خبرگزاری ایلنا برای بررسی روند تحولات افغانستان، با سفیر این کشور در ایران گفتگویی انجام داده است که در ادامه می خوانید:

 روزهای اخیر شاهد استعفاء «عطاء محمد نور» والی بلخ بودیم. اظهاراتی که در این خصوص از سوی چهره‌های مختلف افغانستان مطرح شده حکایت از وجود اختلاف میان ایشان و رئیس جمهوری افغانستان دارد. دلیل اختلاف نظرها چیست؟

مسائل این چنینی مرتبط به درون افغانستان و جناح‌های مختلف سیاسی است و تماس‌ها و گفت‌وگوهایی در جریان‌اند و امید است که نتایج خوبی در پی داشته باشند.

در ماه های اخیر شاهد کناره‌گیری ژنرال عبدالرشید دوستم معاون رئیس جمهوری بودیم و در حالت فعلی هم استعفاء عطاء محمد نور. آیا اختلاف نظرها به تاسیس شورای عالی نجات افغانستان بر می‌گردد؟

خیر، این موضوعات ارتباطی با تاسیس شورای عالی نجات افغانستان ندارد. باید توجه کرد که در افغانستان احزاب و ائتلاف‌های سیاسی به صورت آزادانه عمل می‌کنند و محدودیتی ندارند. در افغانستان امروز، تشکیل ائتلاف‌های سیاسی و جابه‌جایی آنها امری عادی است و هر تشکل و حزب قانونی می‌تواند نسبت به این امر اقدام کند؛ به خصوص در آستانه انتخابات‌.

فارغ از دلیل اختلاف‌ها، آیا راه حلی برای کنار گذاشتن اختلاف‌ها در نظر گرفته شده است؟

 همانطور که در ابتدا گفتم این وضعیت یک موضوع بومی و داخلی است و تلاش‌هایی هم برای حل مسأله در جریان است؛ به عنوان مثال سفر وزیر محترم امور خارجه به ولایت بلخ و دیدار ایشان با جناب عطاء محمدنور یکی از این راه‌ها است.

صلح با طالبان همچنان دارای حلقه‌های مفقوده بوده و در ابهام است. حتی داده‌هایی وجود دارد که با وجود اعمال فشار بر طالب‌ها و درخواست از کشورهای خارجی، تا به امروز در این مورد موفق عمل نشده است. آیا می‌توانیم در سال جدید میلادی به مذاکرات صلح خوش‌بین باشیم؟

 تا زمانی که حامیان خارجی طالبان و به طور کلی ایجادکنندگان خارجی جریان‌های رادیکال به این تفکر نرسند که صلح و ثبات در افغانستان به نفع آنان است و دست از حمایت این گروه‌ها بر ندارند؛ احتمال چندانی در تغییر وضعیت کنونی مذاکرات صلح با طالبان متصور نخواهد بود و زمانی می‌توانیم بیشتر امیدوار باشیم که پناهگاه‌ها، حمایت‌ها و آموزش تروریست‌ها و تکفیری‌ها در خارج از افغانستان و اعزام آنان به افغانستان خاتمه یابد.

در زمان ریاست جمهوری «حامد کرزی» چندین بار شاهد بودیم که ایشان از عبارت «برادران طالبِ ما» استفاده کردند که در داخل و خارج از افغانستان انتقادهای زیادی صورت گرفت. به نظر شما این مواضع تا چه حدی اثر منفی بر مذاکرات صلح داشته است؟

تلاش برای صلح از یک دهه و نیم گذشته و از زمان جناب آقای کرزی ادامه داشته و خواهد داشت. اینکه جناب کرزی یا مقامات دیگری طالبان را برادر خطاب کرده‌اند نشان می‌دهد که دولت افغانستان همواره به دنبال صلح است. باید به یاد داشته باشیم که رئیس جمهوری پیشین زمانی از چنین واژه‌ یا عبارتی استفاده کردند که برادر ایشان (احمد ولی کرزی) توسط طالبان در ولایت قندهار شهید شده بود. جناب کرزی در همان موقع هم با چشمانی گریان طالبان را برادر خطاب کرد تا نشان دهد که اهمیت صلح حتی فراتر از سوگواری از دست دادن عزیزان و اعضای خانواده است. ایشان در همان روز خطاب به طالبان اعلام کردند که هموطن کُشی و ویرانی کشور کافی است و ابزار دست دیگران نشوید و به صلح بپیوندید. از این جهت زمامداران افغانستان همواره تمامی جریان‌ها را به صلح دعوت می‌کنند و معتقدند که استفاده از این الفاظ برای فراهم ساختن زمینه مذاکرات و دستیابی به صلح و ثبات مفید خواهد بود.

