در طی سالهای اخیر کشور افغانستان با پشت سرگذاشتن بحران های سیاسی و اقتصادی درصدد احیای جایگاه خود در عرصه بین الملل است. این کشور توانسته است بار دیگر با برگزاری یک انتخابات دموکراتیک فضای ترس و دلهره ایی که طالبان به وجود آورده بود را مهار کند تا شرایط برای رشد و پویایی نهادهای مدنی در این کشور مهیا شود. به همین منظور با “نصیر احمد نور” سفیر افغانستان در ایران، درباره روند تحولات سیاسی و اقتصادی در این کشور، همکارهای دوجانبه تهران و کابل و نیز تجربه دیپلماتیک وی بخصوص در جمهوری عربی مصر و دلایل شکست اخوان المسلمین گفتگویی انجام داده ایم که در ادامه می خوانید.
گفتگوی اختصاصی آوا دیپلماتیک با “نصیر احمد نور” سفیر افغانستان در ایران
پیش از اینکه به عنوان سفیر افغانستان در ایران انتخاب شوید در کدام کشورها فعالیت دیپلماتیک داشته اید؟
قبل از آمدن به تهران در جمهوری عربی مصر سفیر بودم. قبل از آن هم در وزارت امورخارجه افغانستان، رئیس اداره سیاسی بودم که مسئولیت آن در حوزه خاورمیانه و آفریقا بود. پیش از آن نیز در کشور قطر سفیر بودم و در اواخر سال 1380 تا اواسط 1385 در کشور کویت در سمت سفیر افغانستان مشغول به خدمت بودم.
در طول سالها فعالیت دیپلماتیک مهم ترین چالشی که با آن موجه شدید چه بود؟
بزرگترین چالش کاری ام به زمان مأموریت اینجانب در کشور کویت باز می گردد. در دوره ایی طالبان که از گروههای افراطی است این فرصت را پیدا کرد با کمک های منطقه ای و بین المللی شهر کابل را اشغال کند. در آن دوران حکومت مشروع و قانونی وقت مجبور شد که به بخش دیگری از کشور نقل مکان کند.
همانطور که می دانید استاد شهید ربانی و احمد شاه مسعود بزرگ تا آخر مقاومت کردند و دولت قانونی را در سطح بین المللی دوباره احیا کردند. در این زمان من در کویت بودم، واضح است که آسان نیست کسی در مأموریت دیپلماتیک باشد و کشورش اشغال شود. به هر حال خوشبختانه توانسته ایم این مرحله را با همکاری مقامات کشور کویت پشت سر بگذاریم.
در آن دوران کشور افغانستان در کویت، امارات و عربستان سعودی نمایندگی داشت و همه این کشورها نیز طالبان را به رسمیت شناخته بودند. البته کویت تنها کشوری بود که تا آخرین لحظه از به رسمیت شناختن طالبان خودداری کرد. شاید پایداری و حضور من در رأس سفارت افغانستان در موضع دولت کویت بی تاثیر نبوده باشد.
شما درهای سفارت افغانستان در کویت طی آن دوران حساس باز نگه داشته اید. چنین دیپلمات برجسته ایی وقتی به قاهره میرود به طور حتم میتواند افق روشنی در مناسبات افغانستان و مصر ترسیم کند. ماموریت اصلی شما در قاهره چه بود؟
ماموریت من درمصر با انقلاب این کشور همزمان شد. از زمانی که انقلاب در تونس به پیروزی رسید، تحولات مصر هم شتاب بیشتری گرفت. بعد از انقلاب اوضاع دگرگون شد، در فاصله دو سه ماه قبل از آن بنده به کمک دولت کابل توانسته بودیم کارهایی را انجام دهیم از جمله سند همکاری سیاسی بین دو کشور در سطح وزرای خارجه و معاونان تنظیم شد.
