سفیر دانمارک در ایران که اصالت لبنانی دارد به تازگی ماموریت خود را در ایران آغاز کرده است و تلاش می کند تا ظرفیت های اقتصادی و سیاسی ایران و دانمارک را پس از اجرایی شدن برجام به بالاترین سطح خود برساند. وی طی گفتگو با آوا دیپلماتیک به موضوع حمایت این کشور از مردم فقیر دنیا از جمله مردم کشورهای مالی، نیجر و غنا اشاره می کند و همینطور بر اراده مقامات دانمارکی بر مبارزه با داعش تاکید دارد.

گفتگوی اختصاصی آوا دیپلماتیک با دنی عنان

سفیر دانمارک ایران

 شما کارتان را در اکتبر سال 1996 در وزارت امور خارجه دانمارک آغاز کردید. آیا انگیزه خاصی باعث شد شما چنین شغلی را انتخاب کنید؟

سیاست همیشه حوزه مورد علاقه من بوده است و از دوران کودکی، همیشه اخبار را دنبال می کردم.

البته بخشی از اصالت من به لبنان بازمی­گردد و در دوران کودکی، یادم می آید جنگ داخلی در کشور جریان داشت و من هرشب در کنار پدرم می نشستم و اخبار را نگاه می کردم. اینگونه علاقه ویژه­ای به خاورمیانه پیدا کردم که بعدها در طول چهار سال و نیم خدمت من در وزارت امورخارجه متجلی شد.

در آنجا، 4 کشور سوریه، لبنان، اردن و عراق را پوشش می دادیم. بعدها من را برای یک سال به لبنان اعزام کردند و در کپنهاگ نیز، حوزه خاورمیانه را به مدت 4 سال پی گرفتم و اکنون، از حضور در ایران بسیار خرسند هستم.

شغل پدرتان چه بود؟

ایشان به همراه مادرم فروشگاه گلفروشی داشتند.

جالب است که به عنوان کودکی لبنانی-دانمارکی، شاهد جنگ داخلی لبنان بوده اید. لطفاً برایمان بگویید سیاست، شرایط و اتفاقات آن زمان را چگونه دیدید؟

باید گفت که تماشای کشوری غرق در درگیری هیچگاه صحنه دلپذیری نیست، بویژه اگر اقوامتان در آنجا ساکن باشند.

از سال 1999 تا 2003، شما به عنوان معاون سفیر در سوریه حضور داشتید. تا چه میزان در آن دوران می شد ریشه های بحران کنونی سوریه را مشاهده و شناسایی کرد؟

گمان نمی کنم. البته در آن دوران، همه می دانستند که ثبات در سوریه هزینه هایی را نیز دربردارد و آن چیزی نبود جز حقوق سیاسی کمتر؛ اما درک من از سوریه در آن زمان این بود که مردم از کشورشان راضی هستند و به آن می بالند و امروز، از آنچه بر آن رفته بسیار اندوهگین هستم.

این کشور برایم مثل خانه دوم است و آنچه پیشتر سبب بروز درگیری و اکنون ادامه دهنده آن است کمبود آزادی سیاسی و آسیب به نظام اقتصادی این کشور است.

برخی مناطق سوریه دچار خشکسالی شدید بوده که زندگی را در روستاها غیرممکن ساخته است. من معتقدم مهمترین عامل ایجاد ناآرامی ها از آنجا سرچشمه گرفت که برخی با رژیم اسد سر سازش نداشتند و گمان می کردند می شود آن را به سرنوشت فرار بن علی از تونس، یا خلع مبارک از قدرت در مصر دچار ساخت. اینگونه شد که شانس خود را در سوریه امتحان کردند.

با توجه به اینکه در دوران حکومت حافظ اسد در سفارت دانمارک در سوریه حضور داشتید،از دیدگاه شما چه فرقهایی میان او و حکومت بشار اسد وجود دارد؟

یادآوری می کنم که اعزام من به سوریه زمانی بود که حافظ اسد درگذشت و انتظارات بسیاری از بشار اسد وجود داشت. در آن دوران دسترسی به اطلاعات بیش از پیش تسهیل شد.