اظهارات اخیر سفیر پاکستان در سازمان ملل متحد در مورد افغانستان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ اسلام‌آباد همواره معتقد است که افغانستان لانه امن برای تروریست‌ها است؛ مقصود از این مواضع چیست؟

در دنیا هیچ کشوری وجود ندارد که نداند افغانستان قربانی تروریسم است و در خط مقدم مبارزه با این گروه‌ها قرار دارد. سوالی که باید مطرح شود این است که اشخاصی مانند ملاعمر، اسامه بن لادن، ملااختر منصور و غیره در کدام جغرافیا توسط آمریکا کشته ‌شدند و پایگاه امن طالبان و رهبران آنها و خانواده‌های شان در حال حاضر در کجا قرار دارد؟ حتی باید سوال شود که عناصر داعش با خانواده‌ها و جنگ افزارهای خود از کجا وارد ولایت‌های ننگرهار و کُنر شده‌اند؟

 اگر کسی پاسخ این سوال ها را جویا شود، دقیقاً مشخص خواهد شد که پناهگاه‌های این گروه‌ها که هر روز در افغانستان دست به مسلمان‌کشی می‌زنند در کجا واقع شده است. شاید برخی عوامل درونی؛ مانند فقر و بیکاری در استخدام و سربازگیری برخی افراد در صفوف این گروه‌ها نقشی داشته باشند؛ اما اصلی‌ترین عامل ادامه ناامنی و فعالیت‌های تروریستی در افغانستان، حمایت خارجی از این گروه‌ها است و تا زمانی که عوامل بیرونی به قوت خود باقی‌ست، فعالیت جریان‌های رادیکال و تروریستی هم ادامه خواهد داشت و مانعی برای تحقق صلح خواهد بود.

اگر این اشخاص منتسب به داعش باشند، باز هم صلح به آنها پیشنهاد خواهد شد؟

مساله داعش تا حدی با سایر گروه‌ها و جریان‌ها تفاوت دارد. داعش و امثال آن در افغانستان عمدتاً بومی نیستند و ایدئولوژی آنها برخاسته از افغانستان نیست و جایگاهی در کشور ندارند. مردم ما حدود ۱۰ سال با اشغال شوروی مقابله کردند و سازمان‌های اسلامی جهادی آن موقع وارد میدان نبرد شدند؛ اما نمونه‌ای وجود ندارد که کسی بگوید یک غیرنظامی توسط مجاهدین افغان کشته شده یا مورد آزار و اذیت قرار گرفته باشد.

جنگ در آن زمان، جوانمردانه، با شهامت و اسلامی بود. در طول مدت مبارزه با شوروی هیچگاه ندیدیم که یک مسجد یا منزل غیرنظامیان منفجر شود یا عملیات انتحاری در بین عموم مردم صورت بگیرد. در عقیده مردم افغانستان که عمدتاً اهل سنت پیرو مذهب حنفی هستند، انتحار به هر دلیل حرام و مردود است و ما این حقانیت را نشان دادیم؛ آن هم در مقابل شوروی که از تمامی امکانات و تاکتیک‌های خود علیه مجاهدین استفاده کرد، ولی مجاهدین بر اساس آموزه‌های اسلامی جهاد و مبارزه کردند.

در مورد داعش باید به این نکته توجه داشت که اغلب عناصر آن گروه‌های خارجی هستند که در زیر چتر طالبان و در کنار القاعده حضور داشتند و از جغرافیای مختلف؛ مانند آسیای میانه، قفقاز، کشورهای عربی، پاکستان و غیره به افغانستان آمدند. بخشی دیگر از داعش در افغانستان همان اعضاء سابق طالبان هستند که پرچم سفید «امارت اسلامی» را کنار گذاشتند و پرچم سیاه «ولایت خراسان» را به دست گرفتند.

به نظر شما مشکلات فرهنگی و اقتصادی فعلی افغانستان تا چه حد می‌تواند شهروندان بومی افغانستان را به سمت داعش سوق دهد؟

همانگونه که قبلاً اشاره کردم؛ شاید ضرورت‌های اقتصادی و معیشتی در خصوص جذب برخی‌ها به داعش موثر باشد اما عوامل تعیین کننده به حساب نمی‌آیند؛ عامل تعیین کننده، نقش و حمایت خارجی از این گروه‌ها است.

برخی‌ها معتقدند که در راهبرد جدید آمریکا، مبارزه با داعش تا حد زیادی نامفهوم است و همین موضوع روند مقابله دولت افغانستان با داعش را به آرامی پیش خواهد برد. برنامه دولت وحدت ملی افغانستان برای مبارزه سریع با داعش چیست؟

بر اساس آمار و اطلاعات موجود که از سوی مقامات مسئول منتشر شده است، در افغانستان بیش از ۲۰ گروه تروریستی کوچک و بزرگ در حال فعالیت هستند که اشتراکات ایدئولوژیک زیادی میان آنها وجود دارد. دولت و نیروهای امنیتی افغانستان با تمامی این گروه‌ها در حال جنگیدن هستند که گستره آن را طالبان، داعش، القاعده و سایر گروه‌های همسو از آسیای میانه، شرق میانه، پاکستان، سین‌کیانگ چین و غیره تشکیل می‌دهند.

