؛ روسیه در مورد اخراج دیپلمات‌های خود از سازمان‌ملل پیگیری‌های حقوقی را در دستور کار قرار داده و حتی سفیر ما اعتراض خود به این موضوع را به صورت رسمی اعلام کرده است. اما وقتی که منافع آمریکا در میان باشد به قوانین سازمان‌ملل احترام می‌گذارد و زمانی که چنین حالتی وجود نداشته باشد و آنها بازنده میدان باشند، شاهد بی‌احترامی و نادیده گرفتن قوانین بین‌المللی توسط واشنگتن هستیم. در مورد اخراج دیپلمات‌های سازمان ملل چندین بار خواهان توضیح شدیم اما ایالات متحده فکر می‌کند که تنها نژاد برتر روی کره زمین است و هر کاری بخواهد می‌تواند انجام دهد؛ از این جهت نادیده گرفتن حقوق بین‌الملل و ضوابط بین‌المللی آن هم در سازمان ملل متحد برای ما بسیار ناخوشایند و جای تعجب دارد که در آینده به آن پاسخ خواهیم داد.

به نظرتان پرونده سوریه و خصوصاً پیروزی در غوطه‌شرقی تا چه حد در شکل‌گیری ائتلاف سیاسی علیه مسکو نقش داشته است؟

بدون شک یکی از دلایلی که هجمه‌های زیادی به روسیه در ماه‌ها و هفته‌های اخیر وارد شده بحث پیروزی‌های ما در سوریه و همکاری با ایران است. آمریکا به هیچ وجه دوست ندارد که روسیه به صورت مستقل در منطقه فعالیت کند و از این نظر شرکای آن مانند ایران، ترکیه و حتی سوریه را هم هدف قرار خواهد داد. از این جهت بخشی از این هجمه‌ها به دلیل پرونده سوریه و غوطه‌شرقی است. باید بدانیم که غوطه‌شرقی یکی از مهمترین موضوعاتی بود که به دلیل مجاورت با دمشق اهمیت ویژه‌ای برای واشنگتن داشت؛ تا جایی که نیکی هیلی نماینده و سفیر آمریکا در سازمان ملل از این موضوع به شدت عصبانی است و این نشان می‌دهد که هجمه دیپلماتیک بر روسیه تنها در مورد پرونده اسکریپال نبوده است. اما آنچه که جای تعجب دارد پیوستن برخی از کشورهای اروپایی به صف اخراج دیپلمات‌های روسیه است. کشورهایی مانند اوکراین، آلمان و حتی فرانسه و کانادا یکی پس از دیگری دیپلمات‌های ما را اخراج کردند که این یارکشی سیاسی مایه تاسف است. به عبارتی دیگر آنها خواهان انتقام در این پرونده هستند.

واکنش روسیه نسبت به اروپا چگونه خواهد بود؟

بدون تردید روسیه پاسخ تک تک کشورها را به صورت قاطع و محکم خواهد داد. در لیست مسکو چیزی نزدیک به ۲۰ کشور قرار گرفته است که به زودی اخباری در مورد پاسخ ما به آنها به صورت قاطعانه منتشر خواهد شد.

در ماه‌های اخیر شاهد کلید خورد عملیات شاخه زیتون توسط ترکیه در شهر عفرین بودیم. چرا روسیه در خصوص این موضوع سکوت اختیار کرد؟

در مساله عفرین و شروع عملیات شاخه زیتون، چراغ سبز اصلی توسط ایالات متحده داده شد. کردها توسط ایالات متحده تسلیح و آموزش داده شدند و آمریکا از قبل و به خوبی می‌دانستند که چگونه با ابزار کُردی خاک ترکیه را تهدید کند. اینکه دیده می‌شود به موازات پاک‌سازی و درگیری‌های غوطه شرقی یک عملیات دیگر در عفرین شروع می‌شود و ایالات متحده واکنشی نشان نمی‌دهد دقیقاً در چهارچوب راهبرد توزیع تنش در سوریه قابلیت تحلیل دارد.