علاوه بر آن کمیسیون مشترک همکاری که چندین وزارت خانه را در حوزه سیاسی اقتصادی، فرهنگی و علمی را شامل میشد شکل گرفت. در همان مدت کم سفر وزیر خارجه مصر به افغانستان ترتیب داده شد و حتی قرار بود در نیمه سال پیش رو نخستین جلسه مشترک همکاری در قاهره انجام شود اما به علت انقلاب محقق نشد.
شما از نزدیک انقلاب و تحولات مصر را رصد می کردید، سرنوشتی که مرسی به آن دچار شد را چگونه ارزیابی می کنید؟
من شاهد پنج انتخابات در مصر بودم، انقلاب بزرگی بود. کاملا مردمی و با شرکت همه اقشار و ادیان. زمانی که مسلمان ها می خواستند وضو بگیرند مسیحیان برای ایجاد امنیت دورشان حلقه می زدند یا زمانی که مسیحی ها می خواستند مراسم برگزار کنند مسلمانان از آنها محافظت می کردند، اما پس از آن نیروهای امنیتی مستقر شدند. تلاش در سرکوب داشتند که به طور طبیعی تلفاتی داشت.
نکته قابل توجه این بود که یک رهبر که مورد قبول همه باشد وجود نداشت. مردم به خیابان ها ریختند و در آن شرایط تنها قدرتی که می توانست جلوی انقلاب را بگیرد ارتش بود که البته نشان داد که ارتشی مردمی است نه حزبی. به مرور مشکلات بعد از پیروزی انقلاب نمود پیدا کرد، شما می دانید که انقلابی به این بزرگی اگر سازماندهی نشود چه سرنوشتی خواهد داشت.
لازم به یادآوری است که مصر از نظر ژئوپولتیکی متصل کننده سه قاره است و آبراه سوئز در این کشور قرار دارد، همچنین بزرگترین کشور عربی است که برای صلح با اسرائیل پیش قدم شد. طبیعی است کشورهای دیگر نمیتوانند تماشاچی باشند، گروههایی که دهها سال از اوضاع آرام مصر سود بردند، نمیتوانستند ساکت باشند. گمان میکنم این عوامل درونی، منطقهای، بین المللی و نیز اهمیت مصر در معادلات منطقه ایی بود که کشورهای مختلف نگذاشتند که انقلاب مصر به نتیجه برسد.
آیا از نظر شما مرسی خائن بود؟
نه، هیچ فردی به نظر من در مصر خائن نبود. تنها ایرادی که میتوان گرفت شاید بی تجربگی او در امر زمامداری باشد. این مسئله نقش مهمی داشت چون مرسی از اخوان المسلمین است که بیش از هشتاد سال سابقه فعالیت سیاسی دارد اما اعضای این حزب در زندان، شکنجهگاه و تبعیدگاه اسیر و یا به صورت مخفیانه در حال مبارزه سیاسی بودند.
اخوان المسلمین در نقش اپوزیسیون خوب عمل می کرد ولی در بحث حکومت داری اولین باری بود که قدرت را بدست می گرفت. این کمبود تجربه نقش عمدهای در شکست مرسی داشت. آرزو میکنم برادران مصری ما آینده خوبی داشته باشند و خودشان مشکلات را سامان ببخشند، چون دست های بیرونی در هر کشوری به دنبال منافع خود خواهد بود. امیدوارم حکمت و تدبیری که ارتش مصر در جریان انقلاب 25 ژانویه داشت باز هم مشکلگشا باشد.
چه زمانی شما از قاهره راهی تهران شدید؟
آذر ماه سال 1391 به ایران آمدم.
چگونه به عنوان سفیر افغانستان در ایران انتخاب شدید؟
افراد تصمیم گیرنده در وزارت امور خارجه افغانستان این تصمیم را گرفتند. البته بنده با علاقه ایی که به ایران دارم و اهمیت رابطه دو کشور از بعد شخصی تمایل نداشتم به تهران بیایم. به شما گفتم که من در افغانستان در رأس ادارهایی بودم که ایران جزوی از حوزه کاری آن محسوب می شد و می دانستم حجم کار در تهران بسیار زیاد است و به همین خاطر تمایل زیادی نداشتم. اما به تصمیم مقامات بالاتر از خودم احترام گذاشتم و به تهران آمدم.