در نظر دولت و ملت افغانستان هیچ تمایزی میان این جریان‌ها وجود ندارد و به چشم دشمن و تروریست به آنها نگاه می‌شود. نکته اصلی اینجاست که تنها دولت افغانستان مسئولیت مبارزه با این جریان‌ها را به عهده ندارد بلکه کشورها و دولت‌های دیگر به خصوص همسایگان و کشورهای منطقه هم در این امر مسئولیت دارند. از نظر من، مسئولیت همسایه‌های افغانستان در حالت فعلی بیشتر است؛ چراکه ما چندین دهه در حال مبارزه با پدیده تروریسم هستیم و اگر همسایگان ما برای مقابله با این ویروس کشنده فکر اساسی نکنند و وارد عمل نشوند، شاید با تروریسم در خاک و پایتخت‌های خودشان دست و پنجه نرم کنند.

هدف اصلی اکثر گروه‌های تروریستی فعال در افغانستان، تنها افغانستان نیست؛ پروژه‌ آنها فراتر از خاک افغانستان را در بر می‌گیرند. بنابراین کشورهای منطقه و همسایه‌های افغانستان باید فکر جدی برای مبارزه با تروریسم بکنند. بهترین راه و ماندگارترین راهبرد برای مبارزه، خشکاندن ریشه‌های فکری و ایدئولوژیک این جریان‌ها است و از سویی هم جلوگیری از اعزام آنها از خارج مهمترین نیاز امروز منطقه خواهد بود که در این مسیر ارتباط و همکاری مستمر با مراجع نظامی و امنیتی افغانستان جزء ضرورت‌ها به حساب می‌آید.

از دو سال گذشته تاکنون که بحث پیدایش ولایت خراسان داعش در افغانستان مطرح شد، روسیه به صورت مداوم نسبت به این موضوع و گسترش آن ابراز ناراحتی و احساس خطر می‌کند. آیا حضور آمریکا و روسیه در افغانستان برخورد منافع میان دو قدرت را محتمل خواهد کرد؟

ممکن است سوال شما برگرفته از وضعیت سوریه باشد، اما افغانستان با سوریه متفاوت است. مبارزه با تروریسم در افغانستان از اجماع منطقه‌ای و جهانی برخوردار بود. در افغانستان دولت وحدت ملی تصمیم‌گیرنده اصلی است و نیروهای ناتو و سایر کشورهای خارجی حاضر در کشور نقش مشورتی، آموزشی و تامین کننده تجهیزاتی دارند؛ ولی نقش اصلی در جنگ با این گروه‌ها به عهده نیروهای امنیتی و نظامی افغانستان است. لذا همکاری تمامی کشورهای خارجی (از روسیه تا آمریکا) بایستی در هماهنگی با دولت افغانستان باشد و فکر می‌کنم که نیروهای امنیتی افغانستان در حالت فعلی به خوبی می‌توانند با تروریست‌ها مقابله کنند؛ مضاف بر اینکه چون این تهدید تنها متوجه افغانستان نیست و منطقه و جهان را نیز در بر می‌گیرد؛ باید همگان از دولت افغانستان و نیروهای امنیتی و نظامی افغانستان در مبارزه با تروریسم حمایت کنند.

به عنوان آخرین سوال، ساز و کار (امنیتی و سیاسی) انتخابات آتی افغانستان تا چه حد تبیین شده است؟ آیا نگرانی امنیتی برای برگزاری انتخابات همچنان وجود دارد؟

از چند ماه قبل مشخص شد که انتخابات پارلمانی افغانستان در ماه سرطان سال آینده (تیرماه ۱۳۹۷) برگزار خواهد شد و تمامی هماهنگی‌های آن در حال انجام شدن است. مسائل و مشکلات امنیتی مانعی در راه برگزاری انتخابات قبلی نبوده است. در انتخابات اخیر ریاست جمهوری، تروریست‌ها با قطع انگشت‌های شهروندان ( اعم از زن و مرد) حضور در انتخابات را مورد تهدید قرار دادند اما شاهد بودیم که اکثریت مردم در پای صندوق‌های رای حاضر شدند و انتخابات هم در فضای امن برگزار شد و انتخابات آینده هم به خوبی برگزار خواهد شد.

  • facebook
  • googleplus
  • twitter
  • linkedin
  • linkedin
  • linkedin