آقای آدریوس بروزگا دیپلمات و سیاستمدار برجسته لیتوانی دارای چندین مدال لیاقت از جمله لژیون دونور (فرانسه) و مدال عالی لیاقت (لیتوانی) می باشد. وی هم اکنون سفیر لیتوانی در ترکیه و سفیر آکرودیته این کشور در ایران است. آقای بروزگا معتقد است که ایران به دلایل متعددی، جزو عرصه های نوین برای لیتوانی قرار می گیرد و فارغ از جذابیت کلی که در فرهنگ ایرانی و میراث کهن پارسی نهفته است، روابط رسمی لیتوانی و ایران، پدیده ای نوظهور است و نیاز به تقویت دارد. وی همچنین بر این نکته تاکید می ورزد که مردم لیتوانی کماکان به آینده اتحادیه اروپا باور دارند و شاید در میان مردم اروپا، از قوی ترین حامیان آن به شمار می آیند و در همین راستا لیتوانی همسو با اتحادیه اروپا از برجام حمایت می کند.

گفتگوی اختصاصی آوا دیپلماتیک با آدریوس بروزگا، سفیر آکرودیته لیتوانی در ایران

 لیتوانی توانسته است بدون درگیری از نظام کمونیستی گذر کند و خود را با مقررات اروپا تطبیق دهد و به عضویت اتحادیه اروپا درآید. این کشور چه الگویی را برای دستیابی به این تحولات دنبال کرده است؟

بگذارید اینگونه شروع کنم. در سال 2018، ما صدمین سالگرد (تأسیس) جمهوری لیتوانی را جشن می گیریم. درست 100 سال، یعنی در سال 1918 بود که هم قطاران شجاع و آگاه در لیتوانی فرصت را غنیمت شمردند و لیتوانی را بار دیگر در نقشه کشورهای جهان احیا کردند.

پس از قرنها سلطه خارجی، لیتوانی بار دیگر آزادی و استقلال خود را به دست آورد؛ استقلالی که دوام چندانی نداشت و در سال 1940، با پیشروی اتحاد جماهیر شوروی به سمت غرب و سلطه بر کشورهای شرق اروپا، از جمله لیتوانی، بار دیگر از دست رفت.

اشغال شوروی سهمگین بود و زخم عمیقی بر چهره کشور من گذاشت. نزدیک به 300 هزار لیتوانیایی که قریب به یک دهم جمعیت را تشکیل می دادند، به سیبری تبعید و یا زندانی شدند. بسیاری از آنان حتی برنگشتند. آن دسته هم که موفق شدند از دست آن رژیم فرار کنند، به غرب اروپا، ایالات متحده یا اتریش گریختند. آن دسته که نتوانستند، مجبور شدند بین مقاومت مسلحانه در جنگلها یا مقاومت خاموش در خانه هایشان، یکی را انتخاب کنند.

مخالفت با سلطه شوروی سرکوب شدنی نبود و در نهایت به بازگردانی صلح آمیز استقلال در سال 1990 ختم شد.

اهمیت تاریخ در معنابخشی به آینده است. پس از مکافات های بسیاری که در گذشته از سر مردم گذشت، دیگر وقت آن بود که مردم لیتوانی طعم آزادی و مردم سالاری را بچشند و درهای کشور را به روی همکاری های بین المللی بگشایند. ما مصلحت و منافع کشور را در عضویت در اتحادیه اروپا و ناتو دیدیم و تلاشمان را برای پیوستن به هردو انجام دادیم.

عضویت ناتو برای لیتوانی به تصمیم سیاسی هم پیمانان ما و تعهد کشور الحاق شونده به آرمان ها و توانایی های ناتو بستگی داشت.

اما در مقابل این مسئله، پیوستن به اتحادیه اروپا قرار داشت که به معنای واقعی، تجربه ای مملو از تغییر بود؛ تلاش سخت و بی وقفه، آموختن پیچ ها و خم های کار و ریسک پذیری. جای شکرش باقی است که از حمایت چشمگیر ملت خود بهره مند بودیم. هیچکس تمایلی نداشت به گذشته و نظام فرسوده شوروی بازگردد و در عوض، بسیاری آماده تحمل گذری سخت به سوی بازار اروپا و اعمال مقررات اتحادیه بودند.

