جمهوری چک یکی از اعضای اتحادیه اروپا است که در تاریخ اول ژانویه ۱۹۹۳ و به دنبال تقسیم کشور چکسلواکی سابق پدید آمد. این کشور بنا به گزارش بانک جهانی در زمره کشورهای توسعهیافته می باشد و بالاترین شاخص توسعه انسانی را در اروپای مرکزی و اروپای شرقی دارا است. بهدليل وابستگى چکسلواکى سابق به بلوک شرق، روابط بين ايران و اين کشور بر پايه روابط با شوروى سابق تنظيم مىگرديد و نگرش و برخوردهاى اين کشور نيز در همين راستا انجام مىگرفت. به دنبال تشکیل کشور چک شاهد تحول اساسی در سياستها و اولويتهاى سياسى این کشور بودیم که اقتصاد بازار و نظام دمکراسى پارلمانى در دستور کار دولتمردان این کشور قرار گرفت و موضوع بهبود رابطه با غرب به مشغله فکرى رهبران اين کشور تبدیل شد. به دنبال روی کار آمدن دولت روحانی شاهد نزدیکی بیشتر ایران و کشورهای اروپایی هستیم که به طور حتم ثمربخش بودن نتیجه مذاکرات ایران و 5+1 می تواند سرآغاز مرحله جدیدی از مناسبات ایران با کشورهای اروپایی از جمله کشور چک محسوب شود.
مصاحبه اختصاصی آوا دیپلماتیک با “پتر اشتپانک” کاردار کشور چک در ایران
از سوابق دیپلماتیک خود بفرمایید. قبل از سفر به ایران در كدام كشورها حضور داشته اید؟
قبل از ایران در كرواسی و تركیه بودم و برای مدت كوتاهی هم در لندن فعالیت داشتم.
چه سالی در تركیه حضور داشته اید؟
از سال 2010 تا 2014 و سپس مستقیما از آنكارا به ایران منتقل شدم.
در آنكارا چه سمتی را برعهده داشتید؟
سمت من در آن جا معاونت برنامهها بود.
سمت معاونت برنامه در حد دبیر اول و دوم است؟
سمت من در واقع معادل جانشین سفیر بود. به نوعی درگیر مسائل سیاسی و اداره سفارت بودم.
در زمان درگیریهای تركیه در آنجا حضور داشتید.
بله، در سالهای 2011 و 2012 شاهد دو موج از اعمال خشونتآمیز بین دو گروه از مردم و پكك بودم.
اولویت سیاست خارجی چك در قبال تركیه چیست؟
معمولا مواردی كه مدنظر ما بود در وهله اول افزایش مبادلات با تركیه و در وهله دوم بالا بردن سطح مناسبات اقتصادی بین دو کشور بود.
قبل از حضور در تركیه در کدام کشور فعالیت داشتید؟
در كرواسی بودم.
آنجا هم همین سمت را داشتید؟
بله.
فعالیت دیپلماتیك خودتان در كرواسی از چه سالی شروع كردید؟
از سال 2003 كه مدیریت امور خارجه را برعهده داشتم، كارم را شروع كردم.
فعالیت شما در وزارت خارجه بیشتردر حوزه اروپا متمرکز بود یا خاورمیانه؟
به نوعی مابین این دو بود. البته بیشتر شرق اروپا كه شامل تركیه هم میشد.
در چه رشتهای تحصیل کرده اید؟
در رشته تاریخ و زبان تركی تحصیل كردهام . به نوعی میتوان گفت تركشناس هستم.
شما یك سال است كه به عنوان كاردار به ایران تشریف آوردهاید. امیدوار هستیم كه مناسبات دو كشور گسترش پیدا كند و شما را به عنوان سفیر در كشورمان ببینیم.
خودم هم به این قضیه امیدوار هستم و تشكر میكنم. در حال حاضر با همكاران ایرانی در مورد این مساله صحبت میكنیم تا به نتایج خوبی برسیم.
اولویت شما به عنوان نماینده دستگاه دیپلماسی چك در بدو ورود به ایران چه بود؟
اولویتهای من بیشتر در حوزههای سیاسی و فرهنگی بود و پس از آن مایل هستیم كه مبادلات اقتصادیمان را افزایش دهیم. در واقع منتظر هستیم كه ایران با گروه 1+5 به توافق برسد و امیداریم که همکاری های ما با ایران گسترش پیدا کند.
در سالهای گذشته مهمترین مبادلات اقتصادی ایران و چك شامل چه محصولاتی بوده است؟
همانطور كه در می دانید سطح مبادلات بین دو کشور به حد چشمگیری كاهش پیدا كرده است. به ویژه بعد از موج اخیر تحریمها علیه ایران كه از دو سال قبل شروع شده است.