قبل از اینکه به عنوان سفیر به تهران بیایید به ایران سفر کرده بودید؟
بله، حدودا سال 1354 در زمان دانشجویی بود. آن موقع بیست سال سن داشتم. با هواپیما به ایران آمدم یک شب در ایران سپری کردم و بعد به بیروت رفتم.
چه تعداد دانشجوی افغانی در ایران تحصیل میکنند؟
آمار دقیقی نداریم. بطور تخمینی بین دو تا سه هزار دانشجو در ایران تحصیل می کنند. البته طبق آمار آموزش پرورش و اداره اتباع خارجی وزارت امور خارجه ایران بیش از سیصد هزار دانشآموز هم در ایران داریم.
البته بعضی از دانش آموزان افغان اجازه تحصیل در ایران را ندارند درست است ؟
خوشبختانه مقام معظم رهبری و ریاست جمهوری دستور دادند که نوجوانان افغان ساکن ایران بتوانند در کلاس های درس ثبت نام کنند.
اما برخی از این افراد حتی شناسنامه ندارند، این موضوع صحت دارد؟
امیدوار هستیم این موضوع تحقق پیدا کند چون ایران نیز به عنوان یک کشور برادر تمایل نخواهد داشت که نسل حاضر بیسواد به افغانستان بازگردد. جنگ و مهاجرت مصیبتهای بسیاری برای افغانستان داشته است. مردم افغانستان در هشتاد کشور دنیا پراکنده شدهاند و در همه این کشورها از شرایط آموزش و پرورش برخوردار هستند. امیدواریم فردا که اوضاع افغانستان عادی شد، جوانانی که ساکن ایران بودهاند به هیچ وجه از مهاجرین به کشورهای دیگر چیزی کم نداشته باشند.
آیا اتباع افغانی اجازه تحصیل در دانشگاه های دولتی ایران را دارند؟
وقتی بین دو تا سه هزار دانشجو داریم یعنی می توانند. منتهی باید شهریه پرداخت کنند.
آیا از تعداد دانشجویان بورسیه افغانی در دانشگاه های ایران آماری در اختیار دارید؟
این تعداد بسیار محدود است. وزیر آموزش عالی ما که اتفاقا قبلا در ایران سفیر بود در روزهای اول مسئولیت بنده در ایران به اینجا آمد. ایشان تفاهم نامه ای با همتای ایرانی خود امضا کرد. مطابق با سند باید پانصد نفر بورسیه میشدند که نمیدانم چقدر آن عملی نشده است. همچنین تفاهم شد که ما بعضی از دانشجویان را با هزینه دولت افغانستان به ایران بفرستیم و در ازای هر دانشجوی افغان، ایران هم یک بورسیه تحصیلی اختصاص دهد اما هنوز این موضوع نیز عملی نشده و ما در حال پیگیری هستیم.
شما به سیصد هزار دانشآموز افغانی اشاره کردید که در ایران تحصیل می کنند. چه تعداد مهاجر افغانی در ایران زندگی می کنند؟
آمارها دقیقی در دسترس نیست. چون خیلی افراد غیر قانونی وارد میشوند. چیزی که معلوم است آنهایی که تحت نظر کمیساریای ملل متحد در امور پناهندگان هستند که چیزی حدود هشتصد و چهل هزار نفر می شود. عده ای هم در طرح ساماندهی اتباع غیر مجاز دولت افغانستان گذرنامه گرفته اند و مقام های ایران ویزای یک ساله به آنان داده اند که در حدود چهارصد هزار نفر هستند. البته امیدواریم رفت و آمدها در آینده قانونی باشد که ارقام هم دقیق شود.