قبل از ریاست جمهوری او و مرگ پدرش، بشار اسد ریاست جامعه مجازی و رایانه ای سوریه را برعهده داشت و همین امر محبوبیت فزاینده ای به او بخشید. حتی در ماههای اول حکومت وی نیز آزادی سیاسی بیشتری وجود داشت و آن را اصطلاحاً، بهار دمشق می نامند. اما چندی بعد، بعضی از فعالان سیاسی مجدداً به زندان افتادند.

پس می توان نتیجه گرفت با توجه به انتظارات اولیه، مردم انتظار آزادی سیاسی بیشتری از وی داشتند که اتفاقاً محقق هم شد، اما نظام کمی بعد دوباره همان سرسختی قدیم را پیش گرفت.

به نظر من برای اکثر مردم سوریه، مهمترین تحول سالهای نخست ریاست جمهوری بشار اسد گشایش اقتصادی و ورود سرمایه گذاریهای خارجی بود که اشتغال­زایی و رونق بیشتری را به کشور آورد.

در خاورمیانه، ما همواره شاهد خلاء پرنشدنی دموکراسی هستیم. به عنوان کسی که اصالت لبنانی دارید و در عین حال، دیپلمات دانمارکی محسوب می شوید. چرا کشورهای عرب خاورمیانه سالها است که درگیر برقراری دموکراسی هستند؟

مشکل اصلی این است که در فرهنگ سیاسی خاورمیانه، رویکردی بنام “برنده، بُرّنده است!” (هرکه بامش بیش، برفش بیشتر) وجود دارد، بدین معنا که اگر شما قدرت را در اختیار دارید، دیگر هیچگاه نمی خواهید آن را از دست بدهید و اینگونه است که قبل از هرچیز، اطمینان حاصل می کنید که منافع اقتصادی در اختیار حامیانتان قرار بگیرد.

هنگامی که نظام شما فرقه ای و تنش­زا است، شرایط برای قدرتهای خارجی تسهیل می شود تا از این بحران استفاده کرده و مردم را علیه یکدیگر بشورانند.

به عقیده من، لبنان نمونه تمام­عیاری از اجتماع شیعیان، سنی ها و مسیحیان است که در آنجا قدرتهای خارجی از اقوام درون این کشور حمایت می کنند و همین امر موجب شده است که آنها 15 سال با یکدیگر درگیر باشند و امروز هم به این درگیری در صحن سیاسی کشور ادامه دهند.

با بروز درگیری در خاورمیانه، موج گسترده مهاجرت ایجاد شده است. این در حالی است که ما شاهد رویه های متناقض اروپا نسبت به این اتفاق هستیم. رویکرد دولت دانمارک در این باره چیست؟

رویکرد ما این است که وقتی کسی به دانمارک می آید، اگر معیارهای پناهندگی را داشته باشد، ما به وی پناه می دهیم و در طول 35 سال گذشته ما تعداد بسیاری را پناه دادیم.

وقتی لبنان درگیر جنگ داخلی بود، ما بسیاری از فلسطینیان را پذیرفتیم. در اوایل دهه 90 نیز سومالیایی های کثیری را پناه دادیم و از دهه 90 تا به امروز، افغان ها و عراقی ها و اخیراً سوری ها را اسکان داده ایم. دولت ما اعتقاد بسیاری به کمک دارد و به نظر من، ما یکی از بزرگترین حامیان بین المللی مردم سوریه در این کشور و کشورهای همسایه اش هستیم.

ما به پناهندگان سوری در لبنان و اردن کمک بسیاری ارائه دادیم؛ البته از این طریق نه تنها به پناهندگان، بلکه به جوامع میزبان آنها نیز کمک می کنیم تا بتوانیم از نزاع میان آنان و جمعیت پناهنده سوری پیش گیری کنیم.