آنکارا چندین بار پس از کودتای ۱۵ جولای استرداد فتح‌الله گولن را از آمریکا خواستار شده بود اما تا به امروز هیچ پاسخی از سوی ایالات متحده دریافت نکرد و هیچ عکس‌العملی از سوی واشنگتن نمی‌بینیم. پرسشی که مطرح می‌شود این است که آیا این روند تصمیم‌گیری ایالات متحده در مورد گولن را می‌توان مداخله در امور داخلی ترکیه دانست یا خیر؟ بدون شک پاسخ مثبت است اما در مقابل می‌بینیم که آنها روسیه را متهم به مداخله در مسائل داخلی بریتانیا می‌کنند؛ از این جهت یک تضاد در مدل مواجهه با موضوعات و تصمیم‌گیری در مورد آنها از سوی آمریکا نمایان می‌شود. ما شک نداریم که آمریکا عامل اصلی برهم زننده ثبات در سوریه است.

کاخ‌سفید پس از اخراج دیپلمات‌های روسیه اعلام کرد که خواستار همکاری به مسکو در خصوص مبارزه با تروریسم هستیم. آیا در آینده نزدیک دو کشور در این عرصه به یکدیگر نزدیک خواهند شد؟

ما آماده‌ایم با تمامی کشورها روابط خوبی داشته باشیم اما اگر هر کشوری برای ما ایجاد مشکل کند بدون تردید به آن پاسخ می‌دهیم؛ مسکو بارها اعلام کرده است که آماده همکاری با ایالات متحده است و این همکاری در ابعاد مختلف می‌تواند صورت بگیرد اما پاسخی که از سمت آمریکا داده شده این است که واشنگتن تنها در موضوعاتی که منافعش ایجاب می‌کند وارد گفت‌وگو خواهد شد و دوم اینکه متاسفانه هیچ‌گونه برابری در مذاکرات از سوی واشنگتن را به چشم نمی‌بینیم. در روابط بین‌الملل و در جهان کنونی، تمامی کشورها در بحث مذاکره و گفت‌وگو باید با یکدیگر برابر باشند اما راهبرد آمریکا چنین نیست بلکه آنها دیکته کردن راهبرد را در دستور کار قرار می‌دهند که این برای فدراسیون روسیه غیرقابل قبول است.

برخی از کشورهای اروپایی دیپلمات‌های روسیه را اخراج نکردند، آیا مسکو به دنبال تعمیق روابط با آنها خواهد بود؟

 اینکه دیده می‌شود برخی از کشورها مانند اسلواکی، لهستان و اتریش دیپلمات‌های روسیه را اخراج نکرده‌اند موجب خوشحالی ما نمی‌شود بلکه به نظرم آنها منتظرند که اگر ادعاهای لندن اثبات شد به دنبال سایر کشورهای اروپایی اخراج را در دستور کار قرار دهند و ما نسبت به رویکرد آنها نظر مثبتی نداریم. به هر ترتیب اختلاف نظر در اتحادیه اروپا در خصوص این پرونده وجود دارد اما آنچه مربوط به تدابیر خواهد بود این است که آنها مواضع بروکسل را دنبال خواهند کرد و در مقابل هم جواب روسیه پاسخ بسیار سختی خواهد بود و به زودی روند آن را اعلام خواهیم کرد.