چه تعداد افغانی در اردوگاه تحت نظارت کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان زندگی می کنند؟
شاید حدود دو یا سه درصد از اتباع ما در ایران در این اردوگاه ها حضور دارند.در واقع افغانی های مقیم ایران اکثرا با هزینه شخصی خود زندگی میکنند. به یاد داشته باشید که در هرجا که زندگی و آبادانی دارید با عرق یک افغانی آمیخته شده است. ملت ما مردمان سخت کوشی هستند، در کشورهای حوزه خلیج فارس هم همین گونه است و اتباع ما در سخت ترین شرایط کار میکنند.
روند بازسازی کشور افغانستان در چه مرحله ایی قرار دارد؟
مشکلات امنیتی و تروریسم هنوز در افغانستان وجود دارد و مردم ما قربانی میدهند، به خاطر همین موضوعات هنوز هم مهاجرت به خارج از کشور را شاهد هستیم. در حال حاضر آنهایی که در بیرون دانش، تخصص و تجربه آموختهاند از موقعیت خوبی در کشور برخوردارند و نقش بسزایی در بازسازی افغانستان دارند و در عرصههای مختلف از مجلس گرفته تا سطوح حکومتی و نهادهای جامعه مدنی حضور دارند.
شرکت های ایرانی در کدام حوزه های بازسازی به افغانستان یاری می رسانند؟
در بیشتر مناطق کشور در حوزه راه سازی، ساخت نیروگاهها، درمانگاهها و بیمارستانها همکاری دارند. البته غربیها بیشتر تامین کننده هزینه پروژه ها هستند نه پیمانکار آنها.
برای بازسازی زیر ساخت های افغانستان بیشترین کمک مالی توسط کدام کشورها انجام شده است؟
یک همکاری بین المللی در کشور ما صورت میگیرد. آمریکا در رأس کشورهای تامین کننده هزینه قرار دارد و بعد از آن کشور ژاپن قرار دارد. کشورهای دیگری مانند هند، ترکیه، ایران، چین و قزاقستان هم در حال اجرای پروژه های مختلف در افغانستان هستند.
افرادی که به افغانستان برمیگردند به لحاظ امکان دستیابی به اشتغال مطلوب در چه وضعیتی قرار دارند؟
در همه دنیا مغضل بیکاری است و در افغانستان هم با وضعیت خاص خودش بیکاری وجود دارد. البته در کابل اوضاع خیلی بهتر از سابق شده است به هر حال کشور ما به علت جنگ طولانی فرصت نوسازی خود را نداشته است.
کابل فعلی برای جمعیت پانصد هزار نفری امکانات و خدمات در اختیار دارد ولی بیش از پنج میلیون سکنه دارد زیرا بسیاری از مهاجرین در زمان برگشت به افغانستان به این علت که در شهرهای خود مسکنی نداشته اند به پایتخت آمدهاند.
بعد روانی مشکلات امنیتی هم که در این مسئله تاثیر گذار است، مشکلات امنیتی برای ساکنین افغانستان عادی شده است. در همسایگی مردم انفجار رخ میدهد ولی زندگی پیش میرود و چیزی به تعویق نمیافتد. خدا اگر بخواهد ما سریعتر به این مشکلات فائق میآییم. افغانستان کشوری است که همه چیز دارد چه بر روی زمین چه در زیر زمین.
اخبار فراوانی درباره کشف معادن غنی و با ارزش در افغانستان منتشر شده است. روند استخراج این معادن در چه مرحله ایی قرار دارد؟
ما معادن زیادی داریم. بعضی در مرحله کشف و برخی در مرحله بهره برداری قرار دارند. مثل معدن مس عینک که چینیها بر روی آن کار میکنند، معدن آهن حاجی گک که هندی ها در آن مشغول به کار هستند و معادن نفت و گاز در شمال که شرکت های چینی، ترک، قزاق و اماراتی به صورت کنسرسیوم در حال فعالیت هستند. کارشناسان تخمین زده اند ارزش این معادن بیش از کل نفت عربستان سعودی است. گذشته از آن روی زمین رودخانههای خروشان و زمین های حاصلخیز داریم، به هر حال ظرفیت های فراوان موجود است اما تولید زیاد نیست.