چرا مجلس دانمارک قانونی را تصویب کرده است که طبق آن اموال باارزش پناهندگان بهنگام ورود به کشور ضبط شود؟

این ماجرا تمام توجه جامعه بین الملل را به خود معطوف کرد که برای من جای تعجب دارد. اگر من به عنوان شهروندی دانمارکی به مقامات کشورمان مراجعه کنم و از آنان کمک بخواهم، قبل از هرچیز می پرسند که دارایی، پول نقد و سپرده بانکی من چقدر است. رفتاری که با پناهندگان می شود هم هیچ فرقی با برخورد با دانمارکی ها ندارد و میان آنان تبعیضی قایل نشدیم.

اما چرا روی اموال باارزش آنان دست گذاشته اید؟

ما یکی از پیشرفته ترین نظام های تامین اجتماعی دنیا را داریم. اگر جزو نیازمندان باشید، دولت برای شما مستمری مادام­العمر مقرر می کند. اگر نیاز به بستری شدن در بیمارستان داشته باشید، همه چیز رایگان است. اگر بخواهید تحصیل کنید، نیازی به پرداخت هزینه ندارید. در طول تحصیلات ابتدایی و عالی، شما هیچ هزینه ای را نخواهید پرداخت و برای آنکه این سیستم رفاهی کارآمد باشد و پایدار بماند، ما باید بگونه ای عمل کنیم که کمک خود را تنها به افراد نیازمند ارائه دهیم. بسیاری از کشورهای دیگر نیز همین نگرش را دارند.

دانمارک از جمله معدود کشورهایی است که بیش از آنچه سازمان ملل تعیین کرده به کشورهای فقیر افریقایی، آسیایی و امریکای لاتین کمک می کند (قریب به 0.7% درآمد ناخالص ملی کشور) این مبالغ در کدام حوزه ها هزینه می شود؟

سالها است که دانمارک یکی از کشورهای پیشتاز در ارائه کمک و پشتیبانی است. در واقع، ما یکی از معدود کشورهایی هستیم که 0.7% تولید ناخالص داخلی را به این امر اختصاص می دهیم. کمک و پشتیبانی اهداف بسیاری را دربرمی گیرد، اما من مایلم به دو هدف اصلی اشاره کنم.

اول اینکه ما دوست داریم به نیازمندترین ها کمک کنیم؛ بنابراین، کشورهای آفریقایی که فقیرترین آنها مالی و نیجر و چند کشور دیگر هستند را انتخاب کردیم. نه تنها فقیرترین کشورها، بلکه فقیرترین شهروندان ساکن در هر کشور.

دیدن پیشرفت برخی از این کشورها که به کمک ما صورت می گیرد و آنان را از وضعیت قبلی نیازمندیشان ارتقا می بخشد برای ما جای بسی خوشحالی است. یکی از این کشورها غنا بوده که روابط امروز ما بیشتر متمرکز بر تجارت و نفع متقابل است و دیگری ویتنام که رشد اقتصادی چشمگیری دارد. این کشورها دیگر همانند سابق به کمک ما احتیاجی ندارند و تجارت و داد و ستد آنان به مولفه پررنگتری در روابط دوجانبه ما بدل شده است.

سرمایه گذاری در غنا و ویتنام عمدتاً در چه حوزه هایی صورت می گیرد؟ آموزش، کشاورزی یا دیگر حوزه ها؟

اگر کشور مورد نظر، کشوری باشد که دولت ساز و کار ضروری برای کنترل امور را ایجاد کند، آنگاه ما می توانیم کمک خودمان را مستقیماً به آنان تحویل دهیم. در این صورت، آنها می توانند براساس اولویت هایشان در حوزه های آموزش، سلامت یا زیرساخت آن را بکار بگیرند. اما اگر اوضاع بگونه ای باشد که بدانیم کمک ما ناگهان ناپدید می شود و سر از جای دیگر در می آورد، دیگر کمک خود را ادامه نمی دهیم.

آیا ممکن است کشوری که دارای دولتی قابل اعتماد است را نام ببرید؟

مدتها است که من با این حوزه در ارتباط نبوده ام و نمی دانم وضعیت به چه صورت است ولی ما پروژه هایی را با همکاری شرکای محلی آغاز کرده ایم که در حوزه های سلامت، زیرساخت، آموزش و غیره است.