با بررسی تراز تجاری ایران در سال های 2013 و 2014 شاهد رشد منفی آن هستیم. این یعنی واردات کشور ما همواره بیشتر از صادرات بوده است. به نظر شما علت این مسئله چیست؟
این تراز مربوط به آمار و ارقامی است كه در دست دارید. باید تحقیق کنید که این آمار از چه طریقی به دست آمده است. اقتصاد ما معمولا برمبنای صادرات است. همانطور كه میدانید معمولا اقلام متفاوتی از جمله ماشینآلات را به كشورهای دیگر صادر میكنیم. نكته اینجاست كه طرف ایرانی به جز گاز و نفت، كالای دیگری كه ما خواستارش باشیم را صادر نمی کند. در سال 2012 كه آخرین موج تحریمها نسبت به ایران تشدید شد و بعد از اینكه اتحادیه اروپا به نوعی مبادلات نفتی و گازی با ایران را ممنوع كرد، سطح مبادلات ما با ایران به طور چشمگیری كاهش پیدا كرد.
در سال گذشته مهمترین اقلام صادراتی ایران به چك خشكبار از جمله انگور بوده است.
بله درست است.
به نظر میرسد ایران در صادرات خشكبار میتواند با چك همكاری خوبی داشته باشد. چك به لحاظ صنایع بستهبندی و تبدیلی قوی است. آیا در آینده برنامهای دارید كه تجار چك با ایران همكاری كرده و محصولات مشتركی را با برند و بستهبندی چك وارد بازارهای اروپا و آسیا كنند؟
سؤال خیلی خاصی است. باید بگویم که ما تا جایی كه میتوانیم روابط دوجانبه را دنبال خواهیم كرد. با خیلی از مقامات ایران مثل مسئولین اتاق بازرگانی ایران صحبت كرده ام و هم اکنون در حال برنامهریزی هستیم كه در ماه سپتامبر گفتمان اقتصادی را در اینجا برگزار كنیم.
چه هیات هایی قرار است از چك به ایران سفر كنند؟
از آن جایی که این مساله توسط اتاق بازرگانی چك دنبال میشود، هنوز اطلاعات دقیقی نداریم. اما میتوانم بگویم عمده فعالیت ما در این نشست مشترك بر مساله حمل و نقل خواهد بود. هرچند امكان دارد شركتهای دیگری هم بخواهند در این حوزه حضور داشته باشند.
اولویت شما برای حمل و نقل چیست؟
این قضیه باید بعد از برگزاری نشست بررسی شود. در كشور چك كالاهای بسیاری هستند كه قابلیت فرستاده شدن به ایران را دارند و این مبادلات میتواند در حوزههای مختلفی باشد.
پس میتوانیم یك نشست اقتصادی مشترك هم در پراگ داشته باشیم.
امیدوارم اینطور باشد اما در حال حاضر تمركز ما بیشتر روی برگزاری این نشست در تهران است.
ایران در سال های اخیر در تلاش بوده است كه به نفت متكی نباشد و به سراغ انرژی هستهای برود. مسیری كه همه كشورهای از جمله جمهوری چك هم آن را طی کرده است. ایران چطور میتواند به دانش هستهای صلحآمیز با كمترین تشنج دست پیدا كند؟
من در جایگاهی نیستم كه بتوانم چنین اظهار نظری را در مورد دولت یك كشور ارائه دهم. تا جایی كه میتوانم از جانب جمهوری چك بگویم، ما در حال حاضر دو نیروگاه هستهای داریم. یكی از آنها توسط یك شركت در چك ساخته شده است و یك مركز تحقیقات هستهای دیگر نیز در نزدیكی پراگ وجود دارد. دلیلی كه ما در مسئله هسته ای خود با هیچ منبع و ناظر دیگری درگیر نیستیم، شفافیتی کاملی است که در انجام این مسئله به کار بسته ایم. در صورتی كه كوچكترین شكی در نحوه فعالیت ما و ماهیت آن باشد، ناظرانی از سازمان بینالمللی انرژی اتمی به آنجا اعزام می شوند و میتوانند گزارشهایشان را تهیه كنند. ما به این صورت میتوانیم نشان دهیم شانس اینكه بخواهیم بیش از حد غنیسازی داشته باشیم در حد صفر است.
برخی از كشورها معتقد هستند كه غنیسازی به صرفه نیست اما در صحبتهایتان اشاره كردید كه شما این كار را انجام میدهید.