البته در زمینهای حاصلخیزی که به آن اشاره کردید خشخاش کشت میشود.
خشخاش مسئلهای است که ابعاد گسترده ایی دارد. افغانستان کشوری پهناور می باشد و از نظر خاک و آب و هوا در شرایطی مناسبی قرار دارد. در افغانستان درست مانند ایران در هر فصلی میتوان محصول برداشت کرد، ما از نظر کمی سطح بالایی نداریم اما کیفیت محصولاتمان بالا است.
تا چه اندازه تولید خشخاش در افغانستان کنترل شده است؟
آماری که ارائه میدهند به این گونه است که در مناطق ناآرام مانند قندهار کشت زیاد است اما در منطقه هرات و دیگر مناطق به جای خشخاش، زعفران کشت میشود.
در برخی اخبار این موضوع مطرح شده بود که تعدادی از نیروهای نظامی غربی در ترانزیت مواد مخدر در افغانستان نقش داشته اند. درباره این موضوع بیشتر توضیح می دهید.
در اخبار هر چیزی را می توان شنید ولی برای ما چنین گزارشی نیامده است. مسئله مواد مخدر پیش از ورود نیروهای خارجی در افغانستان نیز وجود داشت، افغانستان سال ها درگیر جنگ بوده و مشکل خشخاش ابعاد زیادی دارد. البته بازار مصرف در اروپا است.
اگر می خواهیم با این آفت مبارزه کنیم باید کشورهای مبدا، مسیر و مقصد با تمام ظرفیت دست به دست هم بدهند، در غیر این صورت افغانستان به تنهایی از پس این مشکل بر نمیآید. در واقع اگر افغانستان تولید نکند کشور دیگری تولید خواهد کرد.
ایران از قاچاق مواد مخدر رنج میبرد و ما از انتقال اعتیاد از ایران به افغانستان رنج میبریم. افغانستان در سه دهه قبل حتی یک معتاد نداشت. حالا افراد معتادی که از ایران و پاکستان برگشتهاند، بقیه را معتاد کرده اند. در گذشته مواد مخدر در افغانستان تولید می شد ولی در داخل مصرف نمی شد. این معضل هم از ابعاد منفی مهاجرت است.
وقتی کشور در اختیار ارتش و نیروهای نظامی است و تمام مرزها را میتوانند کنترل کنند، چطور میلیون ها تن مواد مخدر از افغانستان به خارج ترانزیت میشود؟
در افغانستان گروههای تروریستی چند ملیتی به سر می برند و نه تنها مرم عادی بلکه حتی رییس شورای ملی صلح افغانستان که رییس جمهور قبلی بوده است را نیز میکشند. وزیر اطلاعات ما را به گونهای ترور میکنند که تشخیص هویت جسدش به سختی ممکن بود و حتی خود را به وزارت دفاع میرسانند.
قاچاق دارای شبکههای مافیایی بسیار پرقدرتی می باشد. گفتنش کار آسانی است ولی درعمل بسیار سخت می باشد. عملیات تروریستی را در اخبار میشنوید اما دهها عملیات نیز هستند که دفع می شود. در حال حاضر ظرفیت نیروهای عملیاتی ما بهتر شده و عملیات تروریستی به غیر از نوع انتخاری آن در نطفه خفه میشود.
گفته میشود علت ترور رییس شورای صلح افغانستان شرکت در اجلاس بیداری اسلامی در تهران بوده است، آیا این موضوع صحت دارد؟
اتفاقی بوده است که طی یک بازه زمانی رخ داد. باید توجه داشته باشید که برنامه ریزی برای عملیات تروریستی زمان طولانی می طلبد و از مدتها قبل دستگاههای اطلاعاتی پلید روی آن کار میکنند. به افرادی که دست به عمل انتحاری میزنند دارو خورانده و یا آمپول زده میشود. این را بر مبنای اظهارات افرادی که دستگیر شده اند میگویم. در مدت تاثیر دارو این افراد فقط به هدفی که برایشان تعریف شده میاندیشند و اگر نتوانند در این مدت به عمل انتحاری دست بزنند، بعدا از آن منصرف میشوند.