در سفری که وزیر امور خارجه دانمارک به تهران داشتند طی دیدار با آقای روحانی بر همکاری دو کشور در مبارزه با تروریسم تاکید کردند. آیا برنامه خاصی برای تحقق این امر وجود دارد؟

در طول سالهای اخیر، تماسهای دوجانبه بسیاری میان دولتهای ایران و دانمارک برقرار شده است و همواره داعش در صدر موضوعات مورد بحث در این جلسات قرار داشته و دولت های هردو کشور معتقدند که داعش باید نابود شود.

دانمارک برای مبارزه با داعش در سوریه و عراق چه تمهیداتی اندیشیده است؟

اعتقاد دولت دانمارک این است که ما باید به مردمی که در معرض آسیب مستقیم داعش و درگیری ها بوده اند کمک کنیم. ما کمک های انسانی قابل توجهی را به مردم سوریه در خارج و داخل کشور ارائه می دهیم و همانطور که پیشتر گفتم، باید به جمعیت دانمارک نیز توجه شود. ما یکی از بزرگترین حامیان مردم سوریه هستیم و کار خود را با سرعت هرچه تمامتر انجام می دهیم.

زمانیکه داعش موصل را در ژوئن 2014 تصرف کرد، سه هفته بعد، من با وزیر امور خارجه دانمارک به کمپ آوارگان عراقی که در بیرون این شهر مستقر شده بود رفتم که ساخت آنجا هنوز هم ادامه دارد البته کمک ما شامل برخی نواحی سوریه نیز می شود. به عنوان مثال، هنگامی که هرج و مرج کشور را فرا گرفت و نظم و قانون از دست رفت، ما به استقرار پلیس محلی کمک کردیم و این امر، همان رویکرد نظامی است.

در ابتدا، ما تنها در عراق با داعش مبارزه می کردیم، اما ظرف تنها چند ماه بعد، تصمیم دولت بر آن شد که در سوریه نیز به رزم بپردازیم. ما معتقدیم این ماجرا تهدیدی مهلک علیه مردم سوریه و عراق ایجاد کرده که در ابعاد منطقه ای و بین المللی تاثیر وسیعتری خواهد داشت. از این رو، ما خود را به مبارزه با داعش متعهد می دانیم.

در فوریه سال گذشته، مردی را در کپنهاگ داشتیم که تحت تاثیر داعش و خط فکری آنان قرار گرفته و عامل حملات تروریستی بود. در نتیجه باید این مسله را جدی گرفت و مبارزه با داعش و تفکر آن را یک امر واجب به حساب آورد.

اکنون که بحث مداخله نظامی بر علیه داعش در میان است، لطفا برای ما از کمیت و کیفیت مشارکت دانمارک در این روند توضیح دهید.

من آمار دقیقی از این عملیات ندارم، اما یادم می آید در عراق، ما به آموزش افسرانی می پرداختیم که نیروهای کرد را در سلیمانیه و الانبار برای مبارزه با داعش تعلیم می دادند. می توان گفت بله، ما افسران آموزش و جنگنده ها را فرستاده بودیم.

پس از آنکه آقای روحانی به ریاست جمهوری رسید، ایران رویکرد سیاست خارجی منعطف تری را با دیگر کشورها پیش گرفت و این موضوع را می توان در دیدارهای مقامات اروپایی از ایران نیز به چشم دید. ارزیابی شما از آینده روابط میان ایران و دانمارک چیست؟

حتی قبل از رفع تحریم ها، ما روابطی مثبت و رو به پیشرفت را میان دو کشور شاهد بودیم. دیدارهای بسیاری در رده وزیران انجام شد و وزیر امورخارجه دانمارک به ایران آمده است و یک معاون وزیر از این کشور به کپنهاگ سفر کرد. البته کار به اینجا محدود نمی شود و دیدارهای دیگری در راه است.

