اوگاندا کشوری در شرق آفریقا است که در تولید محصولات کشاورزی رشد چشمگیری داشته است به نحوی که در طی سالهای اخیر توانسته محصولات متنوعی اعم قهوه، ماهی، چای، پنبه، گل را به اروپا صادر کند. قوانین آزاد تجاری در اوگاندا و پنج کشور دیگر موسوم به جامعه افریقای شرقی یکسان است و ایران می تواند فعالیت های تجاری خود را بدون پرداخت مالیات در کشورهای بروئنی، کنیا، تانزانیا، سودان جنوبی و کنگو پیگیری کند. در چنین شرایطی اوگاندا می تواند بازار خوبی برای محصولات ایرانی باشد. به منظور بررسی ظرفیت های اقتصادی و فرهنگی موجود با ” محمد احمد کیسوله” سفیر کبیر اوگاندا در ایران به گفتگو نشسته ایم.
گفتگوی اختصاصی آوا دیپلماتیک با “محمد احمد کیسوله” سفیر کبیر اوگاندا در ایران
حضرتعالی هم اکنون سفیر کرودیته 10 کشور هستید این روند موفق در حوزه دیپلماتیک از کجا شروع کردید؟
دستیابی به مقام سفارت کار سادهای نیست. در سال 1973 به منظور تحصیل به عربستان سعودی سفر کردم و در سال 1980 از دانشگاه اسلامی شهر مکه در رشته شریعت (قوانین اسلامی) فارغالتحصیل شدم و همزمان مدیریت شریعت در کامپالا و سخنران بخش اسلامی دانشگاه ماکرر را عهدهدار بودم که این دانشگاه مشهورترین دانشگاه در شرق آفریقا است. در طول 11 سال خدمتم در دانشگاه ماکرر به همه ثابت کردم که میتوانم تمام مسئولیتهای که بر عهده ام می گذارند را به نحو احسن به سرانجام برسانم.
84 درصد جمعیت اوگاندا مسیحی هستند، تحصیل در رشته شریعت اسلام در عربستان برای شما دشوار نبود؟
این موضوع تاثیر بسزایی ندارد و زمانیکه مدیر بخش اسلامی دانشگاه بودم بسیاری از پروژهها از جمله ساخت مرکز سلامت که توسط عربستان سعودی سرمایهگذاری شده است را به اتمام رساندم.
دولت عربستان سعودی این هزینه را پرداخت کرده است؟
این مرکز توسط سازمانهای مردم نهاد در عربستان سعودی ساخته شده که علاوه بر آن بیمارستان کیبولی هم که مختص مسلمانان اوگانداست توسط این کشور ساخته شده است.
بنابراین عربستان سعودی در اوگاندا فعالیتهای زیادی داشته است؟
پروژههایی همچون کالج کیبولی که مختص آموزش معلمان است و کارخانه شکرسازی توسط عربستان سعودی ساخته شده است، جناب رییسجمهور از همه پروژهها دیدن کردند و متوجه فعالیتهای تحت نظارت من شدند و از آنجا به بعد ایشان با من و فعالیتهایم آشنا شدند و چون ایشان اهمیت زیادی برای توسعه و پیشرفت قائلاند پیشنهادهایی در این زمینه مطرح کردند. و بعد از این دوران من به عنوان سفیر در کشورهای عربی و به خصوص خاورمیانه مشغول به فعالیت شدم.
در سال 1995 به عنوان سفیر اوگاندا در عربستان سعودی انتخاب شدید؟
بله و به مدت 8 سال سفیر اوگاندا در عربستان بودم.
دوره سفارت 4 ساله است، شما دو دوره در عربستان سفیر بودید؟
به مدت 13 سال در عربستان تحصیل کردم و 11 سال هم مدیر سازمان بینالمللی امور مسلمانان در عربستان که سازمانی مردم نهاد است مشغول به فعالیت بودم. بعد از آن به مدت 8 سال سفیر اوگاندا در عربستان بودم ولی مسئولیت کشورهای کویت، قطر، بحرین، امارات، عمان و یمن را هم برعهده داشتم که تلاشهای فراوانی در ارتقای روابط کشورهای عربی با اوگاندا به خصوص در بخش اقتصادی انجام دادم.