در موارد بسیاری، اقتصادی که ساخته دست شوروی بود را نمی شد براحتی ترمیم کرد. با این حال، شانس با لیتوانی یار بود و توانست براین چالشها غلبه کند و به عضوی جدانشدنی از اتحادیه اروپا، از جمله حوزه یورو و شنگن، بدل شود. علیرغم شک ها و شبهات اخیر و انتقاداتی که شدت گرفته است، مردم لیتوانی کماکان به آینده اتحادیه اروپا باور دارند و شاید در میان مردم اروپا، از قوی ترین حامیان آن به شمار بیایند.

این مسئله عجیبی نیست. ما به آزادی باور داریم؛ آزادی ملت و افراد. ما بحث و مناظره را مفید می دانیم، نه دیکته کردن را؛ ما همکاری را انتخاب می کنیم و نه تقابل را. ما از جنگ بیزاریم، چون جنگ را با تمام وجود حس کرده ایم.

امروز، می توانم با کمال افتخار بگویم از تصمیماتی که نخستین بار در سال 1918 و سپس در دهه 1990 در لیتوانی به تکامل رسید و رونقی مافوق تصور را به ارمغان آورد، سپاسگزارم. این کشور امروزه جایی دیدنی برای زندگی و کسب و کار است و امیدوارم ایرانیان بهنگام بازدید از کشور من به این واقعیت صحه بگذارند.

خاورمیانه از چه جایگاهی در بحث امنیت انرژی لیتوانی قرار دارد؟

امنیت انرژی مسئله مهمی برای لیتوانی است، چراکه هم رده امنیت ملی و سیاست خارجی قرار دارد. ما ذخایر نفت یا گاز در لیتوانی نداریم و باید مواد خام را از خارج به کشور وارد کنیم.

مدتها بود که برای رفع نیازهای انرژی خود، بطور کامل به روسیه وابسته بودیم. اما اکنون دیگر چنین نیست. در سال 1999، ترمینال نفتی جدید برون مرزی در سواحل بالتیک و در نزدیکی بوتینگ افتتاح شد و مسیر دیگری را به خطوط روسی دروژبا در اختیار می گذاشت. در سال 2014، یک واحد مخزن شناور گازرسانی برای انتقال گاز طبیعی مایع به بندر کلایپیدا ایجاد شد و در طی این فرایند، وابستگی کشور به گاز گسپروم را از بین برد. این ترمینال شناور را به درستی «استقلال» نام نهادند.

امروزه ما می توانیم گاز LNG را از بازارهای جهانی بخریم و به لیتوانی منتقل کنیم. محموله ها عمدتاً از نروژ، روسیه، ایالات متحده، نیجریه و ترینیداد و توباگو به کشور می آیند. ترمینال ظرفیت افزوده دارد که آن را به حامل سیار LNG برای دیگر مشتریان دریای بالتیک بدل می کند. در سال 2016، یک مجتمع LNG و یک مرکز مشترک LNG در کلایپیدا به هدف توسعه فناوری، نوآوری، توانش و مدل های تجاری در استفاده LNG در بخشهای حمل و نقل، انرژی و آبی تأسیس شد. درهای این مرکز مشترک به روی همکاران بین المللی باز است.

از نظر انرژی، خاورمیانه حداقل به دو دلیل برای لیتوانی اهمیت دارد.

نخست آنکه ما علاقمند به خرید نفت و گاز به قیمت رقابتی هستیم و کشورهای خاورمیانه چیزهای زیادی برای عرضه دارند.

دلیل دوم آنکه ما تحولات خاورمیانه را با دقت رصد می کنیم، زیرا بی ثباتی سیاسی، قیمت ها و منابع هیدروکربن را تحت تأثیر قرار می دهند که در ابعاد بزرگتر، امنیت انرژی کشورهای بسیاری، از جمله لیتوانی، را هدف می گیرد.

لیتوانی اقتصادی 41 میلیارد یوروی دارد که ممکن است برای اثرگذاری در ابعاد جهانی، کوچک و ناکافی به نظر بیاید، اما من قویاً باور دارم که از هردست بدهید، از همان دست می گیرید.

ما می توانیم مواد خام بخریم و تخصص و فناوری انرژی تجدیدپذیر را بفروشیم. ما در لیتوانی تحقیق و توسعه پیشرفته ای در عرصه لیزر، لنز و اوپتیک، فوتوولتایک و فناوری اطلاعات داریم که وقتی آنها را با یکدیگر بکار بگیرید، محصولات عالی مرتبط با تولید انرژی خورشیدی و حل مشکلات شهرهای کوچک را خواهید داشت.