یکی از کشورهایی که تعداد ۱۳ دیپلمات روسیه را اخراج کرد اوکراین بود، به نظرتان کی‌یف بر سر الحاق شبه جزیره کریمه با روسیه تسویه حساب کرده است؟

در مورد اوکراین باید بگویم که سیاست این کشور یک سیاست مستقل نیست و زمانی که خبر اخراج ۱۳ دیپلمات ما توسط کی‌یف منتشر شد، آن را بسیار خنده‌دار تلقی کردیم! چراکه سیاست‌های اوکراین را شخصی مانند پترو پروشنکو که رئیس جمهوری این کشور است تبیین نمی‌کند بلکه ایالات متحده به آن خط می‌دهد. به عبارت دیگر تصمیم‌گیرنده در سیاست اوکراین، آمریکاست و عملکرد آنها برای ما اهمیت خاصی ندارد. از آغاز بحران اوکراین تا به امروز اگر نگاهی به روندها بیندازیم به صورت مشخص می‌بینیم که آمریکا چگونه اوکراین را تا راهبری کرده است. در این بین آغاز به کار گروه نورماندی یکی از موضوعات تعجب‌آوری است که در این پرونده نمایان شد؛ این گروه نتوانست آنگونه که باید پرونده اوکراین را حل و فصل کند بلکه آنها خواهان اعمال نفوذ یک‌جانبه در خصوص توافق مینسک هستند. موضوع اصلی در پرونده اوکراین این است که طرف درگیر، دولت اوکراین و مناطق لوهانسک و دونتسک هستند و پرسش ما از غربی‌ها این است که چرا این توافق‌ها به صورت کامل اجرا نمی‌شود.

در زمان ریاست جمهوری اوباما مسئولیت پرونده اوکراین به عهده جو بایدن معاون رئیس جمهوری وقت بود و تمام خط و خطوط از سوی او به پورشنکو داده می‌شد، از این جهت دقیقاً مشخص است که سیاست ایالات متحده در اوکراین چیست.

نقش استونی و لتونی در تنش اخیر با لندن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در مورد لتونی و استونی و اخراج دیپلمات‌های ما، تنها کاری که می‌توانم بکنم لبخند‌ زدن است؛ چراکه آنها دقیقاً دنباله‌روی سیاست‌های ایالات متحده هستند.

پس از پاک‌سازی غوطه‌شرقی تروریست‌ها به ادلب منتقل شدند؛ تجمیع این عناصر می‌تواند خطر بزرگی در سوریه به حساب بیاید. راهکار روسیه در مورد ادلب و آینده آن چیست؟

باید توجه داشت که در مورد ادلب و پرونده سوریه، روسیه تنها تصمیم نمی‌گیرد بلکه همکاری‌های سه‌جانبه در این بین تصمیم‌گیرنده هستند که روسیه، ایران و ترکیه در اوایل آوریل در خصوص این موضوع با یکدیگر و آن هم در سطح روسای جمهور دیدار خواهند داشت. اما همچنان مشخص نیست که چه راهبردی در ادلب اتخاذ خواهد شد. از این جهت این موضوع یک پرونده کاملاً پیچیده است و نمی‌توان به راحتی در مورد آن اظهار نظر کرد.

با توجه به این شرایط آیا در آینده نزدیک باید منتظر برگزاری دور دوم کنفرانس سوچی باشیم؟

در مورد سوچی اوضاع مشخص نیست و باید ببینیم که آیا خروجی تحولات منجر به برگزاری مجدد این کنفرانس خواهد شد یا خیر. چراکه همانطور که گفتم در روزهای ابتدایی آوریل دیدار سه‌جانبه انجام خواهد شد و باید در آنجا موضوع‌های مختلفی بررسی شود که تا حد زیادی می‌تواند نقشه راه چند ماهه آینده را در سوریه مشخص کند.