چرا ایران را برای ادامه فعالیتهای دیپلماتیک انتخاب کردید؟
در سال 1996-1995 سفارت ایران در کامپالا شروع به فعالیت کرد به همین علت لازم بود تا ما هم سفارتی در ایران داشته باشیم. از آنجا که ایران مهمترین کشور در تاریخ اسلام است به همین علت هر شخصی نمیتوانست به عنوان سفیر در اینجا فعالیت کند به این علت که باید از اسلام سررشته کامل داشته باشد و تمام ارتباطات بین شیعه و سنی را بداند چون همه این عوامل بر روابط سیاسی بسیار تاثیرگذار خواهد بود.
قبل از شروع فعالیت دیپلماتیکی در ایران آیا سفری به این کشور سفری داشتید ؟
قبل از اینکه به عنوان سفیر انتخاب شوم به دفعات مختلف برای شرکت در سمینارها به ایران سفر کرده بودم.
اولین سفرتان به ایران چه تاریخی بود؟
برای شرکت در کنفرانس همکاری کشورهای اسلامی بود.
چند سال گذشته بود؟
در حدود 12-13 سال پیش بود.
نسبت به 12 سال گذشته تهران چقدر فرق کرده است؟
تغییرات خیلی گسترده است. نخستین بار تنها به عنوان توریست از این کشور دیدن کردم و به این مسائل دقت نداشتم.
من مدال طلا از پادشاه عربستان سعودی به علت گسترش روابط دریافت کردم.
بعد از سفر رییسجمهور اوگاندا به ایران ایشان تصمیم گرفتند سفیری را به این کشور بفرستند کاندیداهای فراوانی برای این پست وجود داشتند ولی از انجا که رییسجهور با تجربیات و فعالیتهای من اشنایی داشتند بنده را برای این پست مناسب دیدند و من بدون اینکه به کشورم برگردم به طور مستقیم از ریاض به تهران آمدم.
در حال حاضر رابطهتان با سفیر عربستان در تهران چگونه است؟
با تمام سفارتخانههای کشورهای عربی در ایران رابطه خوبی و مستحکمی داریم و تمام وزرای کشورهای خاورمیانه با من دوست هستند، همینطور با جناب آقای ظریف در خیلی از مناسبتها شرکت داشتم و ایشان ثابت کردند که واقعاً مرد عمل هستند، یک مسئله سخت و پیچیده در کنفرانس OIC پیش آمده بود که ایشان راهحلی را پیشنهاد کردند.
من به عنوان اولین سفیر اوگاندا در ایرانبه مدت 10 سال مشغول به فعالیت هستم.
برای گسترش مناسبات ایران و اوگاندا چه برنامههایی دارید؟
قبل از اینکه به این موضوع بپردازیم اجازه دهید به چرایی حضورم در ایران بپردازم.
به طور حتم. بفرمایید.
سیاست من اینگونه است که در اجرای امور هیچ عجلهای ندارم ابتدا در حوزههای بازرگانی، سرمایهگذاری و همینطور فرهنگ مطالعه و بررسی میکنم و بعد از مطالعه برای آینده برنامهریزی میکنم. زمانیکه یک سفیر تنها به مدت سه سال فعالیت میکند نمیتواند واقعیتها را درک کند. در سال اول با شهر و وزارتخانهها آشنا میشوند، سال دوم تازه با پرهای از مسائل آشنا میشوند و سال سوم هم باید به کشورشان برگردند که البته کشور ما چنین سیاستی را دنبال نمیکند و این مورد درباره ما صدق نمیکند.
در واقع من نگاه عملی به مسائل دارم و در همین راستا بدون اینکه وزارتامورخارجه ترتیب سفرها را داده باشند به تمام استانهای کشور سفر کردم.