ما غنیسازی انجام میدهیم اما این كار صرفا برای مناسبات تحقیقاتی است. در واقع اورانیوم غنیشده و پلوتونیومی كه برای اهدافمان استفاده میكنیم، برای فراوری به كشورهای دیگر فرستاده میشود. در این مورد خاص میتوانم بگویم كشور چك میداند كه خریداری سوخت هستهای از كشورهای دیگر به مراتب ارزانتر و به صرفه تر خواهد بود و ترجیح میدهد سوخت موردنیاز نیروگاههای هستهای را از كشورهای دیگر خریداری كند. ما نیز در حال حاضر این سوخت را از روسیه خریداری میكنیم.
البته به جز روسیه، کشورهای آرژانتین و استرالیا هم تامینكننده سوخت هسته ایی هستند.
ما در حال حاضر فقط از روسیه خریداری میكنیم. چرا كه در حال حاضر دو نیروگاه هستهای داریم كه روسها سازنده آنها هستند و از سازههای روسی برخوردارند. اما نیروگاه آخر كه در 10 سال قبل ساخته شده، با سوختهایی كه از ایالات متحده خریداری می شود، فعالیت میكند.
پس میتوان گفت جمهوری چك به صورت خیلی هوشمندانه با دو قطب شرق و غرب، توازن را رعایت کرده است.
خودم هم مایل هستم چنین نگاهی داشته باشم، اما در حال حاضر فقط از روسیه سوخت خریداری میكنیم. چند سال گذشته رقابتی بین چند تهیهكننده سوخت در سطح بینالمللی ایجاد شده بود كه تصمیم گرفته شد تا سوخت موردنیاز از روسیه تهیه شود. البته در چند سال آینده رقابتی در این سطح برگزار می شود كه شاید نتیجه آن با الان متفاوت باشد. به هرحال باید توجه كنیم كدام سوخت با سازهای كه از آن استفاده میكنیم قابلیت سازگاری بیشتری دارد.
در ایران برخی از گروه های سیاسی معتقد هستند که غرب می خواهد تحت عنوان شفافیت در حوزه هستهای بداند كه ایران در حوزه تكنولوژی یا نظامی چه دستاوردهایی داشته است.
گام اول در حصول اطمینان نسبت به فعالیت هر كشوری برای آژانس بینالمللی، اشراف صددرصدی به فعالیتهای آن كشور است. به این معنی که آژانس می خواهد به طور قطع از عدم وجود هرگونه شک و شبهه ای اطمینان حاصل کند. پس جای تعجب نیست كه جامعه بینالملل مایل است که ایران صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای اش را ثابت کند و به صورت شفاف فعالیت ها را در زمینه هسته ای ادامه دهد. برای كشورهایی مثل آلمان، چین، فرانسه، روسیه یا انگلستان كه از ساختار انرژی هستهای پیشرفتهای برخوردار هستند، دست یابی به اطلاعات مورد نیاز کار سختی نیست و مطمئنم در رابطه با فعالیت هسته ایران هم موردی نیست که آن ها از آن بی اطلاع باشند. تنها مساله ای که باقی می ماند این است كه بتوانیم صلحآمیز بودن فعالیت هستهای ایران را در یك قالب بینالمللی گنجانده و به جامعه بینالملل ارائه دهیم. اتفاقی كه ما نسبت به آن خیلی خوشبین هستیم، دستیابی به این توافق نامه در آینده است و ما نیز از حامیان این اتفاق هستیم.
بعد از اجرای هدفمند كردن یارانهها، ایران به دنبال توسعه سیستم حمل و نقل است. با توجه به اینکه كشور چك در این زمینه میتواند در بازسازی و نوسازی حمل و نقل ایران تاثیرگذار باشد، آیا برنامهای برای دعوت کارشنان حمل و نقل جمهوری چک به ایران در دست اجرا است؟
این مساله یكی از موضوعاتی است که در گفتمان افتصادی که در سپتامبر قرار است برگزار شود، به طور حتم مورد بحث قرار خواهد گرفت. هم اکنون در حال بررسی هستیم كه با ارگانهای دولتی و شهرداریها در این زمینه همکاری داشته باشیم، و شركتهای چك كه مترصد فرصت هستند برای صحبت در باره این موضوع به ایران سفر كنند.