تروریست ها، جوانان و انسانهای خوب را برای اجرای عملیات تروریستی انتخاب میکنند. این مردمی که ادعای اسلام را دارند تا به امروز شاهد نبودیم که قربانیانشان آدمهای مفسدی باشند. همیشه اهداف ترورها از بین افراد خوبی مثل احمد شاه بزرگ، ربانی شهید، برادر کرزی و ژنرال داوود انتخاب شده اند.
در ادامه گفتگو به مناسبات اقتصادی ایران و افغانستان می پردازیم. حجم مبادلات تجاری دو کشور چقدر است؟
مبادلات با ایران در گذشته بسیار کم بود اما اکنون به پنج میلیارد دلار در سال رسیده است.
شما سفرهای دوره ای در ایران داشتهاید. اولین بار چه موقع به اصفهان و شیراز سفر کردید؟
وقتی دیپلمات شدم. در این چند ماه دو بار به شیراز رفتم و چند بار هم به اصفهان. از اصفهان بسیار خوشم آمد و ترجیح می دهم که بیش از هر جایی به این شهر سفر کنم. هوای خوب و گذشته از آن فضایی شاعرانه دارد. البته شیراز هم با وجود سعدی و حافظ همین گونه است.
در سفر به چابهار بحث ترانزیت را مطرح کرده اید. در این مورد به چه جمعبندی رسیدید؟
پویا شدن همکاریهای منطقهای به نفع همه است و به دنبال آن جریان اعتماد در کشورهای منطقه شکل میگیرد، چون منافع اقتصادی و امنیتی کشورهای منطقه درهم تنیده است و به همین دلیل به دنبال مسائل توسعهای هستیم. فکر می کنم ایران و افغانستان میتوانند محور همکاریهای منطقهای باشند. این همکاری ها در چابهار هم در بخاطر متصل کردن منطقه به دریای آزاد نقش به سزایی دارد.
علاوه بر افغانستان، هند هم به این موضوع علاقه مند و حتی حاضر به سرمایه گذاری می باشد. باید از این فرصت که علاقه مندی بخش خصوصی و اراده سیاسی در آن دخیل است به نحوه شایسته ایی استفاده شود. امیدوارم چابهار از نظر تسهیلات و تاسیسات بهینه سازی و کمبودها برطرف شود. سود این موضوع در ابتدا برای ایران است چه از لحاظ منبع بزرگ درآمد و نیز از لحاظ بحث اشتغال زایی، البته در کنار آن افغانستان و دیگر کشورها نیز بهره خود را خواهند برد.
این موضوع که به مدت پنجاه سال تعدادی از زمین های چابهار در اختیار تجار افغان قرار گرفته صحیح است؟
بعضی تجار افغانی آنجا زمین گرفته اند و کار شروع شده است و پیشرفت مناسبی دارد اما هنوز با سطحی که به عنوان بندر مادر منطقه شناخته شود فاصله دارد. اگر بخش خصوصی و دولتی ایران به این روند شتاب بیشتری دهند انشالله هر چه زودتر این مهم محقق خواهد شد.
چند هکتار زمین در اختیار تجار قرار گرفته است؟
گفته شده است که پنجاه هکتار به بخش خصوصی اختصاص یافته است. در افغانستان اقتصاد خصوصی داریم و دولت فقط نقش نظارتی دارد به همین خاطر دروازه ها به روی همه جهت فعالیت اقتصادی باز است.
البته انتقادات زیادی به قرارداد پنجاه ساله صورت گرفته، نظر شما در این مورد چیست؟
فعلا در ابتدای راه هستیم و هنوز از این زمین ها استقبال چندانی نشده است. سفر دوبارهای به چابهار خواهم داشت، امیدوارم این گفته آقای روحانی که به همکاری اقتصادی با کشورهای همسایه اهمیت میدهد شکل اجرایی به خود بگیرد.