از کدام استانهای ایران دیدن کردید؟
از همه استانها از جمله اصفهان، تبریز، شیراز، اهواز، مازندران، کردستان، گیلان و …. من به عنوان سفیر به این استانها سفر نکردم بلکه به عنوان یک توریست از این شهرها دیدن کردم و در بیشتر موارد هم مهمان استاندارها و شرکتهای خصوصی بودم و از این فرصت برای شرکتها و به خصوص کارخانجات و صنایع استفاده کردم. به همین علت با تمام استاندارها آشنا هستم و حتی در مشهد یک خانه دارم و زمانیکه به این شهر سفر میکنم احتیاج نیست از هتل برای اقامت استفاده کنم.
به قم هم سفر کردید؟
بله دانشجویان اوگاندایی زیادی در قم به تحصیل می کنند.
دانشجویان اوگاندایی که در قم تحصیل میکنند آیتالله میشوند مگر مسلمانان اوگاندایی شیعه هستند؟
این تنها یک مقام است که به سنی و شیعه داده میشود و آیتالله “سنی” هم میتواند باشد. البته بیشتر سنیان در مورد شیعیان چیزی نمیدانند.
بنابراین شیعیان و اهل سنت شناخت درستی از هم ندارند؟
این درست نیست که شیعیان را دشمن سنیها بدانیم، در همین اواخر کنفرانسی درباره فرهنگ ایران در دانشگاه ماکرر برگزار شد که من به عنوان سخنران 20 دقیقه در مورد شیعه و اهلبیت مطالبی را بیان کردم، به نظر من اهل بیت یک عشقی از صمیم قلب به خانواده پیامبر دارند. آیا میتوان ادعای مسلمانی کرد و از طرفی هم گفت که ما اهل بیت را دوست نداریم؟ برای ایرانیان دشوار است که مفهوم شیعه را برای دیگران توضیح دهند و درک مردم هم در این مورد اشتباه است که شیعه به اسلام صدمه میزند.
بر اساس دیدارهایی که از شهرهای ایران داشتم میتوانیم این حقیقت را بیان کنم که در زمینه صنعت ایران پیشرفتهای خوبی داشته است.
کدام استان ایران برایتان جالبتر بود؟
این سوال اشتباهی است به این علت که هر استان مشخصات خودش را دارد. به عنوان مثال زمانیکه به کرمان سفر میکنید چه چیزی میبینید؟
معماری سنتی زیبا با خشت و گل در حاشیه کویر.
اجازه دهید من بگویم، تپهها و کوههای زیادی در این شهر وجود دارد که این کوهها منحصر به فردی هستند و کارخانههای سیمانسازی در این منطقه مشغول به فعالیتاند. البته هر استان مشخصات خاص خود را دارد به عنوان نمونه استان مازندران موقعیت توریستی و تفریحی دارد و استان اصفهان در زمینه کاشی و سنگ فعالیت دارند و کاشان در زمینه فرش، در زنجان کارخانجات زیادی فعالیت میکنند و در کردستان صنعت تراکتورسازی فعالیت دارد.
حضرتعالی پس از گذشت چه مدت به این اطلاعات درباره ایران دست پیدا کردید؟
در این مدت 10 سال حضورم در ایران به عنوان توریست به استانها سفر کردم و با دقت مسائل را دنبال کردم البته من به حوزه بازرگانی خیلی علاقمندم. شما ایرانیان خیلی باید از دستاوردها و پیشرفتهای خودتان راضی باشید چون دارای صنعت خوبی هستید که در تمام استانها پخش شده است و کارخانجات بزرگ و پیشرفتهای در کشور وجود دارد که بیشترشان استاندارهای اروپایی را دارند که این موقعیتها فرصتی را برای ایجاد ارتاباط با کشورهای آفریقایی را فراهم میکند، چون کشورهای آفریقایی واردکننده محصولات از کشورهای چین و آلمان هستند.
بیشتر از 200 کارخانه داروسازی در ایران را دیدن کردم که داروهای با کیفیت و قیمت مناسبی در ایران تولید میشود که به مردم آفریقا خیلی میتواند کمک کند و همینطور ایران دکترهای متخصص زیادی دارد.