برای مثال، یک گروه شرکت BOD (تریسترهای دیودی تقویت شده) بنام سولیتک وجود دارد که به فناوری روز دنیا برای تولید سلولها و ماژولهای فوتوولتایک دست یافته و محصولاتش از حیث کیفیت و کارآمدی در جهان کم رقیب است.

شما پیشتر بعنوان مشاور سیاست خارجی نخست وزیر لیتوانی فعالیت کردید و بخوبی رویکرد سیاست خارجی کشور را می دانید. ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه از چه جایگاهی در سیاست خارجی لیتوانی برخوردار هستند؟

می توان گفت لیتوانی هنوز بازیگری تازه وارد در خاورمیانه است. گستره دیپلماسی ما محدود است و سیاست های تجاری ما ذیل مقررات اتحادیه اروپا تنظیم می شود. با این حال، ما مایل هستیم تا درک خود را از منطقه و همکاری خود را با کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا افزایش دهیم.

مردم لیتوانی، مردمی کنجکاو و روشن هستند؛ از سفر و کاوش کردن لذت می برند و براحتی دوست و روابط تجاری پیدا می کنند. سیاست خارجی باید دنباله روِ منافع جمعی و ملی باشد.

بعنوان یک دیپلمات، من در اسرائیل کار کردم و هم اینک، در ترکیه و آکرودیته به ایران و پاکستان نیز هستم. چند سال قبل، به همراه نخست وزیرمان به سلطان نشین عمان رفتم؛ جایی که لیتوانی پیشتر به دنبال ایجاد بستر تجارت و همکاری بود. برای حضور مطلوب تر در جهان عرب، ممکن است در آینده نزدیک یک مکان دیپلماتیک (مأموریت/سفارت) را در امارات متحده عربی دایر کنیم. هرجا که برویم، پیروی سیاست عدم مداخله، احترام متقابل و برابری و تابع قوانین و سلوک بین المللی خواهیم بود.

ایران به دلایل متعددی، جزو عرصه های نوین برای لیتوانی قرار می گیرد. فارغ از جذابیت کلی که در فرهنگ ایرانی و میراث کهن پارسی نهفته است، روابط رسمی لیتوانی و ایران، پدیده ای نوظهور است و نیاز به تقویت دارد. امسال، ما بیست و پنجمین سالگرد ازسرگیری روابط دیپلماتیک با ایران را جشن خواهیم گرفت که فرصت خوبی برای بررسی گذشته و برنامه ریزی برای آینده است.

در سال 2016، وزیر امورخارجه لیتوانی، جناب آقای لیناس لینکویچیوس برای نخستین بار به ایران سفر کردند و دیدار سازنده ای با همتای ایرانی خود، جناب آقای جواد ظریف داشتند و خط مشی های همکاری های آینده را ترسیم کردند.

در تهران، آقای وزیر لینکویچیوس توافق همکاری اقتصادی را امضا کردند و در مجمع تجاری حضور یافتند. ایشان همچنین با برخی اعضای کابینه دولت ایران ملاقات کردند.

در اوایل سال جاری، سرکارخانم ابتکار، معاون رئیس جمهور، به ویلنیوس، پایتخت لیتوانی سفر کردند تا در اجلاس رهبران سیاسی زن 2018، به ریاست رئیس جمهور دالیا گریبائوسکایته شرکت کنند. در سال 2017، آقای محسن کریمی، تاجر سرشناس ایرانی، به سمت کنسول افتخاری لیتوانی در جمهوری اسلامی ایران با دفتری در تهران منصوب شد. تا به امروز، این نخستین نمایندگی مقیم ما در ایران است. من اطمینان دارم آقای کریمی از هیچ تلاشی برای کمک به نزدیک شدن هرچه بیشتر مردم ما و دوستی و همکاری فروگذار نمی کند.