برای این اتفاق باید با شهرداریها و استانداریها وارد صحبت شوید.آیا در این زمینه با شهرداری های ایران صحبتی شده یا برنامهای برای دیدار با شهردار یا استاندار تهران دارید؟
تا کنون با معاون شهردار اصفهان وارد مذاكره شدهایم. هدف ما این است كه با این گفتمان دو طرف چك و ایران را با هم مرتبط كنیم و همینطور شهرداریها، انستیتوها و سازمانهای دولتی و غیردولتی دو کشور با مشاركت یكدیگر به موفقیت دست پیدا كنند.
فعالیتتان را به اصفهان محدود كردهاید؟
در حال حاضر بله.
آیا اصفهان برای این فعالیت پایلوت شما است؟
میتوانم بگویم این اولین فرصتی بود كه در اختیارمان قرار گرفت.
برنامه شما برای گسترش مبادلات فرهنگی بین چک و ایران چیست؟
هدف من در طول اقامتم این است كه به گسترش محصولات فرهنگی در ایران جامه عمل بپوشانم. باید بگویم که این اهداف صرفا محدود به وارد کردن زبان و فرهنگ چك به ایران نیست. در حال حاضر با انتشارات بخارا هماهنگی هایی صورت گرفته است تا بتوانیم برنامه بزرگ داشت برای “فرانتس کافکا” برگزار کنیم. همچنین طی همكاری دیگری قرار است در فرهنگسرای نیاوران كنسرت ویلن داشته باشیم.
چه برنامهای برای دعوت هنرمندان چك به ایران دارید؟
لازم میدانم بگویم برنامهریزیهای ما براساس مقیاس سالانه صورت می گیرد و ما نمیتوانیم در این زمینه مانور خاصی داشته باشیم. چراكه بودجه تخصیصی به اتفاقاتی كه امكان دارد بیفتد، بستگی دارد. همانطور كه گفتم برنامههایم از قبل در این زمینه آماده شده است. یكی از این برنامهها، ارتقای سطح مناسبات فرهنگی بین دو كشور است و به نظرم این امکان وجود دارد که در این زمینه کارهای زیادی انجام دهیم. سرفصلوار از برنامههایی که در دست داریم صحبت كردم ، اما هدف ما این است كه به یك گفتمان برسیم و امیدوارم که این گفتمان ما را به نتایج خوبی برساند.
فرانس هابل یكی از چهرههای برجسته در طول تاریخ کشور چك بوده است. چطور یك فیلسوف میتواند در ساختار سیاسی یك كشور تغییراتی را به وجود بیاورد.
در دهه 90 میلادی، وی یكی از پررنگترین شخصیت ها در تغییر ساختار سیاسی چک بود. این قضیه فقط به آقای هابل مربوط نیست بلكه این دستاوردها مربوط به كل ملت چك است.
كمتر دیده شده كه تغییرات سیاسی در كمال آرامش اتفاق بیفتد. ریشه این اتفاق در جمهوری چک چیست؟
میشود گفت این مساله به نوعی برای ما عادی بود، چون در همان زمان به موازات فروپاشی یوگسلاوی سابق، در حال جدا شدن از اسلواكی بودیم. موردی كه به نظرم غیرعادی است، اتفاقاتی بود كه در آن زمان در منطقه رخ می داد. واقعا دلیلی نمیبینم که مردم نتوانند به طور دوستانه به این توافق دست یابند كه میخواهند از این به بعد جدا از هم زندگی كنند.
پس به نظر شما جنگ بالكان به دلیل عدم گفتوگو بین مردمش بود؟
بله به نظرم این مساله دلیل اصلی بوده است.
تا چه اندازه موضوع مذهب در جنگ بالکان اثرگذار بوده است؟
به عقیده من مذهب نمیتواند عاملی برای چنین درگیریهایی تلقی شود. به نظرم در جریان جنگ بالكان این مسائل فقط عذر و بهانه بود و مذهب همیشه یك عامل تاثیرگذار بین مردم بالكان و درک متقابل آن ها از یکدیگر بوده است. مسیحیان ارتدوكس، كاتولیك و مسلمانان… ولی این قضیه نمیتواند به عنوان عامل بروز چنین درگیریهایی شناخته شود.
اگر معتقدید دین در خشونت تاثیرگذار نیست، به نظر شما دلیل “اسلامهراسی” كه در اروپا وجود دارد چیست؟
از یك سو باید بگویم این یک بحث دینی نیست و بیشتر سیاسی است. مایل هستم اضافه كنم كلمه “اسلامهراسی” بسیار اغراقشده است و در كشورهای مسلمان، رهبران دینیشان این كلمه را ترویج دادهاند و چنین چیزی واقعا وجود خارجی ندارد.
پس اسلامهراسی آنطور كه رهبران دینی مطرح میكنند در اروپا وجود ندارد.