حالا به ضعفها و نقاط منفی میپردازم. دسترسی شما به بازار واقعاً اشتباه است و روش بازرگانان ایرانی درست نیست. به عنوان مثال بازرگانان ایرانی با کلی بروشور به سفارت میآیند و محصولاتشان را برای فروش تبلیغ میکنند.
دارو مانند هندوانه نیست که در وسط جاده بایستی و بفروشی، این روش درستی نیست که با چمدان دارو به سفارت بروی و بخواهی داروها را بفروشی، دارو باید توسط دکتر معرفی شود. اگر یک کلینیک یا داروخانه در کامپالا نباشد چه کسی داروها را میفروشد.
بنابراین معتقدید که بهتر است یک داروخانه یا کلینیک ایرانی در اوگاندا تاسیس شود و از این طریق داروهای ایرانی توزیع شود؟
در واقع این پیشنهاد را با وزارت امور خارجه مطرح کردهام که یک مرکز سلامت در اوگاندا تاسیس کنند تا بازرگانان ایرانی داروهایشان را توزیع کنند.
شما به طور مستقیم با وزیر بهداشت هم میتوانید دیدار داشته باشید و پیشنهادتان را ارائه دهید.
ارتباط خیلی خوبی با وزارت خارجه دارم و پیشنهاد تاسیس مرکز سلامت در اوگاندا را مطرح کردم.
من پیشنهاد میکنم با وزیر بهداشت ایران هم در این زمینه دیداری داشته باشید.
در این زمینه پیشنهادات مطرح شده است و به یک نتایجی هم رسیدهایم. در واقع این مرکز سلامت در اوگاندا تاسیس شده که قرار است داروهای ایرانی را به اوگاندا معرفی کند.
چه زمانی افتتاح میشود؟
در 4 ماه آینده افتتاح میشود. با همکاری وزارت خارجه توانستیم این پروژه را به مسیر درست هدایت کنیم.
پیشنهاد دیگر من در زمینه بازرگانی احداث منطقه آزاد در کشور اوگاندا بود تا بازرگانان ایرانی بتوانند محصولاتشان را به این منطقه بیاورند. با بازرگانان ایرانی بسیاری در سفارت ملاقات داشتم و همیشه یک سوال مطرح کردم که بازرگان اوگاندایی چطور میتواند با شما آشنا شود؟ و پیشنهاد کردم اگر به تنهایی نمیتوانند هزینههای سفر را تامین کنند با یک گروه بازرگانی به اوگاندا سفر کنند. البته منطقهای را به عنوان منطقه آزاد ایرانی در اوگاندا در نظر گرفتیم که هر کارخانه در حوزه فعالیتهایش بتواند در این منطقه فعالیت کند.
گروهی در ایران هستند که ادعا میکنند تخصص برگزاری نمایشگاه در خارج از کشور را دارند ولی درواقع کلاهبردارند و در این راه سر خیلی از مردم کلاه میگذارند.
بیشتر در این رابطه توضیح میدهید؟
نمایشگاههایی در اوگاندا برای 4 یا 5 روز غرفههایشان را به بازرگانان ایرانی اجاره میدهند و شرکتهای ایرانی هم زودتر باید این پول را پرداخت کنند،ولی شرکتی که ادعا میکند متخصص برگزاری نمایشگاه در خارج از کشور است هیچ تبلیغاتی برای محصولات انجام نمیدهد و تنها یک دهم مبلغ دریافتی را به برگزارکننده اوگاندایی میپردازد و بقیه را خرج میکند و تنها 5 درصد این پول در اوگاندا خرج میشود.
چرا بخش خصوصی اوگاندا این قبیل نمایشگاهها را برگزار نمیکند؟
هزینههای زیادی در این نمایشگاهها صرف میشود ولی این شرکتها سودی کسب نمیکنند با اینکه هزینههای زیادی صرف میکنند ولی سفارشی برای محصولاتشان نمیگیرند.