موضوع راه اندازی بازارچه مرزی بین ایران و افغانستان در چه مرحله ایی قرار دارد؟
فعلا چنین برنامه ایی نداریم. افغانستان وجود بازارچه مرزی را به نفع خود نمی داند زیرا ما در کشورمان اقتصاد بر مبنای تجارت آزاد داریم. سرمایه گذاری برای همه آزاد است و تعرفه ها بسیار پایین می باشند، سه بندر رسمی داریم که در آنها داد و ستد صورت میگیرد. در بازارچه مرزی باید تولیدات دو طرف عرضه شود و افغانستان متاسفانه از نظر تولید داخلی ضعیف است.
مبادلات اقتصادی بین دو کشور در حوزه کشاورزی در چه مرحله ایی قرار داد؟
موانع گمرکی در ایران بسیار زیاد است، بطور مثال انار افغانستان که در دنیا مشهور است و حتی به کشورهای اروپایی صادر می شود در ایران قرنطینه می شود، این مانعی برای مبادلات بین دو طرف است. امیدوارم با دید بازی که فعلا در ایران دیده میشود این موانع دو جانبه و چند جانبه بر طرف شود.
دو کشور ایران و افغانستان در کدام حوزه های سیاسی و اقتصادی می توانند با یکدیگر همکاری داشته باشند؟
دو کشور به علت باورها، منافع و نیاز به دفع خطر مشترک در زمینه سیاسی و فرهنگی ظرفیت بالایی برای همکاری دارند. عضویت در سازمانهای منطقهای و بین اللملی بخشی از این زمینه همکاری است. همانگونه که میدانید دو کشور در بسیاری از سازمانهای منطقهای مثل سازمان همکاری اسلامی، جنبش عدم تعهد، سازمان همکاری اقتصادی(اکو)، سازمان شانگهای، پروسه استانبول یا قلب آسیا حضور دارند. سازمان اخیر با هدف اعتمادسازی منطقهای با محوریت افغانستان به عنوان قلب آسیا شکل گرفته است.
این سازمان گاهی با نام پروسه استانبول (چون آغازش آنجا بود) و گاهی با عنوان قلب آسیا (چون محوریت اش افغانستان است) شناخته میشود. در این سازمان شش بخش عمده وجود دارد، ریاست بخش آموزش و پرورش بر عهده ایران است. دو کشور در یک سازمان دیگر که به آن ریکا می گویند نیز همکاری میکنند، که پنجمین اجلاس آن در شهر دوشنبه با حضور رییس جمهور ایران برگزار شد.
خوشبختانه اراده سیاسی دو کشور برای تقویت مناسبات در عالیترین سطوح قرار دارد. این اراده و عمل در گذشته هم وجود داشت و در آینده هم ادامه خواهد داشت. حامد کرزی به دنبال برگزاری انتخابات 92 در ایران، این انتخابات پرشکوه که نماد تحقق حماسه سیاسی بود را به دولت، رهبر ایران و شخص دکتر روحانی تبریک گفت. در مراسم تحلیف آقای روحانی نیز در راس یک هیئت عالی رتبه به همراه وزیر امور خارجه و امنیت داخله شرکت کرد.
حضور آقای کرزی در مراسم تحلیف آقای روحانی حامل چه پیامی بود؟
شرکت در تحلیف نشان از دوستی و برادری میان دو کشور و همچنین مبین اراده سیاسی رهبران دو کشور برای تقویت و توسعه بیش از پیش مناسبات است به نحوی که به نفع هر دو ملت باشد. در عرصه فرهنگی هم نیاز به بیان نیست که فرهنگ دو کشور در طول تاریخ یک فرهنگ مشترک بوده است. هر دو کشور در بالندگی و انتشار این فرهنگ به خصوص در قالب زبان دری یا فارسی سهم مکمل دارند. در دوران معاصر همکاری دو کشور در سطوح رسمی، موسساتی ادامه داشته است، تبادل استاد و دانشجو بخشی از این همکاری بوده است.