قبل و بعد از برگزاری انتخابات اخیر ریاست جمهوری روسیه بسیاری از تحلیل‌ها بر این پایه بود که پس از پایان دوره چهارم ریاست‌جمهوری پوتین، چالش بعدی روسیه انتخاب گزینه مناسب برای جایگزینی در کرملین است. آیا در این خصوص راهبرد مشخصی تبیین شده است؟

در مورد جایگزین پوتین پس از سال ۲۰۲۴ نمی‌‌توانم صحبت دقیقی بکنم؛ چراکه دور چهارم ریاست جمهوری‌ ایشان به تازگی شروع شده و شش سال تا ۲۰۲۴، فرصت باقی است. اما دید ایشان نسبت به ایران و مردم این کشور بسیار مثبت است و خواهان تعمیق روابط میان مسکو و تهران هستند. در این خصوص فقط باید زمان بگذرد و نمی‌توان به صورت قطعی تحلیل خاصی ارائه داد.

در زمان تبلیغات ریاست جمهوری روسیه، پوتین از برخی تسلیحات موشکی و نظامی جدید روسیه رونمایی کرد و رسماً نام آنها را برد. منظور ایشان دقیقاً چه بود؟

 این موضوع دقیقاً هشدار مسکو به ناتو و تمامی کشورهایی است که بخواهند روسیه را هدف قرار دهند. از این جهت است که می‌گوییم هرگونه تجاوز نظامی به روسیه بدون تردید پاسخ داده خواهد شد.

این هشدار متوجه بریتانیا هم خواهد بود؟

 تا حدودی، بله!

در روزهای اخیر دیدار پوتین با امیر قطر را شاهد بودیم و عده‌ای می‌گویند که روسیه به دنبال شریک جدید در حاشیه خلیج‌فارس است. آیا شاهد تغییر در سیاست خارجی مسکو در این حوزه خواهیم بود یا خیر؟

 تغییر خاصی صورت نمی‌گیرد؛ چراکه روسیه خواستار روابط با همه کشورها است و با تمامی کشورها تماس داریم؛ در این بین با عربستان، قطر، امارات، ایران و سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس در ارتباط هستیم. اساس سیاست خارجی ما روابط همه‌جانبه با کشورهاست و با تمامی دولت ها خواهان برقراری مناسبات در همه سطوح هستیم.

به عنوان آخرین پرسش، آیا روسیه در پرونده لیبی به صورت جدی ورود می‌کند؟ پاسخ مسکو به ابراز علاقه‌مندی ژنرال خلیفه حفتر در این خصوص چه خواهد بود؟

تماس‌های متعددی با دولت طبرق و طرابلس داریم و از فعالیت فرستاده ویژه سازمان ملل در لیبی هم حمایت می‌کنیم؛ اما یادمان باشد که مسئولیت بی‌ثباتی در لیبی به عهده فرانسه است. لیبی یک دیوار و مانع اصلی برای مهاجران آفریقایی و رسیدن آنها به اروپا بود و فرانسه متاسفانه این دیوار را تخریب کرد که باعث شد لیبی به سه منطقه تقسیم شود. اقدام‌های پاریس در لیبی دردسر ساز شد و تمامی کشورها را مورد هجمه قرار داد؛ اما مسئولیت همچنان به عهده آنها است.

فرانسوی‌ها اعلام کرده بودند که از نیروی نظامی خود استفاده نمی‌کنند اما دقیقاً بر خلاف آن را عمل کردند. چندی پیش فرانک ژوله نماینده فرانسه در امور سوریه با مقام‌های روسیه دیدار و گفت‌وگو داشت و پرونده سوریه را مورد بررسی قرار دادند. در همان دیدار ما به ژوله اعلام کردیم که خواستار گفت‌وگو در مورد لیبی هستیم اما ایشان صراحتاً گفتند که فرانسه تمایلی به گفت‌وگو در مورد لیبی ندارد و کلاً مذاکره‌ای انجام ندادند. دلیل آن هم کاملاً مشخص است؛ فرانسه در لیبی مقصر اصلی به حساب می‌آید ولی تمایلی به قبول این مسئولیت ندارد. لذا روسیه تمایل دارد که در این پرونده ورود کند اما این روند به این سادگی پیش نخواهد رفت.

  • facebook
  • googleplus
  • twitter
  • linkedin
  • linkedin
  • linkedin