بعد از اینکه من این نقصها و ضعفها را مشاهده کردم به وزارت خارجه پیشنهاد دادم که منطقه آزاد برای ایرانیان در اوگاندا تاسیس شود و به جای پرداخت 20 هزار دلار برای یک هفته نمایشگاه در اوگاندا این پول برای یک سال اجارهبها مغازه در اوگاندا هزینه شود، به همین دلیل من مشوق برگزاری نمایشگاه نیستم و اگر این منطقه آزاد تجاری ساخته شود تمام این مشکلات مرتفع میشود.
چه زمانی این منطقه ساخته میشود؟
این پروژه در حال برنامهریزی است ولی در حال حاضر دو شرکت ایرانی در حال مطالعه و بررسی این پروژه هستند.
مسئله دیگری درباره محصولات ایرانی است که به دبی صادر میشود و در آنجا بستهبندیهایش تغییر میکند و به نام ایتالیا یا هر کشور دیگری به آفریقا صادر میشود ولی من در حال تغییر این روند هستم تا محصولات به طور مستقیم از به آفریقا صادر شود.
چرا تجار اوگاندایی فعال نیستند و خودشان به تهران سفر نمیکنند تا محصولات ایرانی را به کشورشان وارد کنند؟
تا زمانی که شما خودتان را معرفی نکردید. هیچکس اطلاعی راجع به شما ندارند.
شما به عنوان یک سفیر میتوانید تاجرهای اوگاندایی را یک هفته به تهران دعوت کنید.
این کار را انجام دادم و خیلی از تاجرهای اوگاندایی به ایران سفر کردند.
آخرین بار چه زمانی کمیسیون مشترک اقتصادی را برگزار کردید؟
این دیدارها نتیجهای نداشته است چون بازرگانهای اوگاندایی محصولات ایرانی را با چین و هند و دیگر کشورها مقایسه میکنند. البته با اتاق بازرگانی در زمینه معرفی محصولات بازرگانی همکاریهایی داشتیم و در این زمینه به پیشرفتهای خوبی هم دست یافتیم.
چه ظرفیتهای اقتصادی برای گسترش مناسبات دو جانبه وجود دارد؟
ایران یک کشور صنعتی نیست، و در زمینه کشاورزی باید مناسبات را گسترش داد نه صنعت. محصولاتی که ما تولید میکنیم در منطقه بازار خوبی دارد.
اوگاندا قهوه معروفی دارد و ماهی آبزیان صادر میکند، فلزات گرانب ها مانند طلا و الماس، تنباکو، آهن و فولاد دارد که به اروپا هم صادر میکنید.
بله و همه اینها به خاطر کیفیت خوب این محصولات است. اگر ایران هم تمایل داشته باشد میتواند سفارش دهد.
اوگاندا اقتصاد لیبرالی (آزادی) دارد. کارخانههای ماهی در اوگاندا توسط کشورهای اروپایی یا عربستان ساخته میشود و اگر ایرانیان تمایل داشته باشند میتواند در این زمینه فعالیت کنند.
بنابراین از تاجرهای ایرانی دعوت میکنید که در زمینه کشاورزی و پرورش آبزیان در اوگاندا سرمایهگذاری کنند؟
4500 هکتار زمین دولت اوگاندا به ایران داده است تا در زمینه کشاورزی سرمایهگذاری و فعالیت کند.
تراز اقتصادی بین دو کشور چگونه است؟
در زمینه اقتصادی هیچ فعالیتی وجود ندارد و تحریمها هم فعالیتها اقتصادی را دشوار کرده است به طوریکه هیچ مبادله مالی نمیتوان انجام داد و تحریمها مانعی بر سر راه پیشرفت برنامههایی بود که با دولت داشتیم. حتی سفارت برای دریافت پول از کشور به مشکل برخورده است.
چمدان دیپلماتیک میتواند پول جابجا کند.
هزینههای شخصی را میتوانیم پرداخت کنیم ولی زمینه بازرگانی به مشکل برخوردهایم.
روابط سیاسی ایران و اوگاندا در چه سطحی است و چگونه میتوان مناسبات دو جانبه را گسترش داد؟
مناسبات سیاسی ایران و اوگاندا در سطح عالی است و رییسجمهور اوگاندا چهار بار به ایران سفر کردند.