بنده به یاد دارم که حدود چهل سال قبل دانشگاه کابل پذیرای دانشجویانی از کشورهای مختلف بود و مشاهده می کردیم که پسران و دختران ایرانی نیز در رشته های مختلف دانشگاه کابل که شهرت بین اللملی داشت درس میخواندند. در حال حاضر هم دهها هزار دانشآموز، دانشجو و نخبگان تحصیل کرده افغانستان در ایران به سر میبرند.
تعداد قابل ملاحظه ای از این گروه در ایران به دنیا آمده و در همین جا بزرگ شدهاند. این یک فرصت استثنایی و تکرارنشدنی برای تقویت پیوندهای دو کشور است که پیامدهای مثبتی در سایر عرصهها خواهد داشت. امید است تنگناهای اقتصادی مانع ادامه تحصیل اتباع ما نگردد تا زمانی که این دانشجویان عزیز به افغانستان برمی گردند در قبال هموطنان خود که از در جاهای دیگر دنیا تحصیل کرده اند احساس کمبود نکنند.
اکنون برخی از دانشجویان به علت بالا بودن مخارج از ادامه تحصیل انصراف دادهاند و یا در شرف انصراف هستند. این مسئله به دلیل محاسبه شهریه با ارز مبتنی بر نرخ بازار به وجود آمده است. تقاضای بنده از مقامات مربوطه این است که راه حلی برای این مشکل در نظر بگیرند.
متاسفانه کشورهایی مثل ما با این مشکل دست به گریبان هستند که هزینه نخبه شدن را خود میپردازیم و نخبگان زمانی که به ثمردهی میرسند متعلق به دیگران میشوند. امید است که بتوانیم تا جایی که می توانیم جلوی این موضوع را بگیریم.
به نظر شما مهم ترین اولویت سیاست خارجی دولت آقای روحانی باید شامل چه موضوعاتی باشد؟
مهم ترین چالش موجود عادی سازی روابط بین المللی است به خصوص برطرف کردن تحریمها است. خوشبختانه در این راستا اقدامات خوبی صورت گرفته است. البته در رأس هیئت ایرانی نیز یک دیپلمات آگاه و کارکشته قرار دارد که منطق بسیار عالی دارد و اگر به تعداد دوستان اضافه نکند هرگز دشمن آفرینی نمیکند، فکر میکنم این روش، کلید گشودن قفل ها می باشد.
نظر شما درباره اعمال نفوذ عربستان و یا فشارهای نتانیاهو در این روند چیست؟
انسان عاقل شیطنت را با شیطنت پاسخ نخواهد داد، همان طور که در اظهارات دکتر ظریف نیز همین عقلانیت مشاهده می شود. هر گاه نگرانیهایی باشد باید در فرصت مناسب رفع شود و مادامی که مقام معظم رهبری می فرماید ساختن و ذخیره سلاح اتمی حرام است دیگر نباید کشورها از این ناحیه نگرانی داشته باشند. امیدوارم با تماس ها و حسن نیت این نگرانی ها نیز حل شود. به هر حال ایجاد فضای اعتماد و همکاری به نفع کلیه کشورهای منطقه است و به امید خدا آن روز نزدیک است.
من فکر میکنم سیاست اعتدال و تعامل که دولت آقای روحانی اعلام کرده است بهترین شیوه در این کارزار باشد. جناب دکتر ظریف بهترین مجری این سیاست است، سیاستی که دوستی را تقویت میکند و حلقه هواداران را وسعت میبخشد و مخالفان را خلع منطق میکند.
گفتگو از: محمدرضا نظری
اقای سفیر میگه تا سی سال قبل حتی ! یک! معتاد در افغانستان نبود. چه امار دقیق!!!