نه تنها تعاملات بسیاری در سطوح سیاسی میان دو کشور در جریان است، بلکه روابط میان شخصیت ها و نیز پیشرفت بسیاری وجود دارد. به عنوان مثال، اخیرا توافقنامه ای میان­دانشگاهی از دانمارک و یکی از دانشگاههای ایران در حوزه همکاری های باستانشناسی منعقد شد. پزشکان دانمارکی و ایرانی نیز مشغول کار در بخش مغز و اعصاب هستند. همکاری میان سازمان های بازرسی دو کشور یکی دیگر از حوزه های همکاری است. تجارت دو جانبه نیز رو به شکوفایی است. اگر به 5 ماه اول 2016 و ترازنامه 2015 بنگرید، تاکنون 66% افزایش را در صادرات دانمارک به ایران شاهد بوده ایم. انتظار من این است که این روابط به سودآوری میان دو کشور ادامه دهند.

دپارتمان حقوق بشر دانمارک روابط نزدیکی با دپارتمان حقوق بشر قوه قضاییه ایران دارد. همچنین، دپارتمان حقوق بشر ایران کمیته ای را به دانمارک اعزام کرد تا در سومین گفتمان حقوق بشر کپنهاگ شرکت کند. چه سرفصلهایی در این مذاکرات مطرح شد؟

من در جلسات میان سازمان حقوق بشر دانمارک و دپارتمان حقوق بشر ایران شرکت نکرده ام. اطلاعاتی که در اختیار دارم از منابع ایرانی و دانمارکی است که از این همکاری بسیار خرسند هستند. طرفین مسایلی را مورد بحث قرار دادند که نفع متقابل را دربردارند و همین زاویه دید، سازندگی این جلسات را تضمین می کند. با توجه به بازخوردهای مثبتی که تاکنون به ما رسیده است، مطمئناً افق این همکاری ها رو به گسترش خواهد بود.

این بازخوردهای مثبت چه هستند؟

اولین نتیجه بارز این بازخوردها، تمایل به ادامه جلسات است. اگر علاقه ای به ادامه جلسات نداشتند، دیگر نیازی به پیگیری آن نبود. در آخرین جلسه کپنهاگ، توافقنامه ای امضا شد که همکاری های آینده را در چارچوب عملی قرار داد.

برنامه شما برای ارتقای روابط اقتصادی میان دو کشور چیست؟

ما قراردادی را با آژانس اعتبارات دانمارک و وزارت امور خارجه ایران به امضا رساندیم که به موجب آن، شرکت های دانمارکی به هنگام ورود به بازار ایران، دسترسی تسهیل شده ای به اعتبارات صادراتی خواهند داشت.

آیا واردات دانمارک از ایران نیز مورد بحث قرار گرفته است؟

ما در دانمارک نفت و گاز داریم و به این دلیل، بزرگترین کالای صادراتی ایران در کشور ما فروشی ندارد البته شما فرش ها و پسته ای با کیفیت جهانی دارید و من باید اذعان کنم اطلاع چندانی از صادرات ایران به دانمارک ندارم.

آیا شرایط مناسبی برای سرمایه گذاری مشترک دانمارک و ایران در بازار خاورمیانه وجود دارد؟

اتفاقاً به نظر من فرصتهای بسیار خوبی در پیش رو وجود دارد. ایران کشوری باثبات است و شما برای سرمایه گذاری های بزرگ به ثبات نیاز دارید. برای مثال، بزرگترین شرکت داروسازی دانمارک، نووُ نوردیسک 80 میلیون دلار را در شرکت ایرانی سرمایه گذاری کرده است، هم اکنون در این شرکت 170 کارمند مشغول به کار هستند که این تعداد به دو برابر افزایش خواهد یافت. دیگر شرکت های دانمارکی نیز در حال تجهیز خود در ایران هستند و این اتفاق به رشد ایران و اشتغالزایی کمک می کند.