آقای رفسنجانی در سال 1995، آقای خاتمی سال 2005 و آقای احمدینژاد هم 2010 به اوگاندا سفر داشتند در این دیدارها تفاهمنامههای زیادی به امضاء رسیده است که میتواند مناسبات بین دو کشور را ارتقا دهد.
ما تفاهمنامهای داریم برای معافیت مالیاتی(ODA) که در واقع هدیهای است که ایران به اوگاندا میدهد. ما احتیاجی به هدیه ایران نداریم بلکه این اقدام مبنای گسترش مناسبات اقتصادی دو جانبه است.
ارزش دلاری این معافیت مالیاتی چقدر است؟
در حدود یک و نیم میلیون دلار که پیشنهاد دادند این پول را برای مرکز سلامت در نظر بگیریم و ما پول را نخواستیم و گفتیم که یک کلینیک برای ما بسازید.
در سال 2010 ایران یک میلیون دلار در قالب صادرات تراکتور به اوگاندا کمک کرده است و همینطور تفاهمنامهای در زمینههای تکنولوژی، بازرگانی، صنعت،کشاورزی، آموزش و پروش و روابط فرهنگی به امضا، طرفین رسیده است.
این تفاهمنامهها چه زمانی عملیاتی میشوند؟
با وزارتامورخارجه در ارتباط هستیم تا بتوانیم این تفاهمنامهها را عملیاتی کنیم. با مدیر امور آفریقا آقای محمدی در این زمینهها گفتگوهای زیادی داشتم.
خیلی خوب است که مناسبات فرهنگی را ارتقا ببخشیم ولی دشوار است که به یک دستاورد ملموس دست یابیم.
فرهنگ شاخههای مختلف و زیادی دارد، و سوال اینجاست که ما کدام فرهنگ را میخواهیم ارتقا ببخشیم؟ فرهنگ چینی، هندی، انگلیسی، ایرانی و… چقدر برای ما هزینه خواهد داشت.
اگر فرهنگ اسلامی را ارتقا دهیم فرهنگ مسیحی، کاتولیک، پروتستان چه میشود؟ و یا مردمی که دینی در اوگاندا ندارند چه میشوند؟ فرهنگ خوب است ولی به تنهایی کارایی ندارد و باید فعالیتهای دیگری هم به آن اضافه شود.
چه فعالیتهایی مد نظر شما هست؟
فعالیتهایی مانند اشتغال زایی، تاسیس مراکز آموزشی و تربیتی که در این صورت فرهنگ متبلور میشود ولی فرهنگ به تنهایی در اولویت نیست. به عنوان مثال در کنار مناسک مذهبی حج منفعت مالیاش هم مطرح است چون بعد از انجام اعمال حج بحث خرید و پول مطرح میشود. بنابراین فرهنگ خوب است ولی زمانیکه با اقتصاد در ارتباط باشد.
در زمینه آموزشی اگر به اوگانداییها برای تحصیل در ایران بورسیه شوند دهند خیلی خوب است، یا دانشگاهها تجربیات خودشان را با یکدیگر اشتراک بگذارند.
چطور میتوان در جامعه بینالملل تصویر واقعی از ایران را به نمایش گذاشت؟
تصویری که راجع به ایران وجود دارد تصویر منفی است.