رئیس جمهور روحانی در دیدار با شما براستفاده از فناوری و توانمندی لیتوانی در بحث انرژی تجدیدپذیر تأکید داشتند. آیا فعالیتی در این زمینه در جریان است؟

من به جناب آقای رئیس جمهور روحانی یادآور شدم که انرژی تجدیدپذیر تنها یکی از عرصه های افق همکاری ما است. فناوری زیستی می تواند گزینه دیگری باشد. هدف ما آن است که لیتوانی را بعنوان مرکز عالی فناوری زیستی در منطقه بشناسند. یک مجتمع علوم زندگی که در ویلنیوس به سرعت در حال پیشرفت است، دانشگاهها، مشاغل و کسب و کارهای سرمایه ای را در کنار یکدیگر جمع می کند. اخیراً، در 26 و 27 سپتامبر 2018، همایش دوسالانه بزرگی در ویلنیوس با عنوان علوم زندگی بالتیک 2018 برگزار شد. کارشناسان و متخصصان ایرانی می توانند در صورت تمایل در آن حضور یابند.

این زوایا و دیگر همکاری های احتمالی را با وزیر علوم و فناوری ایران در سال 2016 مورد بحث قرار دادیم، اما هنوز به اقدامی ملموس نیاز است. برای تسهیل همکاری ها، سفارت رویدادی را ذیل عنوان «لیتوانی، نقطه ثقل» در ماه نوامبر امسال در تهران برگزار می کند و دانشگاههای لیتوانی را دعوت خواهد کرد تا فرصت های تحصیل و پژوهش در لیتوانی را معرفی کنند. امیدوارم این رویداد گسترده علاقه بیشتری را در میان طرفین ایجاد کند و نویدبخش همکاری های جدیدی باشد.

چه حوزه هایی برای همکاری میان ایران و لیتوانی وجود دارد؟

تجارت ما با ایران مختصر است. صادرات از 240 میلیون یورو در سال 2014 به 16 میلیون یورو در سال 2016 کاهش یافت. ما هنوز در مرحله شناسایی ظرفیت های یکدیگر هستیم. برکسی پوشیده نیست که عدم وجود بستر بانکی بین المللی معتبر در ایران مانع تجارت فیمابین است، زیرا روند پرداخت را بسیار دشوار می کند. آینده پیش رو نیز چندان دلگرم کننده نیست. در این شرایط، ما باید سرمایه گذاری اصلی را به ایجاد همکاری های درازمدت به منظور توسعه محصولات و خدمات با ارزش افزوده و ماندگار اختصاص دهیم.

کارآفرینان لیتوانی که از ایران بازدید کردند، به نمایندگی از شرکت های فعال در حوزه های درمان، ماشین آلات چاپ، لجستیک، حمل و نقل، نساجی، پتروشیمی، کشاورزی و … حضور داشتند. هیئت های تجاری ایرانی به لیتوانی سفر می کنند تا کسب و کارهای مشترک را در عرصه پتروشیمی، کشاورزی و هوانوردی بررسی کنند.

آیا دو کشور شناخت دقیقی از ظرفیت های یکدیگر دارند؟

فکر نمی کنم. همانطور که گفتم، ما هنوز در حال گذراندن فرایند آشنایی با یکدیگر هستیم. بهمین دلیل است که به هیئت های تجاری و تبلیغات بیشتری نیاز داریم؛ شنیدن کِی بُوَد مانند دیدن.

شما باید سفر کنید و با چشمان خودتان کشور و آنچه برای عرضه دارد را ببینید. حضور در نمایشگاههای تجاری و اعزام هیئت های تجاری راه خوب و اثبات شده­ای برای شروع تجارت است.

سفارت من همه حمایت و انگیزه لازم را برای رسیدن به این هدف در اختیار شرکت ها می گذارد.

باید به یاد بیاوریم که لیتوانی عضو اتحادیه اروپا است و در یک بازار اروپایی فعالیت می کند. از این رو، وقتی شما قراردادی را با شریکی در لیتوانی منعقد می کنید، در واقع توافقی را با جامعه ای متشکل از 28 ملت و 500 میلیون مشتری فعال امضا کرده اید.

چه ظرفیت هایی برای گسترش گردشگری میان ایران و لیتوانی وجود دارد؟

من ظرفیت عظیمی در گردشگری می بینم، چه در ایران و چه در لیتوانی. تا کنون، تنها تعداد محدودی از اتباع لیتوانی به ایران آمده اند. اما داستان هایی که از ایران با خود برده اند، آن چنان جذاب و رویایی است که ذهن بسیاری را به خود مشغول می کند. به همین جهت، تعداد گردشگران لیتوانیایی افزایش خواهد یافت.