نمیخواهم روی یك كشور خاص دست بگذارم، چرا كه در جهان اسلام رهبران دینی و سیاسی زیادی وجود دارند. بنابراین نمیتوان شخص خاصی را مورد خطاب قرار داد. اما بحث اینجاست چیزی به نام “اسلام هراسی” به آن گونه ای که مطرح است، وجود ندارد. از ظاهر كلمه برمیآید كه “اسلامهراسی” یعنی ترس از اسلام. اگر بخواهید ببینید ریشه این ترس در دل اروپاییان یا جوامع غربی به كجا برمیگردد، میتوان آن را در تكتك اتفاقات و كلماتی كه از این طرف دنیا به آنجا ساطع میشود، دید. در نهایت این قضیه به این شدت وجود ندارد.
به نظرتان وجود گروه افراطی “داعش” باعث نمیشود كه در اروپا “اسلامهراسی” به وجود بیاید؟ خیلی از گروههای تروریستی همكار با “داعش” از اروپا به خاورمیانه آمدهاند و آیا کشورهای اروپایی نگران بازگشت آنها به داخل اروپا نیستند؟
اگر قرار باشد این گروههای افراطی به اروپا برگردند و چنین تصویری را بازتاب دهند، میتواند نهایت خطر باشد. میخواهم تكرار كنم مفهوم اسلامهراسی آنطور كه از آن یاد میكنید وجود ندارد. این مسئله نه نمود سیاسی دارد و نه مبنای تصمیمات سیاسی در جوامع غربی قرار می گیرد. انكار نمیكنم كه مواضع منفی ای نیز به چنین مسالهای وجود دارد، اما مانند خود كشورهای اسلامی در اروپا به اسلامهراسی اینگونه و با این دید نگاه نمیشود. اسلامهراسی میتواند صرفا نوعی نظریهپردازی باشد كه توسط برخی سیاستمداران كه خود به تنهایی این نظریه را میپرورانند، تعمیق میشود و نمیتوان گفت یك سیاست جامع است. در واقع یك ادبیات است كه توسط عده ای مطرح شده و پروبال داده میشود.
شما یک تاریخدان هستید و در نگاه به تاریخ به روند تکامل و تحول جامعه و مردم، بیشتر از افراد عادی اشراف دارید. میدانم که سوال سختی است اما به نظر شما خاورمیانه در حال طی کردن یک روند دموکراتیک است یا خیر؟
سخت است که بخواهم در این مورد نظر بدهم. اما تحولاتی که در اکثر کشورهای خاورمیانه اتفاق میافتد، گویای این قضیه نیست. در واقع نوع شکلگیری ارگانها و چینش قدرت در خاورمیانه نشاندهنده حرکت خاورمیانه به سوی روندی دموکراتیک نیست. نمیخواهم بگویم به این قضیه بدبین هستم، اما مساله اصلی این است که مردم باید ابتدا بدانند دموکراسی چیست و بعد به آن دست پیدا کنند. ترکیه مثالی از این اتفاق و روندی در حال طی شدن به سوی دموکراسی است.
ایران در این زمینه چه نقشی میتواند ایفا کند؟
به نظرم بهتر است در این زمینه اظهار نظر نکنم. هر کشوری در حوزه گسترش دموکراسی میتواند در حد خودش ظاهر شود.
در طول این مصاحبه سوالات فلسفی، تاریخی و هستهای پرسیدیم. حضرتعالی همه سوالات را در حوزه سیاست، به حوزه اقتصاد ربط دادید و در آخر تصویر بسیار مبهمی از خاورمیانه و تصویر روشنی از مناسبات ایران و چک متصور شدید.
در حال حاضر واقعا سخت است که بخواهیم تصویر شفافی از وقایع خاورمیانه ارائه کنیم و بیشتر میتوان گفت که تصویر مبهمی وجود دارد که جلوی اظهارنظر بیشتر را در این باره می گیرد.
عملا دود آتش جنگهای سوریه و عراق کل خاورمیانه را دربرگرفته است. ممکن است دود دیگری هم بلند شود؟
امیدوارم که اینطور نباشد. اتفافی که در حال حاضر در عراق و سوریه می افتد، تهدیدی برای کل منطقه است. امیدوارم اگر قرار است در آینده تغییراتی رخ دهد، از ماهیت صلحآمیز برخوردار باشد. اگر قرار است نسبت به گسترش مبادلات یا مراودات هرگونه تغییری حاصل شود، میتوان در نهایت خونسردی و صلح این امور را به نتیجه رساند.
گفتگو از: محمدرضا نظری