چرا این تصویر منفی راجع به ایران وجود دارد؟
ایرانیان ملتی مهماننواز هستند و رابطه خوبی با دوستانشان دارند، به به عنوان مثال در سفر به یکی از استانها یکی از دوستانم مرا دعوت کرد البته من به عنوان یک سفیر به دولت اطلاع دادم که به این مهمانی میروم، یا زمانیکه به اصفهان سفر میکنم نزد دوستان میروم، این فرهنگ خوبی است ولی مردم این را نمیدانند و با فرهنگ عربی این را اشتباه میگیرند. در صورتیکه من هیچ عربی را ندیدیم که مهمان را نزد خودش نگه دارد البته به جزء بحث پذیرایی اما در ایران این طور نیست زمانیکه به مهمانی میرویم احساس میکنیم در خانه خودمان هستیم و این تصویر خوبی است، اما در خارج ایران به عنوان کشوری تمام شده به تصویر کشیده میشود نشان میدهند که همه چیز سخت و دشوار است و اقتصاد ایران هیچ پویایی و تحرکی ندارد در صورتیکه این تصویر اشتباه است. زمانیکه من به ایران آمدم شهر پر بود از ماشینهای پیکان قدیمی که من به عنوان سفیر به وسیله نقلیه احتیاج داشتم ولی زمانیکه دیدم وضعیت اینگونه است ماشین نخریدم و با تاکسی رفتوآمد کردم ولی آیا در حال حاضر شما پیکان در جاده میبینید؟
نخیر دیگر ماشین پیگان تولید نمی شود.
خوب این یک پیشرفت است اما هیچکس این موضوع را بیان نمیکند چون نمیداند. دستاوردهای مثبت دیگر هم وجود داشته همانطور که پیشتر گفتم کارخانه، صنعت، در زمینه پزشکی پیشرفتهای خوبی داشته است، ولی چه کسی میداند؟ در واقع به جز ما که در ایران زندگی کردیم کسی در این باره اطلاع ندارد. وظیفه دولت ایران این است که رسانههایش را تقویت کند و از طریق سفارتخانههای که در ایران هستند تصویر درستی در رسانههای جهان منتشر کنند.
نظرتان راجع به مسئولیت و رسالت جناب آقای روحانی چیست؟
به نظر من زمان روی کار آمدن ایشان زمان درست و به موقعی بود، ایشان یک سیاست قابل قبولی اتخاذ کردند که تصویر ایران را میتوانند تغییر دهند، فکر کنم بعضی از دستاوردهایشان را در روزهای گذشته دیدید حداقل در مورد کشورهای آفریقایی ما اقدامات مثبتی را از جانب ایشان مشاهد کردیم. ما جلسات خیلی مثبتی با آقای نعمتزاده داشتیم، در واقع سفر مقامات کشورهای آفریقایی به ایران برای درخواست کمک نیست بلکه میخواهیم با ایران تعامل داشته باشیم و چنین تصوری غلط است که کشورهای آفریقایی برای گدایی به اینجا امدهاند مگر چه چیزی در ایران وجود دارد که ما نداریم! ما همه چیز را با پول میخریم و بحث گدایی مطرح نیست اگر هم بودجه نداشته باشیم وام میگیریم و پول را به شما پرداخت میکنیم.
آقای روحانی میتوانند با استفاده از امکانات و زمینهایی که کشور اوگاندا برای ایران در نظر ظرفیتهای اقتصادی را افزایش دهند و پروژهها را عملیاتی کنند.
با توجه به اینکه شما 10 سال در ایران حضور دارید به نظرتان تفاوت بین آقای روحانی و آقای احمدینژاد چیست؟
فضا تغییر کرده است. یکی از رییسجمهورهایی که من دوستشان داشتم اقای احمدینژاد بود چون روی مواضع خودشان مانند یک مرد میایستادند.
به نظر شما آقای روحانی در مذاکرات هستهای موفق میشوند؟
بله اقدامات موثری صورت گرفته است.
ولی تحریمها هنوز پابرجاست؟
تغییرات باید تدریجی اتفاق بیفتد چون افرادی بودند که از این تحریمها سود میبردند و نمیتوان به یکباره همه مسائل تغییر کند.
چه کسانی از این تحریمها سود میبرند؟
این ماجرا اینقدر ساده هم نیست. همان کسانی که این تحریمها را اعمال میکنند همانها هم از این تحریمها سود میبرند.
بیشتر در این باره توضیح میدهید؟
من به عنوان سفیر در ایران حضور دارم و نمی توانم در این مورد صحبت کنم و در حوزه اختیار من نیست و در این باره میتوانید با سفیر ما در سازمان ملل مصاحبه کنید.
گفتگو از: محمدرضا نظری