ما باید سفرهای پراکنده فعلی را ساماندهی و یکپارچه نماییم. مقصد شماره 1 گردشگری مردم لیتوانی آنتالیا در ترکیه است. هرساله نزدیک به 130 هزار نفر به اماکن استراحتی مدیترانه ای در آنتالیا می روند. برخی از آنها قید راحت طلبی و هتل های درجه یک را می زنند و به دنبال موهبت های پنهان ترکیه می روند. برخی از آنها از فرصت سفر به اصفهان، شیراز، مشهد یا قم، دیدن غروب در کویرهای ایران، چشیدن غذاهای محلی و تعامل با مردم خون گرم و مهمان نواز ایران استقبال می کنند. ما باید این فرصت را در اختیارشان قرار دهیم. در حال حاضر، مذاکراتی با خطوط هواپیمایی ترکیه داریم و مشغول تدوین برنامه های ثانویه هستیم.

به همین منوال، ایرانیان می توانند از آخرهفته های آرام لیتوانی در کشوری با هزاران برکه، جنگل های شاداب و سرسبز و تپه های شنی سفید و روَنده، لذت ببرند.

من می دانم که ایرانیان عاشق طبیعت و شعر هستند؛ پیوندهای خانوادگی را ارج می نهند و رسوم را محترم می شمارند. همه این ها را می توان به وفور در لیتوانی پیدا کرد. اگر طبیعت بکر و دست نخورده باب میل شما نیست، آنگاه می توانید از زندگی مدرن شهری در مجاورت خود در ویلنیوس، کاناس یا هرشهر دیگری در لیتوانی بهره ببرید. لیتوانی کوچک است، اما کوچکی زیبا است.

برای معرفی لیتوانی به مردم ایران، سفارت با همکاری کنسول افتخاری رویداد «لیتوانی، نقطه ثقل» را در 26 نوامبر 2018 در تهران برگزار می کند. این رویداد توضیحاتی را درباره گردشگری و فرصت های تحصیلی در لیتوانی، گشایش نمایشگاه هنر سنتی برش کاغذ، معرفی موسیقی و نقاشی نقاش معروف لیتوانی، ام. کِی. چیورلیونیس و کنسرت گروه سنتی راسکیلا ارائه خواهد داد. این رویداد یک روزه برای عموم آزاد است و برنامه مدون تری در طول آن اعلام خواهد شد.

رویداد «لیتوانی، نقطه ثقل» صدمین سالگرد تأسیس جمهوری لیتوانی و بیست و پنجمین سال روابط احیاشده میان لیتوانی و ایران را جشن می گیرد. من از دولت جمهوری اسلامی ایران برای حمایت ارزشمندشان از برگزاری این رویداد و هواپیمایی ترکیه برای کمکشان به این برنامه سپاسگزارم.

ظرفیت های کشاورزی تا چه حد می توانند در گسترش روابط میان دو کشور موثر باشند؟

لیتوانی به سرعت در حال گذر به سوی اقتصاد مبتنی بر تولید و خدمات است؛ با این حال، هنوز بخش کشاورزی اهمیت خود را دارد و 4 درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می دهد و در عین حال، بافت اجتماعی و سنتی روستا را دست نخورده باقی گذاشته است.

البته زیرشاخه های اصلی تولید شیر و غلات و مواد غذایی هستند. در سال 2017، صادرات کشاورزی به 4.8 میلیارد یورو رسید. ما در لیتوانی شرایط اقلیمی مطلوبی برای گله داری و پرورش گوسفند داریم. صنعت مواد غذایی لیتوانی متنوع است و لبنیات، غلات، شیرینی جات، نوشیدنی، محصولات دریایی، گوشت قرمز (از جمله گوشت منطبق بر استانداردهای حلال) را در بر می گیرد. ایران تمایل خود را به خرید غذای دام، کره، تخمه آفتاب گردان، کانولا و جو نشان داده است. تا قبل از سال 2015، لیتوانی بیش از 40 درصد برداشت گندم خود را به ایران می فروخت. یکی دیگر از حوزه های همکاری، تحقیقات علمی است. هر دو کشور موسسات پژوهشی قدرتمندی در زمینه کشاورزی دارد.

توافقی دوجانبه در زمینه کشاورزی می تواند تجارت را تسهیل کند و پیش نیازهای بهداشت کشت را ذیل مقررات، تنظیم نماید. این مسئله در دستور کار نخستین دیدار کمیسیون میان دولتی ایران و لیتوانی که به ریاست مشترک وزرای کشاورزی و اقتصاد برگزار می شود، قرار دارد.