دانمارک طی سالهای گذشته در روند ساخت و ساز خطوط ریلی ایران نقش مهمی ایفا کرده بود چرا در سالهای اخیر شرکت های دانمارکی در ایران حضور کمرنگ تری دارند؟

نمی دانم. ما شرکتهای مشاور بسیار خوبی در دانمارک داریم که شما نیز مشابه آنها را در ایران دارید. در دهه های 30 و 40 میلادی، شرکت دانمارکی “کمپسَکس” همه خطوط ریلی از دریای خزر تا خلیج فارس را پوشش می داد. ما پیشتر این فرصت را داشتیم و اکنون نیز این شانس وجود دارد. یک مثال خوب دیگر پنیر فتای دانمارکی در دهه 80 است. پیش از آن، ما پنیر فتای بسیاری به ایران صادر می کردیم، اما آن بازار از دست ما رفت، زیرا دولت ایران خود به تولید محلی آن پرداخت. شاید برخی شرکت ها کسب و کار خود را از دست داده باشند، اما به نوعی آن را در اختیار دیگر شرکت ها گذاشتند؛ شرکتهای تولید تجهیزات و ماشین آلات پنیرسازی و امروزه، ماشین آلات و مواد اولیه تولید پنیر دانمارکی و مهارت تولیدکنندگان پنیر ایرانی همگی در کنار یکدیگر باعث شدند تا شما یکی از بهترین پنیرهای فتای دنیا را داشته باشید.

ایران همچنین بازار پنیر عراق و برخی نواحی دیگر را در دست دارد.

دقیقا همین طور است. من از برخی کارخانه های تولید لبنیات بازدید کرده ام که مواد اولیه و ماشین آلاتشان از شرکت های دانمارکی تأمین می شود. در این بازدیدها، به من گفته­اند که کالایشان به افغانستان، عراق، ترکمنستان و بسیاری از دیگر کشورها صادر می شود و من فکر می کنم با بکارگیری تجهیزات و مواد اولیه دانمارکی، سطح تولید و کیفیت افزایش یابد. تولید پنیری با این کیفیت به نفع ایران و صادرات آن به کشورهای همسایه به نفع همه است.

ظرف چند روز گذشته، هواپیمایی ماهان پروازهای مستقیم میان تهران و کپنهاگ را آغاز کرده است. چه تصمیمات دیگری برای تسهیل تردد اتباع دو کشور در نظر گرفته شده است؟

در این راستا، ما مرکز صدور ویزا را دایر کردیم و شرایط صدور ویزا را برای سفر به دانمارک تسهیل نمودیم. متقاضیان می توانند به این مرکز مراجعه کنند، فرم ویزایشان را تحویل داده و هنگامی که مدارک و فرمشان تکمیل شد، به سفارت آمده و از تسهیلات صدور ویزا استفاده نمایند.

همکاریهای بانکی میان دو کشور در چه شرایطی قرار دارد؟

همانطور که از جلسات و اتفاقات روزمره برمی آید، هنوز هم مشکلاتی در حوزه مبادلات بانکی بین الملل وجود دارد. بزرگترین بانک دانمارک مبادلات خود را با ایران آغاز کرده است و توافقنامه ای را با بسیاری از بانکهای ایرانی به ثبت رسانده که می تواند تجارت میان دانمارک و ایران را پیش ببرد.

آیا شبکه های بانکی دو کشور به یکدیگر وصل هستند؟

این بانک با 10 بانک ایرانی همکاری دارد و این یعنی همه چیز ممکن است. اگر ایرانیان با هریک از این بانکها همکاری داشته باشند و من نیز حسابی در این بانک دانمارکی داشته باشم، آنگاه تجارت میان دو کشور ممکن می شود. اگرچه همه ما مایلیم روابط اقتصادی گسترده تری داشته باشیم، اما دانستن این نکته ضروری است که اکنون تنها چند ماه از رفع تحریم ها گذشته است و برخی بانکها هنوز همه تحقیقات خود را انجام نداده اند. این فرآیند زمانبر است و من ایمان دارم که تا پایان سال، اتفاقات بسیار بهتری را شاهد خواهیم بود.