صحبت هایی میان مقامات دو کشور برای کاهش پنجاه درصدی هزینه های بندری و بارگیری از ایران به لیتوانی در جریان بود. آیا از سرانجام این مذاکرات اطلاع دارید؟

من اطلاعی از سرانجام این مسئله ندارم.

چه توافقاتی درباره خطوط اعتباری و عملیات بانکی و ارزی میان ایران و لیتوانی امضا شده است؟

قراردادهایی میان بانکهای مرکزی دو کشور وجود داشته است، اما توافقی برای عملیات بانکی یا تأمین مالی در ایران به امضا نرسیده است. بیشتر بانکهای تجاری فعال در لیتوانی، بانکهای سرمایه ای خارجی هستند و مقررات و قوانین خود را دنبال می کنند. با این حال ما امیدواریم روزی برسد که یکی از بانکهای معتبر و پرارتباط غربی شعبه ای در ایران افتتاح کند تا تراکنش ها و حوالجات بین المللی بدون مشکل و مانع تسهیل شوند.

با توجه به اینکه شما در دوره ایی سفیر لیتوانی در آمریکا بودید و با فضای سیاسی این کشور آشنا هستید تا چه اندازه رویکرد ترامپ جهت اعمال مجدد تحریم ایالات متحده آمریکا بر علیه ایران بر روابط ویلنیوس با واشینگتن تاثیر گذار بوده است؟

لیتوانی همسو با اتحادیه اروپا از برجام حمایت می کند. ایران مفاد برجام را که از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی تأیید شده را به وفور رعایت کرده است و تحریم های مرتبط با آن را به سختی می توان در قالب کلمات گنجاند!

آمریکایی ها ضرب المثلی دارند که می گوید: «سری که درد نمی کند را دستمال نمی بندند!». من باور دارم طرفین با درایت، تفکر منطقی را در فرایند اخذ تصمیماتشان دخیل می کنند، نه احساساتشان را! حل اختلافات می تواند از طریق مذاکره به بهترین نحو صورت بگیرد.

ایالات متحده هم پیمانی راهبردی و همکاری معتمد برای لیتوانی است. آرمان ها و مردمسالاری ما و قوانینی که زیربنای یک حکومت عادلانه را شکل می دهند، میان ما و ایالات متحده مشترک است. پس از جنگ جهانی دوم، رهبری ایالات متحده در شکل گیری و پایداری نظم و نهادهای جهانی به شکل امروزیشان، نقش کلیدی داشت. حتی اگر قرار باشد تغییری در آنها ایجاد شود، رهبری اثربخش ایالات متحده کماکان مورد نیاز است و بدون آن، جهان از ثبات کمتر و خطرات بیشتری برخوردار است.

تا چه اندازه کشورهای اروپایی می توانند اثرات تحریم اروپا علیه ایران را خنثی کنند؟ آیا چنین اراده ایی در بین کشورهای اتحادیه اروپا وجود دارد؟

اتحادیه اروپا، بعنوان یک شخصیت حقوقی حق و حتی الزام آن را دارد تا از منافع قانونی کشورهای عضو و مراجع اقتصادی دفاع کند. این را می توان به وضوح در طرح ایجاد نظام پرداخت ویژه برای تسهیل تجارت با ایران مشاهده کرد. همانطور که نماینده عالی اتحادیه اروپا، فدریکا موگرینی اظهار داشت، ابزار مالی که به عنوان وسیله ای با اهداف خاص شناخته می شود، انتقالات مالی قانونی میان شرکت های اروپایی و ایرانی را مجاز می کند.

هرچند که باید دید با توجه به شرایط، این ابزار تا چه حد می تواند موثر واقع شود. یک چیز واضح است: این اقدام به منظور برخورد با سیاست ایالات متحده در قبال ایران اتخاذ نشده، بلکه به حمایت از برجام است که از الزامات جاری طرفین باقی مانده در توافق، یعنی اتحادیه اروپا، فرانسه، بریتانیا، آلمان، روسیه و چین سرچشمه می گیرد.

گفتگو از: محمدرضا نظری

  • facebook
  • googleplus
  • twitter
  • linkedin
  • linkedin
  • linkedin