آیا ممکن است نام این بانک را بگویید؟

بانک دانسک.

اکنون که بانکها با یکدیگر در تعامل هستند، آیا مردم می توانند براحتی با بانکهای دانمارکی تعامل داشته باشند؟

خیر، قرارداد تجاری پیش نیاز این امر است.

چه اصول و ظرفیت های بالقوه ای شاکله سرفصلهای مهم اقتصادی میان دو کشور را شکل می دهند؟

روابط اقتصادی دانمارک با ایران متنوع بوده و از این رو، همکاری های اقتصادی در بسیاری از حوزه ها قابل پیگیری است و من افق روشنی برای دو کشور مشاهده می کنم.

نفت و گاز یکی از این بخشها محسوب می شود و بخش دیگر آب است و البته ما از کمبود آب در ایران نیز مطلع هستیم. ما باید راههای استفاده بهینه از منابع آبی محدود را مورد بررسی قرار دهیم. در دانمارک بارش باران در همه ایام وجود دارد و ما مشکل کم آبی نداریم با این حال و علیرغم دسترسی به منابع بسیار آب، ما توانستیم فناوری بسیار خوبی برای استفاده بهینه و اتلاف حداقلی آن ایجاد نماییم.

مذاکرات در حوزه انرژی های تجدیدپذیر صورت گرفته و من فکر می کنم این یکی از حوزه های مهم همکاری اقتصادی است. صنایع غذایی دیگر سرفصل گفتگوها بود و ماشین آلات، تجهیزات و مواد اولیه از جمله دیگر بخشهای همکاری بین دو کشور می باشد.

هرچند که اگر شما به آمار داد و ستدها نگاهی بیاندازید، بیشترین درصد به صنایع دارویی اختصاص دارد و 54% صادرات دانمارک به ایران نیز محصولات دارویی است. درباره نوو نوردیسک باید بگویم که این شرکت 80 میلیون دلار در ایران سرمایه گذاری می کند و به آینده همکاری با ایران اعتقاد دارد.

آیا برنامه مدونی برای همکاری دو کشور در زمینه منابع تجدیدپذیر طراحی شده است؟

خیر. برنامه مدونی میان دو کشور ایجاد نشده است. در دانمارک، ما تخصص بسیاری در این زمینه داریم و من می دانم که شرکتهای دانمارکی بسیاری در حال مذاکره با شرکتهای ایرانی و دولت شما هستند. به نظر من، تصمیم دولت ایران مبنی بر کار متمرکز بر انرژی تجدیدپذیر بسیار عاقلانه است، چراکه برای محیط زیست بی ضرر می باشد.

یک سال است که در ایران حضور دارم و شاهد هستم که در فصل زمستان، از شدت آلودگی نمی شود کوهها را دید و این برای همه غم­انگیز است. این تصمیم برای اقتصاد هم خوب است، زیر اگر ایران بتواند انرژی را از منابع تجدیدپذیر مانند باد تولید کند، دیگر نیازی به انرژی استخراج شده از گاز و هرازگاهی نفت ندارد. شما همچنین می توانید این انرژی را به خارج صادر کرده و درآمد بیشتری به کشور بیاورید. از این رو، به نظر من، این تصمیم در هرصورتی به نفع ایران است.

آیا در بخش صنعت و معدن امکان همکاری وجود دارد؟

ما شرکت بزرگی را در این بخش داریم که با ایران همکاری می کند. ایران عامل مهمی در این حوزه است. شش ماه پیش به زنجان سفر کردم و پس از آن، یعنی یک ماه قبل، به خراسان جنوبی رفتم و به چشم خودم شاهد عظمت صنعت معدن در ایران بودم. برخی از شرکت های دانمارکی می توانند در حوزه تجهیز و ارائه فناوری به شرکتهای ایرانی فعال در این بخش کمک کنند و از این طریق، ایران با تولید بالاتر، صادرات بیشتری خواهد داشت.

گفتگو از: محمدرضا نظری

  • facebook
  • googleplus
  • twitter
  • linkedin
  • linkedin
  • linkedin